Category Archives: حقوق جزا و جرم شناسی

  • ۰

حقوق گردشگری بین المللی

تألیف: دکتر مهراب داراب‌پور
استاد حقوق تجارت بین‌الملل دانشگاه شهید بهشتی

 نویسندگان همکار در این کتاب:

  1. دکتر غلامعلی سیفی زیناب، استادیار دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی
  2. دکتر محمد داراب پور، دکترای حقوق بین الملل

مشخصات نشر : تهران : انتشارات گنج دانش، ‏‫۱۳۹۸.‬
‏مشخصات ظاهری : ‏‫۳۰۰ ص.‬
‏شابک : ‏‫‭978-622-6187-28-2‬
‏وضعیت فهرست نویسی : فیپا
‏یادداشت : کتابنامه:ص.۲۵۸-۲۷۱.

فهرست مختصر فصول و مباحث این کتاب:

بخش اول: اصول و مبانی گردشگری و اخلاق متعالی انسانی 9
فصل اول: حیات اقتصادی و اجتماعی گردشگری 11
مبحث اول: سهم ایران از گردشگری و کیک اقتصادی جهان 17
مبحث دوم: اثرات گردشگری در حیات بخشی انسانها 21
مبحث سوم: پیشینه تاریخی، حمایت، امنیّت و آزادی گردشگران 35
فصل دوم: مبانی حقوق گردشگری و اخلاق متعالی انسانی 53
مبحث اول: حقوق بشر 58
مبحث دوم: آزادی‌های مذهبی 75
فصل سوم: اخلاق عرفی و دینداری گردشگران مذهبی (حجاج و زوار) و سیاست خشونت زدایی 83
مبحث اول: اخلاقیّات متفاوت مردم و انواع حجاج 83
مبحث دوم: جایگاه اخلاق خدایی در پندار، گفتار و رفتار گردشگران 91
مبحث سوم: اخلاق حسنه 95
مبحث چهارم: اخلاق در نظریّات و عمل و آفات آن 119
مبحث پنجم: سیاست واحد جهانی برای گردشگری و نفی خشونت 127
بخش دوم: حقوق عمومی و خصوصی گردشگران و مسؤولیّت دولتها 141
فصل اول: وظایف قانونی و تعهّدات عمومی دولتها 143
مبحث اول: برخورد با موانع موجود 147
مبحث دوم: وظیفه حاکمیتی حکومت 150
مبحث سوم: وظیفه خدماتی حکومت 166
فصل دوم: حقوق و تعهّدات خصوصی و قراردادی گردشگران و سرپرستان آنها 177
مبحث اول: حقّ دسترسی به امکانات برای گردشگران 177
مبحث دوّم: سایر نیازمندی‌های مقدّماتی گردشگران 184
مبحث سوم: انواع تعهّدات و مسؤولیت‌های گردشگران 194
مبحث چهارم: مرجع مطالبه حقّ و اجرای حکم دادگاه یا رأی داوری 201
مبحث پنجم: انواع قراردادهای مرتبط با گردشگران 201
فصل سوم: مسؤولیّت بین‌المللی دولت‌ها در مقابل گردشگران 211
مبحث اول: تفاوت ایجاد مسؤولیّت و اعمال صلاحیت 213
مبحث دوم: مسؤولیّت دولت‌ها در مقابل آسیب دیدگان 218
مبحث سوم: حل و فصل اختلافات ناشی از صدمات به گردشگران 236
ضمیمه کتاب 250
داستان شبلی به نظم ناصر خسرو 255
کتاب نامه 258
الف) کتب و مقالات 258
ب) آیات و احادیث 263
پ) آیین نامه‌ها، رویه‌ها، قوانین، کنوانسیون‌ها و… 270
ت) لیست موافقتنامه‌های مودّت بین ایران و سایر کشورها 271
نمایه واژگان 273

مقدمه کتاب

حقوق گردشگری بین‌المللی یا حقوق انسانی بین‌المللی؟
هدف این کتاب، قبل از بحث از حقوق گردشگران در سطح بین‌المللی، «حقوق انسان» به طور کلّی به عنوان کسی است که از روی اختیار یا با اجبار به محلی غیر از مکان زندگی معمولی خود سفر می‌کند. هر انسانی از محلّی به محلّ دیگر می‌رود، مهاجرت ارادی و غیر ارادی پیش می‌آید. دفاع از حقوق انسان‌ها، به ویژه آن‌هایی که احیاناً از وطن، قوم، خویش و قبیله خود دور مانده‌اند، از نظر اخلاق انسانی که مقدّم بر سایر اخلاق‌ها می‌باشد، پسندیده است. چون هر گاه انسان کار نیکی کند، خودش به کمال نزدیک می‌شود و هر گاه مرتکب کار بدی شود، خود او شرمسار می‌گردد.
مردم برای تفریح، گردشگری، زیارت، حجّ و دیدن بزرگان، غمدیدگان و اولیاء خدا یا آثار باقی مانده از آن‌ها، یا رؤیت زیبایی و هنر صوتی، تصویری، مکانی، جغرافیایی، تاریخی به کشورهای دیگر می‌روند. آن‌ها، علاوه بر تکلیف حقّ‌هایی دارند که رعایت آن الزامی است. هر کس این حقّ‌ها را ضایع کند مسؤول است.
در حقیقت این کتاب برای صیانت حقوق همه انسان‌ها، بدون در نظر گرفتن عقاید دینی، سیاسی، اجتماعی، مرام، کشور، رنگ پوست و سایر تمایزها نوشته شده و در قالب حقوق گردشگری بین‌المللی به زیور طبع آراسته شده است. در عین حال، از بیان دردها و فجایع انسانی در تاریخ و جغرافیا که موجب عبرت آیندگان می‌باشد، غفلت نشده است.
هر کدام از دو بخش این کتاب به سه فصل تقسیم بندی شده‌اند. در فصل اول بخش اول به وسایل عمومی، اثرات مفید گردشگری و حمایت و امنیّت گردشگران پرداخته شده است. فصل دوم و سوم به مبانی گردشگری و اخلاق متعالیه انسانی گردشگران، یعنی آزادی مذهبی، حقّ دسترسی به امکانات، رعایت حقوق بشر و اخلاق گردشگری پرداخته است. در بخش دوم از سازمان‌های گردشگری بین‌المللی، وظایف قانونی دولت‌ها و حقوق و تعهّدات قراردادی گردشگران سخن به میان خواهد آمد. در فصل آخر از بخش دوم، به مسؤولیّت مدنی دولت‌ها در مقابل جهانگردان (زائران- حجاج- گردشگران) که در واقع بخشی از حقوق بین‌الملل عمومی است پرداخته شده است. در لابه لای این فصل، فاجعه منا و شروطِ مسؤولیّت دولتِ میزبان نیز به عنوان نمونه تحلیل شده است.
هدف از نگارش کتاب حاضر این است که از گسترش وحشتناک عقیده ظالمانه و جفاپیشه ی گروهی که انسان‌ها را دارای حقّ نمی‌دانند و تنها برای آن‌ها وظیفه و تکلیف بر می‌شمارند، جلوگیری شود. این حقوق انسانی در لابه لای بحث‌ها، با نشتر انتقادات سازنده شکافته شده و رخدادهای نقض ناخوشایند این حقوق با زبان شیرین طنز آمیخته شده است تا شاید آن‌هایی که کم یا زیاد از محاسن و مکارم اخلاقی فاصله گرفته‌اند، به راه شریف انسانیّت باز گردند. و ما توفیقنا الا بالله العلی العظیم.

محمّد داراب پور و غلامعلی سیفی زیناب
زمستان 1397 شمسی

دیباچه: پیام صلح و دوستی

من بعد از این به دیاری اگر سفر کنم                   هیچ ارمغانه ای نبرم، جز سلام دوست[1]

انسان‌ها با سفر و گردشگری و دیدار یکدیگر غنی‌تر و کامل‌تر می‌شوند. کتاب‌های مقدّس برای این دیدار اهمیت زیادی قائل شده‌اند.

هنگامی که در دیدارها سلام، صلح و صفایی تقدیم شما شد، نیکوتر از آن پاسخ گوئید یا حداقّل همانند آن خوبی‌ها را به طرف مقابل هدیه کنید.[2] بیان دوستی باید از صمیم قلب باشد، نه چون زاهدان دغلباز دروغ پرداز:

فدای پیرهن چاک ماهرویان باد               هزار جامه تقوی و خرقه تزویر[3]

دیدن خوبان، زیارت نیکان، بودن در کنار جان جانان و دل دادن به خجستگان و خوبرویان جهان دل انگیز است و عمر افزا.

روی نکو معالجه عمر کوته است             این نسخه از علاج مسیحا نوشته‌ایم[4]

هنگامی که نیکان به شهری می‌روند، آنجا بهشت می‌شود هر چند کویر بوده باشد.

بلی هر جا رسد حوری سرشتی                 اگر دوزخ بود گردد بهشتی

گاهی در غربت و زندان بودن، طعنه ی تلخ شرقیان و غربیان شنیدن و غریبانه گریستن نیکوتر از آزادی تلخوش، در کنار جاهلان مقدّس نما در وطن است.

دمی با دوست در خلوت                          به از صد سال در عشرت

من آزادی نمی‌خواهم                              که با یوسف به زندانم[5]

گاهی باید از دست نادان‌هایی که از وجودشان زهر حماقت می‌چکد، گریخت، هر چند دست تو را می‌گیرند تا به بهشت موعود برند. آن بهشت را باید بی درنگ بهشت و سر به بیابان گذاشت:

گر از آدمیانی که بهشتت هوس است                       عیش با آدمی یی چند پریزاد کنی[6]

زندگی عاشقانه با پریزادها نتوان کرد، مگر با احسان که حقّ جلّ و علا فرمود: نیکی کن همانگونه که خدا به تو نیکی کرد، اَحسِن کما اَحسَنَ اللهُ الیک[7] کاملاً بی‌منّت و بی‌منتها. آخرت را بر دنیا برگزین، لیکن چون دنیا عزیز است و با همه عیش و عشرت‌ها که برای شما آفریده شده است، مبادا آن را فراموش کنید و از آن بهره‌های نیکو نبرید! نیکی کنید و از فساد بپرهیزید. البتّه، راه میانه برگزینید که:

همه اخلاق نیکو در میانه است                 که از افراط و تفریطش کرانه است[8]

با هر کسی باید به زبان شیرین و دلنشین خودش صحبت کرد، هر ملتی با آداب خودش و هر مکتبی با زبان شیوای مورد پذیرشش رفتار نمود.

چون که با کودک سر و کارت فتاد                        پس زبان کودکی باید گشاد[9]

هدف همه عبادات، طواف و چرخش در گردش حقّ، جلّ شأنه، نیکی کردن است، نیکی به بشر زیبایی است، حتّی با روزه گرفتن، عشق به انسان‌ها، سیاه و سفید و سرخ و زرد و گندمی. قواعد گردشگری به ما فرمان می‌دهد که سیاحت و زیارت، گردشگری و حجّ و سیر در آفاق و انفس کنید تا به نیکی برسید.

پـسر نـوح بـا بـدان بنشست                                        خـانـدان نبـوتـش گم شـد

سگ اصحاب کهف روزی چند                              پی نیکان گرفت و مردم شد[10]

سیر و سیاحت کنید و دور جهان بچرخید، هر جا نیکی دیدید به دنبالش به رقص آئید و انسان شوید و هر جا با بدی روبرو شدید از آن فرار کنید تا مبادا به انسانیّت شما خدشه ای وارد شود! از بدی به سوی خوبی در سیاحت باشید.

باورمداران عزیز شما نیز سیاحت و گردشگری کنید و قرائت‌های مختلف از دین خدا را ملاحظه نمائید و نیک‌ترین را انتخاب کنید، به ظاهر گرایان کم دانش که می‌خواهند با جهلِ مرکّب مقدّس خویش مردم را به گمراهی هدایت کنند، پشت کنید که آن‌ها که صفت عالِم به خود داده و باد در عبایِ غرور انداخته‌اند، مَرکب‌هایی بیشتر نیستند که کتاب‌های فراوان بر پشت آن‌ها نهاده شده است (سوره جمعه آیه 5). اگر می‌توانید حتّی به این ولوله کنندگان مقدّس هم آزار نرسانید تا چه رسد به انسان‌های آزاده و دوست داشتنی و عشق ورزیدنی!

راحت مردم طلب، آزار چیست؟                              جز خجلی، حاصل این کار چیست؟

روز قـــیامت کـه بود داوری                                    شرم نداری که چه عذر آوری!؟[11]

گردشگری یعنی به سوی خوبی‌ها رفتن، در عشق آن‌ها نفس کشیدن، به سمت الهه ی عشق رفتن!

خدا را می‌توان در همه ی خوبی‌ها، نهایت و انتهای همه ی نیکی‌ها، همه ی رحم‌ها و مروّت‌ها، تمامیِ زیبایی‌ها، نغمه ی عشق‌ها، نگاه مهر آمیز هر ذرّه و رقص مستانه آن‌ها، عشق ورزیدن به انسان‌ها، آغوش محبّت خود را برای آن‌ها باز کردن، دویدن به طرف خوشبختی‌ها و هدیه کردن آن‌ها به انسان‌ها، لذّت بردن از مواهب مادّی و معنوی، چشاندن عسل محبّت به اطرافیان، درد و غم از دل غمدیده زدودن و درست کردن بهشت برای مردمان و بینا شدن و خوب دیدن، دوری از بدی‌ها و گذشت کریمانه از ناهنجاری‌ها جستجو کرد. نباید مردم را به بهشت برد، بلکه باید بهشت را برایشان به ارمغان آورد!

خدای عارفان، عشق و محبّت است و با خدای تلاش گران فقهی نسبت چندانی ندارد. به امر خدای عارفان محبّت به کودکان، زنان و کهنسالان، حتّی در زمان جنگ، الزامی است؛ خراب کردن معابد، مساجد و کلیساها و هر جا که سمبل عشق به خوبی هاست، ممنوع است. هر نیکی که بر خودپسندی برای دیگران بخواه و هر بدی را که برای خود دوست نداری، برای دیگران نیز تمنّا نکن.

خشونت از هر کس ناپسند است و از مدعیّان رهراوان باورمداری بسیار نارواتر و کریه‌تر است. خدا ترانه و غزلِ سلام و شادی برای مردم است. در یک کلام خدا سلام است و سلام خداست. آرامش، صلح و دوستی و محبّت بالاترین اصلی است که سلام خدا آن را وضع کرده است.

البته، دفاع و داشتن نهایت قدرت دفاعی، برای هر شخص و ملّتی از ضروریّات عقلی و خرد جمعی است، ولی جنگ و شروع به آن هرگز. صلح مولای دفاع است. صلح باید تمام عیار باشد. نبودن جنگ، برای صلح کافی نیست. هنگامی صلح حاکم است که جامعه مدنی از جهت مثبت، سرشار از عدالت، تفاهم، احترام به نظرات دیگران، همراه با رقابت دوستانه و آزادی باشد و از جهت منفی، عاری از هر گونه خشونت، نفرت، کینه و انتقام جویی در کردار و گفتار و پندار مردم شود. مجموعه خوبی‌ها، حاضر و حتّی یکی از بدی‌ها هم موجود نباشد.

هیچ بدی نارواتر از این نیست که علیرغم انتساب همه خوبی‌ها به خدا، به نمایندگی او هر جنایت و خیانتی جایز شمرده شود. صلح بدون برابری انسان‌ها و برادری و عضو یک خانواده شمرده شدن تمامی انسان‌ها، در واقع جنگ سردِ کم سر و صداست. گُلِ وجود صلحِ بی آرامش، عطر و بویی ندارد. مقام تحمّل در اختیار هر کسی نیست، سعه صدر نیرویی خدادادی می‌طلبد.

یکی مؤمن دگر را کافر او کرد                                همه عالم پر از شور و شرر کرد[12]

مؤمن و کافر، هر دو، از جام الست نوشیده‌اند، زیر و بم آهنگ موسیقی خاطرات هر دو انسان را زنده می‌کند. به گفته مولانا:

مطرب آغازید پیش ترک مست                               در حجاب نغمه، اسرار الست!

زبان شیرین، نرم، لطیف و دلچسب می‌خواهد که جامعه را آرام و دل مردم جهان را رام کند، ناسزا، تهمت، مرگ باد و داد و بیداد که میوه ی شیرین دلارام ندارد، زقّوم به بار می‌آورد و تلخ کامی و خرابی و انهدام و بدبختی و فلاکت و انعدام.

پیامبر گرامی اسلام در سال دهم هجرت، در اوج قدرت اسلام، به زن و مرد مسیحی نجرانی اجازه فرمود که در مسجد النبی مراسم مذهبی خود را به پا دارند،[13] هیچ زن مسیحی و یهودی و غیره را مجبور به پوشیدن مقنعه و چادر و سرانداز نکرد و ظلم به آن‌ها ننمود،[14] حتّی خدا زنان مسلمان ارشد را از پوشیدن حجاب اجباری معاف داشت.[15] برای نپوشیدن حجاب سایر مسلمانان هم مجازات وضع نفرمود. حال چگونه پیرزن گردشگر هشتاد نود ساله مسیحی یا یهودی که برای مسافرت به خارج از کشوری که اکثراً مسلمان هستند می‌آید باید حجاب بپوشد! کاتولیک تر از پاپ شدن و پوشیدن پوستین وارونه بر اندام دلربای اسلام نه صلاح است و نه مصلحت بلکه آتش زدن به صنعت توریسم و اقتصاد است.

مکتبی که با توهین، آتش زدن سمبل احترام دیگران (پرچم) و خراب نمودن مأمن آن‌ها و بریدن سر فرزندانشان و فروش دختران مردم در بازار و راه اندازی برده فروشی و قانون شکنی و شرع فروشی بخواهد عقاید ناروای خود را به عنوان بهترین کالای جهان به مردم عرضه کند، نمی‌تواند انتظار احترام مادّی و معنوی از مردم جهان داشته باشد.

از مکافات عمل غافل مشو                       گندم از گندم بروید، جو ز جو

جهان عکس العمل افعال تک تک انسان هاست، اگر به طرف خوبی (الهه ی عشق) حرکت شود، جهان همراه او سلام و شادی می‌آفریند و انسان را بالا می‌برد، چنانچه به طرف بدی (شیطان) حرکت شود، همه بدی می‌بیند. بنگر که چه راهی انتخاب می‌شود، اَعمالِ شیطانی را تحت لوای خدا؟ یا فرمان خدا ربانی را بدون ریا؟!!

وای اگر روزی مصلحت حکومتگران به عنوان مصلحت نظام جلوه کند. در این هنگام باید انتظار انهدام قانون داشت و انعزال نظر مردم. در جایی که دانشمندان باید به زبان مردگان و حیوانات سخن گویند، شجاعت می‌میرد و دستور پیامبر که بهترین کلام، سخن حقّ در نزد سلطان جایر است[16] نادیده گرفته و منکوب می‌شود و نادانانِ بله قربان گو و دانایان مادّی پرست چاپلوسِ هرزه گو، جای بزرگان را می‌گیرند و کارهای بزرگ به مدّاحان حقیر داده می‌شود و بزرگان به انجام کارهای کوچک امر می‌شوند، دیگر «جامعه ی سلام» وجود نخواهد داشت و سلام، سلامتی، سلم و تسلیم از آن رخت بر می‌بندد، این جاست که زندگی بر «انسانیّت» تلخ و ناگوار می‌شود. اگر تنها گردشگری، با موازین مقبول بین‌المللی، در ایران عملی گردد، هیچ فردی بدون شغل، هیچ سفره ای بدون نان، هیچ فردی بی اطلاع از وضع جهان، هیچ کسی مدعی ایده ی باطل بودن اعمال مردم جهان و صحیح بودن اعمال خود نمی‌شد و البتّه با مطالعه کتاب اعمال دیگران، هیچ کس برده ی فکری دیگری نمی‌گردید.

علاوه بر اجتماعی و اقتصادی و کار آفرین بودن، گردشگری نوعی زیبایی است. کسی که در مقابل زیبایی‌ها حسّاس نباشد و به شور و وجد نیاید، امکان درک عشق را ندارد. عشق زاده ی حُسن خدادادی است و فراق و حزن و غم همزاد مسیر عشقند؛ حزن‌هایی که از آن هزاران شادی متولّد می‌شود.

چون غمت را نتوان یافت مگر در دل شاد                 ما به امیّد غمت خاطر شاد آمده ایم

رعایت انسانیّت و اولویّت دادن حقوق مردم بر منافع خویش، کشور و دنیا را گلستان می‌کند و دردها را بر می‌چیند. گردشگری نیز یکی از داروهای مفید و مؤثر بسیاری از دردهای جامعه است که درمان آن‌ها سخت و طولانی است. زعفرانِ درمان این درد در لا به لای پرچم غنچه‌ها و گل‌های حقوقی این کتاب نهفته است که تقدیم تمامی مردمان انسان دوست می‌گردد.

مهراب داراب پور
پاییز 1397


[1] سعدی

[2] قرآن مجید، سوره نساء آیه 86، فاذا حییّتم بتحیّه، فحیّوا باحسن منها او رُدّوها.

[3] حافظ

[4] نظیری نیشابوری

[5] سعدی

[6] حافظ

[7] قرآن کریم، سوره قصص، آیه 77

[8] گلشن راز شبستری

[9] مولوی

[10] سعدی

[11] سعدی

[12]گلشن راز شبستری

[13] اگر پیشنهادی مطلوب نباشد و حرکت به سوی خدا، اجباری شود و هر کس بخواهد عقیده خود را اعمال کند در دنیا جهنّمی ایجاد خواهد شد که دوزخ‌های وعید داده شده در کتب مقدّس در مقابل آن ناچیز است. بهشت جایی است که آزاری نباشد، حقّی ضایع نشود، اسطوره ای به جز مهربانی نباشد، و شیوه ای جز ایجاد صلح و صفا بین عموم ملّت‌ها مطرح نشود و عشق و خوبی جای نفرت و بدی بنشیند.

[14] آیه 99 سوره یونس: اگر پروردگار تو می‌خواست، همه اهل زمین ایمان می‌آوردند پس آیا تو (ای پیامبر) می‌خواهی مردم را مجبور کنی که ایمان بیاورید؟! دین یک پیشنهاد است نه یک الزام و جبر و زور.

[15] آیه 60 سوره نور: و القواعد من النساء اللاتی لا یرجون نکاحاً فلیس علیهّن جناح ان یَضعنَ ثیابهن غیر متبرجاتٍ بزینه…. ترجمه: و زنان سالخورده که (از ولادت و عادت) باز نشسته‌اند و امید ازدواج و نکاح ندارند بر آنان باکی نیست در صورتی که اظهار تجملات و زینت خود نکنند که جامه‌های (متعارف) خود را نزد نامحرمان برگیرند، و باز هم عفت و تقوا گزینی (و بر نگرفتن جامه) بر آنان (در دین و دنیا) بهتر است، و خدا (به سخنان خلق) شنوا و (به اغراض و نیّات آنها) آگاه است.

[16] أفضَلُ الجِهادُ کَلِمَهُ عَدلٍ عِندَ إمامٍ جائرٍ. برترین سخن ها، کلام حقّ در مقابل حاکم ظالم است.


  • ۰

اصول و مبانی حقوق تجارت بین‌الملل، کتاب ششم: مسؤولیّت‌ها، تعارض قوانین، حل و فصل اختلافات تجاری بین‌المللی، حقوق بشر، محیط زیست، توسعه‌ی پایدار و جرائم تجاری بین‌المللی

تألیف: دکتر مهراب داراب‌پور
استاد حقوق تجارت بین‌الملل دانشگاه شهید بهشتی

 نویسندگان همکار در این کتاب:

  1. دکتر رضا اسلامی، استادیار دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی
  2. دکتر محسن عبداللهی، دانشیار دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی
  3. دکتر محمّدحسین رمضانی‌قوام‌آبادی، دانشیار دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی
  4. دکتر باقر شاملو، دانشیار دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی
  5. دکتر نرگس صداقت، مدرس دانشگاه و وکیل دادگستری
  6. دکتر محمّدرضا داراب‌پور، دکتری مهندسی عمران- مدیریّت ساخت
  7. محمّد داراب‌پور، پژوهشگر دکتری حقوق بین‌الملل
  8. زهرا عاصف کبیری، پژوهشگر دکتری حقوق خصوصی
  9. طوبی توحیدی‌فرد، کارشناس ارشد حقوق تجارت بین‌الملل

به اهتمام: محمّد داراب‌پور، پژوهشگر دکترای حقوق بین‌الملل و طوبی توحیدی فرد، کارشناس ارشد حقوق تجارت بین‌الملل

مشخصات نشر : تهران : انتشارات گنج دانش‏‫، چاپ دوم، 1398.‬
قطع: وزیری
تعداد صفحات: 348 صفحه
‏شابک : ‏‫دوره‬‏‫:‏ ‫‬‮‭978-622-6187-04-6‬‬‬ ؛ ‏‫
‏‫ج.۶‬‏‫: ‏‫‬‮‭978-622-6187-11-4‬‬‬ ‬ ؛ ‏‫

http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/5320604

فهرست فصول این کتاب:

• فصل نخست: مسؤولیّت مدنی در تجارت بین‌الملل
• فصل دوّم: مسؤولیّت مدنی تجاری در فضای مجازی (سایبری)
• فصل سوّم: مسؤولیّت اجتماعی سازمانی و جایگاه آن در تجارت بین‌الملل
• فصل چهارم: مسؤولیّت کیفری بنگاه‌های اقتصادی بین‌المللی در عرصه‌ی تجارت جهانی
• فصل پنجم: جرایم بین‌المللی در حقوق تجارت بین‌الملل
• فصل ششم: تجارت بین‌الملل و حقوق محیط زیست
• فصل هفتم: تجارت بین‌الملل و حقوق بشر
• فصل هشتم: تجارت بین‌المللی و توسعه‌ی پایدار
• فصل نهم: تعارض قوانین در حقوق تجارت بین‌الملل
• فصل دهم: حلّ و فصل اختلافات تجاری و بازرگانی بین‌المللی

 


  • ۰

راهکارهای حقوق حمایتی و مقابله با جرم انگاری

 

نویسندگان: دکتر مهراب داراب‌پور و همکاران

با همکاری:
 دکتر قاسم نبی‌زاده کبریا 

دکتر محمّدرضا داراب‌پور
دکتر مریم غنی‌زاده بافقی 
محمّد داراب‌پور

دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی

قطع: وزیری
نوبت چاپ: اول / 1396
ناشر: انتشارات خرسندی
تعداد صفحات: 372
شابک (isbn): 978-600-114-742-5

مقدمه کتاب:

انسان‌ها همه در حقوق شهروندی برابرند. هیچ کس حقی بیش از دیگران ندارد. نمایندگان شهروندان فقط در حیطه اختیاری که به آن‌ها داده شده است، حق اعمال اختیارات اعطایی را دارند. کسانی که در راس امور هستند، اختیار خود را از جای دیگری کسب نمی‌کنند. گاهی این حقوق مورد تعرّض قرار می‌گیرد و نیاز به حمایت دارد.
کتاب راهکارهای حقوق حمایتی که ثمره و حاصل تجربه سه دهه قضاوت، وکالت و تدریس در دانشگاه‌های شهید بهشتی و دانشگاه امام صادق (ع) می‌باشد در دو بخش تنظیم شده است. در بخش اول (فصل اول تا هفتم) به حقوق مکتسبه ثالث، حقوق معنوی و حفظ حرمت مردم، تنازعات در اسباب تملّک، حقوق مصرف کنندگان و کاستی‌های آن در حقوق ایران، ارزیابی شروط ناعادلانه قراردادی برای حمایت از طرف مغبون و ضعیف و تقسیط منصفانه مهریه برای حمایت از طرفین دعوی و حمایت از بیماران در مقابل اخذ برگه رضایت یا برائت پزشکان قبل از معالجه یا عمل، که همگی مرتبط با پرونده‌های حقوقی می‌باشد، پرداخته شده است.
بخش دوم کتاب (فصل هشتم تا دهم) به مسائل پرونده‌های چالش برانگیز کیفری اختصاص یافته که مسائلی مانند گسترش رباخواری در پوشش پیشگیری از جرم، تبعات تبانی طرفین دعوی برای حیف و میل اموال ثالث و برخورد دادگاه‌ها در اتهامات مربوط به بزه خیانت در امانت اختصاص یافته است. در این سه فصل سعی نویسندگان بر این بوده است که حقوق اشخاص ثالث در دادگاه‌ها که در جریان امر رسیدگی قرار نمی‌گیرند محفوظ بماند و علاوه بر آن تلاش شده تا از انجام جرم توسط نهادهای دولتی و جرم انگاری اقداماتی که جنبه مجرمانه ندارند به نحو مستدل علمی مقابله گردد. بنابراین، این کتاب در ده فصل تدوین گردیده است.
فصل اول در خصوص حقوق مکتسبه ثالث است. یکی از عمده‌ترین مسائلی که در حوزه عملی وقف مبتلی به دادگاه‌ها و محل نیاز مبرم حقوقدانان از جمله قضات محترم و وکلای گرامی دادگستری می‌باشد، مسأله حقوق مکتسبه ثالث در مقابله با مالکیّت بر عین موقوفه و مالکیّت بر منافع و حقّ انتفاع است. علمای حقوق و قضات دادگاههای عالی نیز گاهی از این مهم به طور کامل غافل مانده و اثرات آن را مدّ نظر نداشته‌اند. برای روشن شدن این حقوق مکتسبه، لازم است اوّلا تحقیقی صورت پذیرد که مالک مال موقوفه چه کسی است. پس از شناخت مالک، حقوقی که ممکن است له یا علیه او اعمال شود، مشخص خواهد شد. بررسی تئوری‌های چهارگانه مالکیّت موقوفه در حدیث و فقه و عرف و قانون، راه را برای شناخت حقوق و تکالیف اشخاص ثالث در موقوفه (حقوق مکتسبه) می‌گشاید. تحقیق در حقّ اولویّت متصرّفین و مستأجرین در این اموال با بررسی شیوه ایجاد، حیطه آن، مستندات قانونی و نحوه سلب این حق، باعث روشن شدن هر چه بیشتر حقوق مکتسبه می‌گردد. این فصل با شناخت مالک موقوفه و تجزیه و تحلیل حقّ اولویّت ثالث، علاوه بر انفتاح طرق حلّ اختلافات در خصوص ایجاد، اعمال و ادامه حقوق مکتسبه و عدم تعارض آن با ابطال فروش اسناد رسمی موقوفه، مقاصد وقف از یک طرف و حقوق مکتسبه را از طرف دیگر، در دو کفه ترازوی صلاح و نفع اقتصادی می‌گذارد و می‌کوشد تا راه حلی برای جلوگیری از ادامه عدم تعادل دو کفه ترازو پیدا شود. راه حلّ رفع مشکلات مرتبط با حقوق مکتسبه و تعادل آن با مقاصد وقف را باید با مطالعه متن این فصل جستجو کرد.
فصل دوم به خسارت معنوی اختصاص یافته است که در مورد اثبات برتری حفظ آبرو و حیثیت مردم بر جسم و جان آنان است. گاهی رسانه‌های همگانی، با توجّه به انتساب به قدرت‌های بزرگ، چنان حیثیّت و آبروی فرد یا سازمان یا نهاد مردمی را ضایع می‌کنند که حتی در صورت تبرئه در دادگاه‌های داخلی یا بین‌المللی، گذشت سال‌های طولانی هم برای جبران خسارت وارده توسط آن‌ها کافی نیست.
حقوق معنوی افراد، اگر دارای اهمیت بیشتری نباشد، حداقل در ردیف حقوق مالی و حقوق تمامیت جسمی اشخاص است. این فصل با بررسی شمائی از عناصر قانونی و انواع حقوق معنوی که تقریباً در ملل و نحل مختلف شناخته شده، ضمن تشحیذ ذهن خواننده، به اوج اهمیت تمامیت حقوق معنوی اشخاص در قوانین و مقرّرات اسلامی و قوانین موضوعه پرداخته و سپس به وضوح نشان داده که قوانین موضوعه، به ویژه مقرّرات شرعی، آنقدر در حرمت این حقوق ظرافت به خرج داده که حتی حقوقدانان را مبهوت می‌سازد؛ مضافاً اینکه در شرع علاوه بر مجازات‌های دنیوی، مجازات‌های اخروی نیز در نظر گرفته شده است.
با این وجود، نه در قوانین موضوعه و نه در قوانین شرعی آنگونه که بایسته است راهکاری (جز مجازات، مجازات و مجازات) برای جلوگیری و به خصوص تسکین آلام خواهان‌ها و کسانی که ضرر و زیان معنوی دیده‌اند، ارائه نشده است.
 از آنجایی که جبران خسارات معنوی رنگ و بوی مدنی دارد و قانونگذاران، ناظران و مجریان خود در معرض این خسارات قرار نگرفته یا هنگامی که در معرض خطر بوده، جایگاه و سمت خود را از دست داده‌اند، چاره اندیشی برای عملی نمودن آن نکرده‌اند. لذا لازم است با توجّه به اهمیت موضوع، در خصوص حفظ حقوق زیان‌دیدگان که به باد فراموشی سپرده شده و امنیت تمامیت حقوق معنوی مردم و جامعه تمهیداتی اندیشیده شود که شرح آن‌ها در این فصل آمده است.
فصل سوم حقوق اکتسابی مالکیّت و منازعات در تحقق آن را مورد بحث و بررسی قرار می‌دهد.
بحث از اسباب تملّک، با توجّه به عدم درج همه موارد آن در قوانین موضوعه و عدم تحقیق و نگارش کافی حول موارد مرزی آن، غالباً در دادگاه‌ها مشاجره انگیزه بوده است. اعطای سهم دیه و یا مبلغ قابل پرداخت بیمه‌ی مرتبط با متوفی، توسط مسؤول پرداخت دیه یاشرکت‌های بیمه به هر کدام از ورثه قبل از فراهم آمدن شرائط تملّک، یکی از این موارد است.
بی تردید نزاع‌های جزائی در مالکیّت ترکه، معمولا همراه و همگام با جنگ نا آگاهی ورّاث در مهر، ارث و دیه بوده است. اگر منازعات مرتبط با مالکیّت با علم بر ارکان و شروط و نحوه‌ی تعلق آن فیصله یابد، بسیاری از مشکلات مردم و دادگاه‌ها حلّ و فصل خواهد شد. به طور طبیعی، گاه به گاه، کسب اموال و حفظ یا تحصیل مالکیّت موجب نزاع می‌شود، ولی اگر این مالکیّت بدون زحمت و مشکل، به عنوان مثال از طریق به ارث رسیدن اموال کلانی، باشد نزاع‌ها سنگین‌تر خواهد بود. گاهی اختلاف بین یک وارث با سایر ورثه و سایر طلبکاران به تصور‌ این که حقوق وی نادیده گرفته شده است، موجب سفک دماءِ و آلام فراوان می‌گردد. حداقل این که، اختلاف‌ها و کینه‌ها باعث رجوع ورّاث به مراجع قانونی و طرح دعاوی خیانت در امانت و گذر طولانی عمر و صرف مال در راهروهای دادگاه‌ها می‌شود و چون طرفین اختلاف به قانون اشراف کامل ندارند، و نمی‌دانند مسیر حلّ و فصل اختلافات مالکیّت، نسبتاً طولانی است، ممکن است افراد متفاوت را متهم به اعمال نفوذ کنند!
این فصل، در جستجوی علت منازعه در مالکیّت و تلاش در ارائه طریق رفع مشکلات مرتبط با آن می‌باشد و در استقرار مالکیّت بر ترکه، دیه، حقّ بیمه و مهر با استقراء در قوانین موضوعه و منابع قانونی به بررسی می‌پردازد و نحوه استقرار مالکیّت، برای رفع شبهه‌ی امکان تصرّف غیر قانونی اموال را نیز به چالش می‌کشد. تأثیر وجود یا فقدان مالکیّت دیه، اموال تحصیل شده از بیمه گذاری و بالاخره موارد مختلف بحث انگیز مهر زوجه و ترکه در وقوع جرم خیانت در امانت، امر دیگری است که به همراه تنیدگی مالکیّت و تصرّف و امانت که موجب اختلافات می‌گردد، مورد پژوهش قرار گرفته و راه حل‌های مناسب آن‌ها جستجو شده است.
فصل چهارم در خصوص حقوق حمایتی اعطایی جامعه به قشر مصرف کننده است. به طور طبیعی، هر انسانی مصرف‌کننده است. حفظ و تعالی حقوق مصرف کنندگان یعنی تکریم انسانیت. خلقت اشیاء، تولید، صنعت و به ویژه حقوق و مقرّرات آن به عنوان یک مجموعه برای انسان است، نه انسان برای آن‌ها. اگر حقوق بشر، که یکی از موضوعات آن حقوق مصرف‌کننده است، سر و سامان یابد، سایر مسایل آن تابعی از این حقوق خواهد بود. نویسندگان و حقوقدانان ایرانی و مجلس شورای اسلامی در جهت به رسمیت شناختن حداقلی از حقوق مصرف‌کننده ایرانی تلاش کرده، اما آن‌ها به دلایل مذکور در این فصل، به جز در مورد مصرف‌کنندگان خودرو آن هم به صورت ناقص، ناکام مانده‌اند. تفاوت فلسفه و دیدگاه‌های قانونگذاران یکی از علل عمده این اختلافات بوده است. فلسفه قانونگذاری یا فلسفه حمایتی اعمال قانون، مطلبی اساسی و ماهوی است که اثرات مفید یا مضّر آن برای مصرف‌کنندگان غیر قابل انکار است. اگر از بدو امر فلسفه صحیح قانونی مشخص شود، قانونگذاری بر مبنای آن صورت خواهد گرفت و وصول به اهداف مورد نظر تسهیل خواهد شد. طرح و تشریح نحوه حمایت حقوق انگلیس و مقایسه آن با حقوق ایران، این کمبودها را در این سیستم حقوقی برجسته‌تر کرده است. معذوریت نویسنده در صراحت کلام، اجبار وی در به کار بردن ایهام و خوف متعارف وی، موجب نشده که انتقادات گزنده ولی سازنده خود را مطرح نسازد. حتی مقایسه «بود و نبود» در این نوشتار هم، دست اندرکاران را ترغیب به حمایت از ایجاد و توسعه این نوع از حقوق مردم می‌کند و پیشنهادات ارایه شده در سطور مختلف فصل حاضر نیز کاتالیزور این روند خواهد بود. تصویب قانون 1386 حمایت از مصرف‌کنندگان خودرو، دلیل مستحکمی است که پیشنهاد نویسنده در سایر موارد با حقوق و فقه اسلامی هماهنگی داشته و مفید به حال جامعه کنونی است.
فصل پنجم به ضرورت حمایت از مصرف کنندگان در مقابل شروط ناعادلانه مورد تخصیص یافته است. در اوایل سده‌ی حاضر در ایران و نیز بعد از انقلاب صنعتی در کشورهای پیشرفته‌ی صنعتی، تحولات عمده‌ای در موقعیت اجتماعی و قدرت اقتصادی طرفین قراردادهای مصرف به وجود آمد. تنوع قراردادها، پیچیدگی بازارها، تخصصی شدن دانش تولید، عرضه و استفاده از کالاها در ظاهر دلالت بر نبود اطّلاعات کامل و انتخاب معقول از طرف ضعیف قراردادها (عمدتاً مصرف‌کننده)، دارد. در این صورت، طرف‌های ضعیف معاملات تحت حاکمیت حقوق سنتی قراردادها، قادر به تامین متعادل منافع و تعّهدات خود در قرارداد و تخصیص کارآمد منابع نبوده‌اند. در واقع در چارچوب حقوق سنتی معاملات و بر مبنای اصل آزادی قراردادها، غالب معاملات و یا شروط قراردادی به طور نظام مندی باعث ورود ضرر به طرف ضعیف شده و به تخصیص نا کارآمد منابع می‌انجامید. این کاستی‌ها در سطح جهان و در موارد محدودی در ایران، دولت‌ها را بر آن داشت تا در قالب شناسایی شروط ناعادلانه با وضع مقرّرات جدید، در قراردادهای مزبور مداخله نموده و از این راه، در صدد رفع آن کاستی‌ها بر آیند. کاستی‌های مزبور، در واقع همان ناتوانی نظام سنتی حقوق قراردادها در نیل به اهداف نظام‌های سیاسی و حقوقی است که ریشه در ارزش‌های بنیادین و سنت‌های فکری حاکم بر جوامع مربوطه دارند. با توجّه به تعدد کاستی‌ها، دخالت دولت در قراردادهای حاوی شروط ناعادلانه بر مبانی متعددی مبتنی است که از آن جمله می‌توان به نیاز‌های اجتماعی و کارایی اقتصادی اشاره داشت. از این رو، در این فصل با توجّه به ضرورت‌های اجتماعی و کارآمدی اقتصادی قراردادها، علل شناسایی دسته‌ای از تعّهدات به عنوان «شروط ناعادلانه»، در قراردادهای مصرف و انکار و عدم شناسائی آن‌ها در سایر قراردادها مورد تجزیه و تحلیل قرار می‌گیرد.
فصل ششم در مورد درد و غم بانوانی است که در کشاکش زندگی موهای خود را سپید کرده و مرد سالاری قانون، آن‌ها را رنج می‌دهد. پول جای محبت را نمی‌گیرد ولی تسکین قسمتی از درد و رنج‌های زندگی است. مَهر و مِهر دو بال فرشته زیبای عقد نکاح و ازدواجند که در آسمان نگاه‌های اقتصادی پراکندگی عطرهای مالی آن نوید بخش است. آنان که دارای قدرت اقتصادی قویترند، حرف اول می‌زنند و معمولاً مردان از خود راضی، گوی این بازی را می‌برند. در این شرائط بانوان هرچه زنده‌اند بازنده‌اند. نه بر حسب متعارف قدرت طلاق همسر خود را دارند، نه از نظر قانونی اقتدار مساوی و نه اختیار موازی. هنگامی که بانوان در آتش اختلاف بازنده مِهرند، چشم انتظار اکتساب هزینه‌ها از راه مَهرند. همیشه انتظارها به ثمر نمی‌رسند و حدیث تسلیط بر مَهر نیز با قرار تقسیط دادگاه رنگ حزن و نوحه سرایی می‌گیرد.
دوست عاشق دیروزی از پشت خنجر می‌زند؛ نه تنها رضایت به طلاق نمی‌دهد که به جای امتنان، ناله افتقارِ در حال احتضار با چشم اشکبار برای اثبات اعسار در دادگاه سر می‌دهد. وعده‌های نیکو جای خود را به وعیدهای تندخو می‌دهد. آنکه خیال می‌شد درد آشنا و همرنگ است از پس دیدارِ شیرینِ وصال، چهره تلخ جدایی نشان می‌دهد و آماده جنگ است. هم او که خود را عاشق‌ترین قلب زمینی برای همسرش معرفی می‌کرد، دیگر راضی به اجرای طنین هماهنگ همنشینی نیست.
بانویی که تصور می‌کرد با ازدواج از غم رها می‌شود، دچار جور و جفا می‌گردد. قسط بندی ناروای مَهر در دادگاه بلای جان او شده و آخرین رگ‌های امید وی را قطع می‌کند. این فصل راهی است برای دفع این بلای ناخواسته، و پاسخی برای تعدیل آن درد نورسته در جهت آرامش و آسایش بیشتر بانوان که از قبیله ترنّم لبخند دیروز آمده و امروز در غم و ماتم شکستِ پیروزی نشسته‌اند.
فصل هفتم راجع به خطاهای پزشکی است که زندگی انسان‌های زیادی را تحت مخاطره قرار می‌دهد. گاهی برخی پزشکان با اخذ یک برگ رضایت یا برائت از بیمار یا بستگان وی، کل حقوق بیمار را تحت الشعاع قرار می‌دهند. قانون‌گذارانِ برخی کشورها بدون توجّه به نوع راه‌های درمان جدید (که مختصر به تجویز داروهای گیاهی نمی‌شود) به داستان‌های قدیمی و صراحت برخی قوانین متوسل شده و اخذ نامه برائت را موجب عدم مسؤولیّت پزشک به شمار می‌آورند.
ظاهراً سیستم‌های مختلف حقوقی، از جمله مذهبی و عرفی، هدف مشترکی را در مباحث مسؤولیّت مدنی دنبال می‌کنند. این هدف، همانا، جبران خسارت وارده به زیان دیده می‌باشد. علیرغم اعمال کنترل و نظارت و رعایت استانداردهای درمانی در کشورهای پیشرفته خطاهای پزشکی قابل توجّهی رخ می‌دهد، به عنوان مثال در کشور آمریکا سالانه 44 تا 98 هزار نفر به دنبال بروز خطاهای پزشکی جان خود را از دست می‌دهند که مطالعات نشان می‌دهد، این تعداد بسیار بیشتر از فوت شدگان ناشی از برخی جنگ‌ها و تصادفات وسایط نقلیه موتوری، سرطان پستان و ایدز است این در حالی است که پزشک (در آنجا) وقت کافی را صرف معاینه و درمان بیمار کرده و توضیح کافی در خصوص بیماری و انجام آزمایش‌ها و داروهای لازم را به بیمار می‌دهد. به هنگام تحویل دارو ضمن ارائه توضیح لازم در خصوص چگونگی، زمان و میزان مصرف دارو، تمامی مشخصات پزشک، بیمار، نام دارو بر روی برچسبی بر ظرف و شیشه دارویی بیمار الصاق می‌شود که خود به لحاظ جلوگیری از خطاهای پزشکی موثر است.[1] با این قیاس، خسارات عظیمی که در کشور‌های جهان سوم در هنگام درمان و جراحی رخ می‌دهد به وصف نمی‌آید. در این فصل، بر این نکته اصرار شده است که حتی اخذ برائت در مواقعی که رعایت نظامات و علم روز پزشکی نشده یا پزشک در حدّ صلاحیت خود اقدام ننموده است رافع مسؤولیّت نمی‌باشد و پزشک در اینگونه موارد مسؤول است.
فصل هشتم اختصاص به موارد اکل مال به باطل دارد. گاهی دادگاه‌ها ندانسته و بدون توجّه بر خوردن ناحق دارایی و اموال دیگران مهر صحت می‌گذارند.
معمولاً قاضی شخص بی‌اطلاعی در مقابل دو شخص مطلع است. هر گاه یکی دلایل خود را ارائه و دیگری دلایل مخالف را تقدیم می‌کند، قاضی به درستی یا به اشتباه به قضاوت می‌نشیند. حکم صادره مطابق میل یک طرف و مغایر خواسته‌های طرف دیگر است. امّا هرگاه طرفین قاضی را در جهتی سوق دهند که حکم مورد خواسته و مطلوب طرفین را صادر کند تا حقوق شخص ثالثی را حیف و میل کنند، قضاوت چندان آسان نیست. در پرونده مورد بررسی که البته نام‌ها اصحاب دعوی مستعار می‌باشند، عملاً چنین امری واقع شده است. در کنار این احکام، برای کسانی نیز پرونده سازی می‌شود تا موانع نیز از سر راه برداشته شود. نظارت انتظامی می‌تواند در مورد ممانعت همکاری وکلا و برخی قضات نادر با اینگونه اشخاص کار ساز باشد. اگر وکیل یک طرف، وکیل طرف مقابل شود مشکل ساز است، ولی هر گاه وکیل یک طرف، برای منافع همان طرف، کارهای وکالتی طرف مقابل را انجام دهد، و همکاری یا بی‌دقتی قاضی هم بر آن افزوده شود، فاجعه آمیز است. در این فصل نشان داده شده است که امکان چنین روندی وجود دارد. بنابراین، هر گاه چنین اتفاقی رخ می‌دهد، باید درصدد چاره اندیشی بود.
فصل نهم اعتراض به ربوی بودن برخی اقدامات دولتی است. اگر به حقوق اسلامی ایمان داشته باشد، باید اقرار کنیم که، ربا در آن حرام است. تجارت و شرکت در سود و زیان حلال است. اقدامات برخی دادسراها و دادگاه‌ها و اقدامات همه بانک‌های داخلی صرفاً ربای در ربای در رباست. غالب مستندات دقیق منع رباخواری در احادیث و قرآن در این فصل آمده و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.
متأسفانه، برخی از نهادهای حکومتی، که در حسن نیّت آن‌ها تردیدی نیست، با دلسوزی‌های غیر متفکّرانه و به تصوّر این که در حال خدمت به خلق خدا هستند و با باور به این که قصد نیک پیشگیری از جرم در جامعه را دارند، عامل بسیاری از تخلّفات در جامعه می‌شوند و باعث تخریب تولید و زندانی شدن خدمت گزاران خدوم جامعه می‌گردند. گاهی نهادهای دولتی به جای پیشگیری از جرم، با نادیده گرفتن قوانین تجارت، فقه، قانون مدنی و حقوق و فلسفه آن، وارد معاملات خصوصی مردم شده و امر به ارتکاب کاری بر خلاف قانون (مثلاً پرداخت اجباری ربا) می‌کنند که اقدامی بسیار خطرناک است. هرگاه در قضاوت، به موازین قضایی عمل نشود، فلسفه حقوق و منافع کشور فدای سود جویی عده‌ای ظاهراً خوش موهبت ولی واقعاً بد عاقبت، می‌گردد.
این فصل با توجّه به فلسفه و موازین فقهی و قانونی، درصدد اثبات وجود این توهّم در مراجع قضایی و زیان بار بودن چنین اقداماتی است که – صرف نظر از جرم یا تخلّف انتظامی بودن- باعث ایجاد ضرر و مسؤولیّت مدنی می‌گردد و در نتیجه ضرورت جبران خسارات را ایجاب می‌کند.
فصل دهم در خصوص بی‌توجهی در صدور برخی آراء کیفری مرتبط با بزه خیانت در امانت است. گاهی برخی آراءِ و احکام با نادیده گرفتن قواعد و اصول بدیهی و منطقی و مسلم فقهی صادر می‌شوند، در حالی که اگر منافع و یا ضرر صادرکنندگان مطرح بود، هرگز چنین احکامی صادر نمی‌شد. در این گونه احکام، نه تنها حقوق قانونی و شرعی بی‌گناهانی که در معرض اتهام قرار گرفته‌اند، رعایت نمی‌شود، بلکه اصول اساسی آیین قضاوت اسلامی و رسیدگی قانونی نیز نادیده گرفته می‌شود. صدور این گونه احکام با هر علت اعم از علت نفسانی یا نارسایی علمی، مطلوب طبع عموم ملت و جامعه قضایی نبوده و نمی‌باشد، زیرا عدالت را خدشه دار می‌کند. دنیا دار مکافات است و بنا بر قاعده، صادرکنندگان چنین احکام با چنان طرز تفکری، خود با آثار آراء مشابهی مواجه خواهند شد که خود تافته و بافته‌اند. در رأی مذکور در این فصل یکی از افراد بی‌گناه، به اتهام خیانت در امانت محکوم شده است، در صورتی که هیچ یک از ارکان و عناصر عمومی و اختصاصی جرم ادعایی در مورد وی وجود ندارد. به نظر می‌رسد، وظیفه تحذیر و هشدار ایجاب می‌کند که بدون ذکر نام واقعی اصحاب دعوی شرح و نقدی در این فصل بر آن نوشته شود تا در آینده مواجه با چنین آرائی نباشیم.
این کتاب با هدف حمایت از مردم در طول پانزده سال گذشته به رشته تحریر آمده است. برخی از قوانین نسخ و قوانین دیگری به جای آن‌ها تصویب شده است. قوانین جدید، تفاوت زیادی با قوانین قدیمی ندارند، لیکن، باز هم، قوانین جدید در متن یا زیرنویس گنجانده شده است تا خوانندگان از تغییرات قانونی مطلع باشند و در صورت نیاز به آن استناد کنند.

مهراب داراب پور
زمستان 1395


[1] حسن‌زاده، دکتر علی، «اقدامات موثر بیماران در جلوگیری از بروز خطاهای پزشکی» مجله پزشکی، شماره 10 نشریه تامین اجتماعی اردیبهشت 1382، ص 21. بیمار موظّف است تا آنجا که مقدور است با خسارات مقابله نماید و چنانچه دانسته از این اقدام خودداری کند نمی‌تواند برای اقدام خویش پزشک را مسؤول بشناسد.

 


  • ۰

بررسی اعتبار شرط دریافت یا پرداخت در قراردادهای بین المللی خرید و فروش گاز طبیعی، (1395)، مجله‌ی تحقیقات حقوقی، دانشگاه شهید بهشتی

بررسی اعتبار شرط دریافت یا پرداخت در قراردادهای بین المللی خرید و فروش گاز طبیعی

مجله‌ی تحقیقات حقوقی، دانشگاه شهید بهشتی، دوره 19، شماره 75، پاییز 1395، صفحه 117-142

نویسندگان

  • مهراب داراب پور، استاد حقوق تجارت بین الملل دانشگاه شهید بهشتی
  • مرجان فاضلی، دانش آموخته  دکترای حقوق نفت و گاز، دانشگاه شهید بهشتی

چکیده

شایسته است حقوقدانانِ کشوری که چهارمین تولید کننده گاز دنیاست، مبانی مسائل قراردادهای  فروش گاز و شروط آن را ، نه تنها به روش سنتی بلکه به روش اقتصادی تجزیه و تحلیل کنند.این اعتقاد از این واقعیت نشات می گیرد که درج برخی از شروط در این قراردادها، به ویژه برای کشورهای تولید کننده گاز به لحاظ فواید اقتصادی تا اندازه ای ضروری است که در بسیاری از موارد بدون درج آن ، به دلیل عدم تحقق کارآیی اقتصادی ، توافقی حاصل نمی شود. موضوع مقاله حاضر بررسی یکی از این شروط اساسی دارای ماهیت اقتصادی به نام «شرط دریافت یا پرداخت» در این قراردادها است. به موجب این شرط خریدار حتی اگرگاز را قبض نکرده و مصرف نکند باید تمام یا بخشی از  عوض قراردادی را بپردازد. این شرط صرفاً با ضرورت رعایت «سبب در تعهدات» یا وجوب مراعات «قواعد عمومی قراردادها» یا همگونی آن با «شــروط کیفری» قابـل ردّ نیست و روش های توجیـه آن نیز محدود به «شیوه جایگزین اجــرای تعهد» نمی شود. در ورای این دیدگاههای سنتی، توجیه های فنی و اقتصادی وجود دارد. مخالفان و موافقان در تحلیل های سنتی در خصوص بطلان یا صحت چنین شروط یا قراردادهایی سخن بسیار گفته اند که در مقاله حاضر به مختصری از آن اشاره خواهد شد. امّا این نوشتار درصدد آن است که ثابت کند در ورای تحلیل سنتی صحت یا بطلان شرط «دریافت یا پرداخت»، ضرورت پذیرش چنین شرطی بیشتر به خاطر عملی بودن و داشتن منافع برای متعاقدین و کارآمدی اقتصادی آن است.

کلیدواژه‌ها


کجای سایت هستم:

جستجو:

سوالات متداول

بهترین راه برای خرید کتاب، مراجعه به سایت انتشاراتی است که آن کتاب را چاپ کرده است. از طریق خرید آنلاین می توان هم در وقت و هم در هزینه صرفه جویی کرد.
فقط روز های زوج ساعت 4 تا 7 با هماهنگی قبلی
تهران، خیابان ظفر، خیابان آرش شرقی، نبش خیابان عمرانی، پلاک 61، ساختمان آرش، طبقه دوم، واحد 4. تماس: 22220230

دسته ها:

یک بیت شعر

مرا ذلیل مگردان به شکر این نعمت
که داشت دولت سرمد عزیز و محترمت
«حافظ»

صفحات با بیشترین بازدید: