Category Archives: اشعار

  • ۰

نیستان: در ادب و منش استادان

Category : اشعار , کتاب ها

تصنیف:
دکتر مهراب داراب‌پور

متخلّص به «راضی»
استاد دانشگاه‌ شهید بهشتی


مشخصات نشر:

عنوان: نیستان: در ادب و مَنِش استادان
مصنف: دکتر مهراب داراب پور (راضی شیرازی)
ناشر: انتشارات مجد
چاپ: نخست، 1400
تعداد: 500 نسخه
شابک: 978-622-225-680-7


معرفی نیستان

نیستان کتابی دلنشین، در بیانِ منشِ شیرینبرخی استادان مشهور و نازنین ایران زمین است. این کتاب ادبی و اخلاقی به سبک نوشته‌های مسجّع، در آداب زندگانی و حقوق انسانی، نگارش‌یافته که در آن داستان‌های واقعی با نثر نمکین از منش استادان مصنّف‌ آمده ‌است. اشعار شورانگیز و خوش‌تراشِ بر گرفته از بیش از 230 شاعر‌‌خوشنامِ فارسی زبان، با بیش از 1200 بیت نغز و دلکش، آرام بخش جان انسان است که‌ همگان، به‌ویژه عارفان و عاشقان، حقوق بانان و ادیبان مهربان، را به میدان سرور و شادی می‌کشاند. خالق این اثر، که بیش از 280 بیت نیستان از اوست، از طریق بیان ادبیِ منش و اخلاق استادان و معلّمان با تجربۀ دانشگاه‌ها، در جهت رفع ملالت و دعوت به مرجعیّت خردِ جمعی و سازمانیِ متفکّرین، عقلا و آزاداندیشان در قالب قانون، قدم‌های فرح انگیز متینی بر داشته است.

همگونی مقدمّه‌ها و نتایج هر فصل و هارمونی مطالب آن‌ها، خواننده را به طرف عشق آفرینی، حتّی در مراسم عزا، سوق می‌دهد. با اندک حوصله، می‌توان شمایل آرام بخش و خنده‌های ملیح استادان شیرین سخن را در قلب آهنگین نیستان مشاهده کرد. در نیستان، اخلاق، آداب و صفات نیکوی استادان، برای رساندن افراد و جامعه به شادی ترویج می‌شود تا آسایش را ارج نهد و آرامش را برای تک تک افراد جامعه به ارمغان آورد. نویسنده، که در بسیاری از موارد با معمّا و رمز سخن می‌راند، در شروع نیستان با فصل «حقوق پاره‌ای از آتش دل» شوری به پا می‌کند تا در فصول بعد « ژاله شادی بر مژگان زیبایی» نشاند، در آسمان عشق به صفای دل برسد، به سوی «ماه آسمان ادب» پرواز ‌کند و «دُرد مستی فزای اجتهاد» به خورد پژوهشگران دهد. در قسمت‌های دیگر نیستان، مصنّف با «ایهام عدالت به بارگاه تجارت» می‌رود و در «رؤیای پایان حیات زدایی در سیاست جزایی» آرزوی حفظ جان، مال و آبروی مردم، بدون تمایز بین دین و بینش آنها را پرورش می‌دهد تا آستانۀ تحمّل و «سعه صدر» مردم را بالا بَرَد و شمیم فراخ اندیشی و بردباری را در تمام جامعۀ انسانی پراکنده کند. آن گاه مصنف، در سه فصلِ نیستان، از عشق و سماع و آموزش نیکی معلّم نخست خود دَم می‌زند و با استادِ آخرِ به تماشای «خوشبختی و آیین مردمداری» می‌نشیند و در پایان با ارمغانِ «رؤیایِِ آینده‌ای خوش‌تر و زیباتر تر برایِ بشریّت»، خوان نیستان را بر می‌چیند.

چشمِ دل باز کنی می‌بینی که چشمانِ غمزه آلودِِ دلبر است که از خونِِ انگورِِ قلبِِ «راضی»، شرابِِ نابِِ نیستان می‌سازد:

به چشمِ مست و جادویت خرابم کردی‌ای ساقی برون از دیر و مسجد با شتابم کردی‌ای ساقی
بُدم انگور تاکستان شیراز و به یک عشوه به بزم خود کشیدی و شرابم کردی‌ای ساقی

عبادت گاه او نیز با معبد دیگران متفاوت است:

چشمِ زیبای تو گویاست اگر بگذارند بوسه بر لعل تو زیباست اگر بگذارند
طاق ابروی تو از بهر نماز شب من مسجد و دیر و مصلاست اگر بگذارند

ساده‌تر این که نیستان یک کتاب حقوقِ انسانی رمزآلود است که با شعر و غزل و موضوعات اخلاقی و آموزه‌های دینی، با ویراستاری ادیب و شاعر بزرگوار، غزل بانوی شیراز، استادیار دانشگاه علوم پزشکی شیراز، دکتر فاطمه مرادی (نیلوفر) و التفات ادیب خوش بیان، سرورِ استادان دکتر حمیدی، استاد عزیز ادبیات دانشگاه، تقدیم همگان شده است. بر خلاف زمانه سخن گفتن، گامی به سوی بام رسوایی زدن است. کتاب نیستان راضی، قدم بلندی به سوی آن هدف زیبا و رؤیایی است.

تو آن خاکی که گل می‌روید از افکار زیبایت ز عطرش عاقلان را می‌کنی مسحور و شیدایی
زِ کلکت عشق می‌بارد بیا «راضی» سخن کم گو چو تو هرگز نزد گامی به سوی بام رسوایی

بهره‌وری از اندیشه‌های دور پرواز و خیالَ انگیزِ مصنّف (راضی) و بهره مندی از عطر گل و برگ زیبای افکار وی و غوطه ور شدن در دریای شیرینِ هزار خندۀ شورِ نیستان او، به دلی آشنا با عرفانِِ دینی، ساختار‌های حقوقی و سنّت‌های ادبی جهان و اندکی دقّت و حوصله در ایهام کاری‌های اجباری زمانه نیاز دارد. پس، خواندن رمّان وار این اثر شیوا و رؤیایی، بدون دقّت عرفی در تجارب ذوقی و هنری نویسندگان ادب فارسی زبان، توصیه نمی‌شود. نباید انتظار داشت که خواندنِ بدون تأمّلِ نیستان، لذّت و شادی کامل درک اعجاز، از معانیِ بسیار، در کلمات سحرآمیزِ با ایجاز برای خواننده به بار ‌آورد. راستی! در درون راضی کیست که عاشقانه از زبان دیگران به انسانیت مهر می‌ورزد، با ستمکاری و تجاوز به حقوق مردم مبارزه می‌کند، توصیه به استقلال و بی‌طرفی و کارآیی وکلا و قضات برای استقرار عدالت می‌نماید و با مدارا و مروت، راه و رسم زندگی می‌آموزد؟ باید به تحقیق از صاحب نیستانِ پر از گل و ریحان پرسید:

ای همه حرف تو بیت الغزل حُسن، بگوی این همه حُسن دل‌انگیز «نیستان» از کیست؟

خسرو و شیرین پاره‌های جگر استاد عاشقی، نظامی گنجوی است که به نظم کشیده شده است. بیژن و منیژه، زال و رودابه، ارژنگ دیو و اکوان دیو، رستم و اسفندیار را دست قدرتمند استاد قهرمانی، فردوسی طوسی آفریده و سیزده فصل نیستان را فکر و دلِ پر شور و شعور مهراب داراب پور «راضی»، از نیستی به هستی آورده است. الحق که استاد به حق گفته است:

دلِ «راضی» هزاران زخم برداشت که بُستان، در «نیستان» آفریده است!

بی‌شک او درد و رنج فراوان کشیده تا سودِ گنجِ پنهان را به غُنجِ رمز نمایان در نیستان آوَرَد. استاد مهربان و مسرور، مهراب داراب‌پور، با شوق فراوان، دگر اندیشی بی‌امان و عشق بیکران، ثمرۀ درس معلّمان و استادان وطنی خود، که از قضا دو نفر از آنها از بستگان وی بوده‌اند، را در کتاب حاضر به ارمغان آورده است. در یک کلام، نیستان منش استادان ایشان است که به لطافتِ لبخند‌هایِ شیرین و دلنشین تصنیف شده است تا دیگران چه منش و شیوۀ‌ای را در پیش گیرند. مصنّف کسی را مجبور به پذیرش ایده‌های خود نمی‌کند، بلکه می‌گوید: هر مسلک و مذهبی داری، بهترین باش! به یقین اگر او دین و ایدۀ دیگری هم می‌داشت، در پندار و گفتار و رفتار خود خوب ترین بود.

از خداوند منّان به تمنّا خواستاریم که به خالق نیستان توفیق دهد تا شاهد ثمرۀ درس استادان «حوزه‌های دینی» و «خارجی» (انگلیس، فرانسه، ایالات متحده امریکا، کانادا و کشور‌های مسلمان) و کتاب معاشران «گلچین اندیشه‌های همکاران هم عصر ایشان» باشیم. به امید روزی که او این آثار را در سه کتاب جداگانه، با موفقیّت تقدیم جامعۀ ادبی و حقوقی ایران نماید، سرود برابری حقوق همۀ انسان‌ها سراید و بر بایدها و شایدهایِ ناز و نعمت مردم تأکید فرماید.

حُسنا عباس زاده


فهرست گسترده

مقدمۀ نیستان
الف: شُکر شِکّرآفرین
ب: ماهیت نیستان
پ: راضی و استادان در نیستان
ت: اخلاق راه کمال
ث: اثر آتش به جان‌ها
فصل نخست: حقوق پاره‌ای از آتش دل
1-1- سر آغاز سخن دل
1-2- تدریس حقوق
1-3- شیفتگی دانشجویان به استاد
1-4- دین، نیایش، ادب و هنر استاد
1-5- دانشگاه و فرهنگ در قلب استاد
1-6- پا به پای دادگستری، عدالت و وکالت
1-7- استادان دانشگاه و دکتر شهیدی
1-8- «راضی» در فراق غم استاد
1-9- برآمد سخن دل
فصل دوم: ژاله بر مژگان زیبایی
2-1- طلوع خورشید
2-2- شیوۀ تدریس
2-3- تواضع بی‌نظیر
2-4- نغمۀگیتار
2-5- ژاله در رؤیای دکتر مریم غنی زاده
2-6-دکتر شهیدی از زبان سایر استادان
2-7- غروب استاد
فصل سوم: صفای دل در آسمان عشق
3-1- شروع صفا
3-2- اخلاق مداری صفادار
3-3- درک محضر استادان
3-4- مدیریت کوته فکران و نخبه کشی
3-5- سحر قلم در مدح استاد
3-6- شوخ طبعی استاد و دلبری
3-7- دعای بقای استاد
فصل چهارم: مه گردون ادب
4-1- به نام خدا
4-2- مرد شورآفرین در شکرستان
4-3- گشاده رویی و حلم استاد
4-4- زیبا شناسی، زیبا دوستی و زیبا پرستی استاد
4-5- کلام نیکو در مرام نیکو
4-6- لطافت با نامهربانی‌های زمانه
4-7- درک اندک شنوندگان
4-8- به یاد شب فراق
فصل پنجم: دُرد اجتهاد دریک نگاه عاشقانه
5-1- طرّۀ یار
5-2- نصف آدم
5-3- اقتصاد و اثر روانی آن بر مردم
5-4- تلخ و شیرین
5-5- دوستان بی‌وفا
5-6- ایستادگی در مقابل ظلم
5-7- رعایت احوال اشخاص
5-8- روش تدریس
5-9- تواضع استاد
5-10- درس‌هایی کوتاه از استاد
5-11- سهل گیری استاد
5-12- ادامۀ پرواز نگار
فصل ششم: ایهام عدالت در بارگاه تجارت
6-1- رفاقت و سلوک دکتر فخّاری
6-2- استاد در مقام عدالت
6-3- سیاست در افکار استاد
6-4- در مقام درس و تدریس
5-6- نگرانی برای دستگاه قضا
6-6- ولایت داری و مردم مداری
6-7- پرواز از عالم خاکی
فصل هفتم: رؤیای پایان حیات زدایی در سیاست جزایی
7-1- دیباچه: قول و قرار قبل از پرواز
7-2- در اوصاف نیکوی استاد
7-3- پرواز از دانشگاه به میعادگاه
7-4- مرد حقوقی شعر و ادب
7-5- نمرۀ صفر برای راضی
7-6- معنای زندگی از نظر استاد!
7-7- مشیِ دینی و سیاسی استاد نوربها
7-8- دل کندن از قدرت، امری محال
7-9- جرایم ناشی از قدرت از دیدگاه استاد
7-10- اعتقاد به ضرورت چرخش قدرت در حکومت
الف: هزینه پردازی برای انهدام قدرت مداران و چرخش قدرت
ب: یافته‌های کشورهای متمدّن
7-11- در نکوهش بی‌طرفی
7-12- دلواپسی‌های استاد از داوری‌های ناحق
7-13- روز مرگم
7-14- زیباچه
فصل هشتم: شمیم گلستان سعۀ صدر حقوقی
8-1- بهار بستان
8-2- قمار حقوقی عاشقانه
8-3- مرد ادب و سیاست
8-4- پرورش فرزندانی که باقیات صالحاتند
8-5- درس‌هایی از پدر نسل جدید حقوقدانان ایران
8-6- داستان‌هایی از زندگی استاد
الف- مزاحی فتنه بردار
ب- داستان تعصّب بی‌جا!
ت- طرفداری از تک همسری
ث- مخالفت با انهدام دادسراها
ج- شایعه کشته شدن دانشجویی در زندان اوین زیر شکنجه‌های طاقت فرسا
چ- حمایت از دانشجوی بی‌سامان در مقابل پدر نامهربان
ح- دعوت از علّامه محمّدتقی جعفری(ره) برای تدریس در دانشگاه
خ- عدم موفّقیّت برای به کرسی نشاندن اعتماد به رأی اعتماد!
د- مخالفت با کشتن مردم بی‌همدم به عنوان اراذل مهدورالدم
ذ- تلاش برای حمایت از جامعه و مردم و ارعاب جنایتکاران
ر- رنجش استاد برای تعلیم جرم و جنایت به نام تقدّس
8-7- تمرکز قدرت و ارمغان ذلّت برای عامّه ملّت
8-8- آرامش بیان در بحرانی ترین زمان
8-9- راضی در مجلس درس استاد
8-10- خزان گلستان
فصل نهم: در محضر عشق دلارام
9-1- سرآغاز کلام
9-2- گنجینۀ شورآفرین سروده‌های شیرین
9-3- ایمان به خدای عشق
الف: عشق به سرود حضرت دوست
ب: ایمان، دل انگیز ترین سرمایۀ انسان
پ: اندیشۀ صاحبان تجارب
ت: در ایمان یقینی به معاد
9-4- در عشق و محبّت به بنیانگذاران ایمان
الف: هادی بشریّت و الگوی جوانمردی
ب: طریقۀ زندگی بزرگان
پ: حسین (ع) مظهر مسالمت و آشتی و مخالف جنگ
9-5- خصلت‌ها معلّم با معرفت
الف: شوخ طبعی و شیوایی کلام استاد
ب: بی‌نیازی بی‌کران از شمیم دل انگیز دیگران
پ: مقابله با شرابخواریِ عیب جویی
ت: در نکوهش خود بزرگ بینی
ث: مخالفت با خواب زیاد و کسالت
ج: کسب حکمت از بزرگان هستی
چ: افتخارآمیز بودن کار
9-6- توصیه‌های مرشد مؤمن
الف: توصیه‌های دینی
ب: توصیه‌های سیاسی
پ: توصیه‌های جنگی
ت: توصیه به مراعات مردم
ث: توصیۀ احترام به معلّم
9-7- حسن ختام
فصل دهم: طپش زمزم در رقص آتش‌ها
10-1- علم از پگاه عمل
الف: در علوم حاشیه ساز
ب: در تعلیم و تربیت شاگردان
پ: پشیمانی چه سود؟
10-3- در میگساریِ رزق حلال
الف: شرابی به طهورای بهشت
ب: منع شراب فاقد سُکر
10-4- رنج و گنج سفر در طواف عشق
الف: پروازهای عاشقانه
ب: خدمت‌های عارفانه به همراهان
پ: حمایت از حافظان قرآن
10-5- شمایی از آسمان غبار آلود سیاست
الف: سبک مستقل سیاسی
ب: در ستایش امنیّت و آرامش مردم
پ: در خصلت دیکتاتورها
10-6- نوشداروی هجران
الف: لذّت ترک بدی
ب: جدایی، علاج دردها
10-7- در فراق حزن انگیز پدر
الف: شب هجرانی به بلندای فقدان پدر
ب: در زمزمۀ غم انگیز فراق
پ: سرمۀ چشم راضی
ت: آواز فراق در نصیحت مادر
ث: گذشتِ روزگار عشق ورزی
10-8-گل بیان
فصل یازدهم: صید نوآموز در دام عشق
11-1- سرآغاز شور انگیز
11-2- سرود عشق الهی
الف: دریای دیده در نیایش شبانۀ معلّم
ب: نیایش برتر گنهکاران
پ: نیایش با صفای یار مصفّا
ت: شهد شور انگیز ستایش از بزرگان دین
ث: انس با امام سجّاد (ع) در دعا
ج: دعای حاج میرزا محمود فنایی (ره) (حافظ قرآن)
چ: دعوت به شبنم شادی در باغ و بوستان
ح: فکر نکن به اجابت در دعا
11-3- انسان مداری معلّم مردم دوست
الف: عشق به همسایگان
ب: ستایش از عطوفت بانوان
پ: مردم وار به سان مَردُمِ دیده
ت: عشق به مردم و جان فشانی برای آن‌ها
ث: عدم رهایی از چشم و دست و زبان مردم
ج: در هوای بچّه‌ها و حمایت از آنان
11-4- داستان زورآزمایی علم و تجربه (روز هفتم)
11-5- در رؤیای غم و شادی مشهود
الف: آوازهای حزین ولی جانفزا
ب: حال و هوای معلّم در شهادت فرزندش
پ: شادی در منظرۀ غم
ت: غم مُشرف به شادی
ث: اشکی به پهنای حسرت
ج: لبخندی به دلنشینی منظر نگاه
11-6- پایان شیرین
فصل دوازدهم: تماشاگه خوشبختی و آیین مردمداری
12-1- دیباچه
12-2- در آئینۀ خوشبختی
الف: خوشبختی بدون شادی دیگران، یعنی بدبختی
ب: آمال بی‌جا مانع خوشبختی
پ: به پاس نعمت‌های خدایی
ت: دلبری با عدم پاسخ به سؤالات خود
ث: تعطیلی یک روز در هفته
ج: معلّم آخر در بستر بیماری
چ- ستودن غم برای کمال
12-3- در رموز عشق و انسان مداری
الف: عشق به همنوع، یک تکلیف
ب: دوست خوب، معجون دلنشین موفقیّت
پ: بهشت دنیا
ت: راضی از «راضی»
ث: عدم قضاوت در مورد دیگران
ج: تماشای دلبرانه و بدون گِله
چ: عشق سربسته در حریم خصوصی
ح: نیاز به نظر مخالفان
12-4- در رمزهای محبّت و دینداری
الف: فراگیری خوبی‌ها از دین
ب: زندگی، نعمت خدای منّان
پ: زیباشناسی معلّم آخر
ت: نجواهای شبانۀ معلّم آخر
ث: عشق به امام حسین (ع)
ج: معلّم آخر و عشق او به دعای ابوحمزه
چ: تکفیر، جرمی دیگر از باورمداران
12-5- در فواید اخلاق پسندیدۀ دنیوی
الف: عدم تضادّ معنویّات با مادیّات
ب: ضرورت وجود تضاد‌ها، رفع توهّم‌ها و قبول واقعیّت‌ها
پ: توّهم توطئه – سیاه و سفید
ت: منع اتلاف عمر برای ناممکن‌ها
ث: استاد: احسان، سکوت و اندیشه
ج: پیش بینی عدم امکان مرگ وی الّا در زمان خاص
چ: غم از دست دادن مادر
12-6- در شراب محبّت اجتماع
الف: تجارب فراموشی ناشدنی
ب: قدرت، بر آورندۀ نیاز، ولی مهلک
پ: به هم ریختن ناگهانی نظم موجود، روش کم خردان
ت: علم شوفران و مدّاحان
ث: خرد فردی به فرض وجود، نامطلوب برای ادارۀ جامعه
12-7- حسن ختام
فصل سیزدهم: آیندۀ بشریّت
13-1- از روز ازل تا امروز
13-2-عمر کوتاه بشر
13-3- خریدار جهنّم
13-4- انسان شدن بشر
13-5- حیوان باهوش
13-6- رحمت یا عذاب
13-7- مسیری پر ریاحین ودل نواز
13-8- دیدگاه‌های فردی منسوخ خانمانسوز
13-9- شفّافیّت و نمایندگی
13-10- ادارۀ زیبای جهان
13-11- حساب احتمالات آیندۀ بشریت
الف: در دنیای باورمداری
ب: در دنیای علم و دانش
13-12- پایانی با شروع دلنشین
13-13- سلام همیشگی از امروز تا ابد
کتاب‌نامه (Bibliography)
اختصارات (Abbreviations)
نمایه‌ی واژگان و نام‌ها
نمایه‌ی اسامی شاعران
برخی از مهمترین آثار دکتر مهراب داراب‌پور


نیستان: در ادب و منش استادان، تهران: مجمع علمی و فرهنگی مجد، چاپ نخست، (1400)
نیستان: در ادب و منش استادان، تهران: مجمع علمی و فرهنگی مجد، چاپ نخست، (1400)

  • ۰

در رثای دکتر امیر ناصر کاتوزیان

Category : اشعار

از ملک هنــر مــردم دانـا همـه رفتنـد
خوبــان خردمنــد دل آرا همه رفتنــد

یک مرد جهانی، ز جهان رفت به ظاهـر
انگــار ولـی مــردم دنیـا همه رفتنــد

در میکده دیگر نه شراب است و نه رقصی
گـویی ز جهان مردم شیدا همه رفتنــد

دانشکده عشق و عدالت شـده بی نـور
خورشیــدوشان شب یلـدا همه رفتنــد

با عالِمی از عالم بالا چه تــوان گفت؟
چون نــورسرشتــان مسیحا همه رفتند!

اخــراج ز دانشکده کردند چو استــاد!
علم و ادب و سیــرت زیبا همه رفتنــد

افسانه ســرایان همه لالنـد مگر، هـان!
گویـا ز جهـان مـردم گویا همه رفتنــد

فرهاد چو سر زد ز سراپــردۀ شیــرین
مجنون صفت از کوچۀ لیلا همه رفتنــد

چون غم بنهادنـد به جــان دل «راضی»
مرغان غزل خوان خوش آوا همه رفتنـد

در حسرت آن مرد رها گشته ز گلخـن
چو سیل غم از دیده ی دریا همه رفتنـد

شهریور 1393


  • ۰

پاره ای از آتش دل

Category : اشعار

این شعر در سوگ استاد دکتر مهدی شهیدی در سال 1384 سروده شده است.

دل و دینم به نگاهی شـرر آگـین زد و رفـت
هجرتش داغ غمی بر من مسـکیـن زد و رفت

طــرّه یــار نــگــه کرد و سـرا پا به غـزل
تاج گـل خنده کنان بر سر نسریـن زد و رفت

آتشی در چمن افروخت که گیتی همه سوخت
شـعله درد بـه جـان مـن غـمگین زد و رفت

نـازم آن پـیـشه فـرهـاد کـه با تیشه شوق
نشتـر عـشـق به جان دل شیرین زد و رفت

تـوبـه بشکـست و بـه پیمانه اشارت فرمود
تـلـخ جـامـی به سرسفره زرّین زد و رفت

چـون شـهـابی ز افق شعله مستانه کشید
آتـشی روح فـزا بـر مه و پروین زد و رفت

حسـرتی کاشـت به انوار دلم دولت عشق
خنده ای تلخ به جان غم دیرین زد و رفت

خون عاشق که به گـردن بـگرفت آن عیّار
پشت پایی به دل «راضی» خوشبین زد و رفت


  • ۰

اگر بگذارند …

Category : اشعار

چشم زیبای تو گویاست اگر بگذارند
بوسه بر لعل تو زیباست اگر بگذارند
معجز موسوی روح امین القدسی
چشم جادوت فریباست اگر بگذارند
شهد جان است غزل های دل صادق من
هدیه بر نرگس شهلاست اگر بگذارند
ماجرای من و تو در دل این شهر غریب
قصه ی عشق زلیخاست اگر بگذارند
چهره بگشا که رخت آب ز مهرویان برد
لب تو غنچه ی رویاست اگر بگذارند
مهر ما و عطش شوق وصال لب تو
تا ابد سحر و معماست اگر بگذارند
خنده های نمکین تو و شیرین دهنت
هدیه ی خوب مسیحاست اگر بگذارند
جلوه های خوش و روح طرب انگیز وصال
ویژه ی روح پریسا ست اگر بگذارند
در تب روح بنفشه که پر از وسوسه است
شرم گلبوته ی عذراست اگر بگذارند
عشق معنای تو دور از هوس دنیایی است
زخمه ی تار نکیساست اگر بگذارند
طاق ابروی تو از بهر نماز شب من
معبد و دِیر و مصَلّاست اگر بگذارند
چاره ی عشق تو این است-صبوری-آری
عاشقت سخت شکیباست اگر بگذارند
از سخن های ملیح و غزل شورانگیز
آتش عشق هویداست اگر بگذارند
زین همه شعله که از سینه ی «راضی» سر زد
آتش عشق تو پیداست اگر بگذارند


کجای سایت هستم:

جستجو:

سوالات متداول

بهترین راه برای خرید کتاب، مراجعه به سایت انتشاراتی است که آن کتاب را چاپ کرده است. از طریق خرید آنلاین می توان هم در وقت و هم در هزینه صرفه جویی کرد.
فقط روز های زوج ساعت 4 تا 7 با هماهنگی قبلی
تهران، خیابان ظفر، خیابان آرش شرقی، نبش خیابان عمرانی، پلاک 61، ساختمان آرش، طبقه دوم، واحد 4. تماس: 22220230

دسته ها:

آخرین مطالب نوشته شده:

یک بیت شعر

هر که را با خط سبزت سر سودا باشد
پای از این دایره بیرون ننهد تا باشد
«حافظ»

صفحات با بیشترین بازدید: