همایش ملی «حقوق انرژی در نظم امروز و فردا»، چهارشنبه 19 خرداد 1402 در دانشگاه شهید بهشتی برگزار میشود
این همایش از سوی مرکز تحقیقات و کرسی حقوق بشر با همکاری دانشکده حقوق دانشگاه شهیدبهشتی؛ وزارت نفت و دانشگاه تهران از ساعت 14 تا 19 در تالار سلام دانشگاه شهید بهشتی برگزار خواهد شد.
سخنرانان:
دکتر نصرالله ابراهیمی – دانشیار دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران،رییس انجمن مدیریت پروژه ایران مشاور ارشد حقوق و قراردادهای بین المللی صنعت نفت و گاز
دکتر سید مسلم موسوی – عضو هیات علمی سازمان پژوهش های علمی و صنعتی،مدیر عامل انجمن انرژی های تجدیدپذیر ایران
دکتر حسن مرادی – رئیس گروه سرمایه گذاری دفتر اقتصاد سرمایه گذاری وزارت نیرو
دکتر محمد حضرتی – محقق دوره پسا دکترا در مرکز عدالت انرژی و قرارداد اجتماعی دانشگاه پو
دکتر الهام امین زاده -استاد تمام دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران،معاون حقوق دولت یازدهم،نماینده دوره هفتم مجلس
دکتر بهروز کمالوندی – معاون حقوقی و امور بین الملل سازمان انرژی اتمی
آقای احسان جنابی – رئیس اداره امور مجمع بین المللی وزارت نفت
دکتر محمد رضا شکوهی – عضو هیات علمی دانشگاه صنعت نفت
دبیرهمایش: دکتر مهراب داراب پور – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی
دبیر علمی همایش: دکتر محمود فردکاردل – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی
زمان: چهارشنبه 10 خرداد – ساعت 14 الی 19
مکان:دانشگاه شهید بهشتی.کرسی حقوق بشر،تالار سلام
همایش ملی حقوق انرژی، خرداد 1402، دانشگاه شهید بهشتی
1 استاد بازنشسته دانشگاه تهران و سردبیر نشریه دانشنامههای حقوقی 2 استاد دانشگاه شهید بهشتی و استاد کرسی خارج فقه و اصول حوزه علمیه 3 قاضی پیشین دیوانعالی کشور و رییس پژوهشکده حقوق و قانون ایران (نویسنده مسئول) 4 قاضی دادگستری 5 استاد دانشگاه شهید بهشتی 6 عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال 7 قاضی بازنشسته دیوان عالی کشور 8 استاد دانشگاه تهران و وزیر اسبق دادگستری 9 قاضـی بازنشسته دیوان عالی کشور 10 استادیار دانشگاه سیستان و بلوچستان
11 وکیل دادگستری و مدرس دانشگاه 12 قاضی بازنشسته دادگاه عالی انتظامی قضات و وزیر سابق دادگستری 13 دانشیار دانشگاه تهران 14 استادیار دانشگاه علامه طباطبایی 15 قاضی بازنشسته قوه قضاییه 16 قاضی بازنشسته دیـوان عالی کشور 17 دانشیار دانشگاه تربیت مدرس 18 قاضی بازنشسته دیوان عـالی کشور 19 وکیل دادگستری 20 استاد دانشگاه تهران
21 دانشیار دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد 22 استادیار دانشگاه علامـه طباطبایی 23 استاد دانشگاه تربیت مدرس 24 استادیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد 25 دانشیار دانشگاه رازی 26 قاضی بازنشسته دیوان عالی کشـور 27 استاد دانشگاه شـهید بهشتی 28 استادیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج 29 استاد دانشگاه تهـران 30 دانشیار دانشگاه علامه طباطبایی
31 استاد دانشگاه علامه طباطبایی 32 استادیار دانشگاه تهران 33 قاضی بازنشسته دیوان عالی کـشور 34 عضو هیئت علمی بازنشسته دانشگاه شهید بهشتی 35 دانشیار دانشگاه شهید بهشتی 36 قاضی بازنشسته دیوان عالی کشور و رییس پیشین دانشگاه علوم قضایی 37 دانشیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد 38 دانشیار دانشگاه پیام نور 39 قاضـی بازنشسته دیـوان عالی کشور 40 دانشیار دانشگاه فردوسی مشهد
41 دانشیار دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی 42 دانشیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران 43 استادیار دانـشگاه علامه طباطبایی 44 عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی 45 عضو هیئت علمی پژوهشکده حقوق و قانون ایران 46 قاضی بازنشسته دادگستری 47 استاد دانشـگاه تهران 48 دانشیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات 49 دانشـیار دانشگاه تهران 50 استادیار دانشگاه آزاد اسلامی
51 دانشیار دانشگاه علامه طباطبایـی 52 دانشیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال 53 قاضـی بازنشسته دیوان عـالی کشور 54 قاضی پیشین دادسرای انتظامی قضات و عضو هیئت علمی پژوهشکده حقوق و قانون ایران 55 قاضی دادگاه تجدیدنظر 56 قاضی پیشین دادسرای انتظامی قضات
10.22034/LAW.2023.702162
چکیده
چکیده پژوهشهای مسئلهیاب[1] بهدنبال شناسایی سؤالها[2] و مسئلههایی[3] است که پیرامون یکموضوع سازمانی یا رخداد اجتماعی قابل طرح و بررسی است. این مقاله بهعنوان یک پژوهش مسئلهیاب به دنبال کشف و شناسایی سؤالها و مسئلههای حقوقی در ارتباط با ناآرامیهای ۱۴۰۱ ایران است. شناسایی و تعریف این مسئلهها و سؤالها زمینه مساعدی را فراهم میکند که پژوهشگران حقوقی در قالبمقاله، پایاننامه، کرسی علمی و حتی رساله علمی به پژوهش در ابعاد حقوقی ناآرامیهای ۱۴۰۱ ایران بپردازند. علاوه بر این، نتایج این تحقیق میتواند برای سیاستگذاران، برنامهریزان، قانونگذاران نیز قابل استفاده و راهگشا باشد. ویژگی مسئلهیاب بودن این پژوهش موجب شده که این مقاله با مشارکت 80 نفر از صاحبنظران حقوق و قضاوت ایران تهیه شود که از این تعداد، 56 نفر از آنها با درج نامشان نیز -بهعنوان نویسنده همکار- موافقت کردندو به این ترتیب شاخص «نویسندگان پرشمار» در مقالههای حقوقی نیز رکورد جدیدی به جای میگذارد. ابزار و روش جمعآوری اطلاعات در این پژوهش با دو شیوه کتابخانهای و میدانی بوده و تحلیل اطلاعات مزبور به روش «تحلیل محتوا» انجام شده است. در این پژوهش صدها سؤال یا مسئله حقوقی شناسایی شده که مستقیماً قابلیت انجام پژوهش را دارد. کلیدواژهها: ناآرامی، اعتراضهای1401، مسئلهیابی، آشوبهای خیابانی، چالشهای حقوقی، حق اعتراض. [1]. problem finding [2]. Questions [3]. Problems
کرسی حقوق بشر، صلح و دموکراسی با همکاری گروه حقوق تجارت بین الملل و حقوق مالکیت فکری و فضای مجازی دانشگاه شهید بهشتی برگزار می کند:
فدراسیون بین المللی مهندسان مشاور (فیدیک)
(سازمان-موافقت نامه ها-قراردادها)
سخنران: دکتر جواد حداد
دانش آموخته مهندسی عمران-مدیریت مهندسی و حقوق بین الملل سرمایه گذاری عضو اسبق کمیته ظرفیت سازی فیدیک تنها سخنران ایرانی کنفرانس های تخصصی قراردادی فیدیک مدرس، مؤلف، مترجم و مشاور قراردادهای بین المللی عمرانی و صنعتی عضو شورای سیاست گذاری و دبیر کمیته علمی کنفرانس های بین المللی حقوق ساخت
با حضور: دکتر ابراهیم رهبری استادیار و مدیر گروه حقوق تجارت بین الملل و حقوق مالکیت فکری و فضای مجازی دانشگاه شهید بهشتی دکتر مهراب داراب پور استاد گروه حقوق تجارت بین الملل و حقوق مالکیت فکری و فضای مجازی دانشگاه شهید بهشتی
آدرس: ولنجک، دانشگاه شهید بهشتی، درب جنوبی، کرسی حقوق بشر، صلح و دموکراسی
زمان: یکشنبه 29 آبان 1401، ساعت 14 الی 18 حضور برای عموم علاقه مندان آزاد است
1 Department of Civil Engineering, Faculty of Civil & Earth Resources Engineering, Central Tehran Branch, Islamic Azad University, Tehran 1469669191, Iran
2 Department of Law, Shahid Beheshti University, Tehran 1983969411, Iran
* Author to whom correspondence should be addressed.
Building information modeling (BIM) has improved efficiency in construction projects by utilizing digital instrument capabilities. However, the use of this technology has brought new challenges, particularly legal and contract issues. Conventional construction contracts cannot respond to specific BIM conditions. Therefore, several contract solutions have been proposed to tackle this problem. Despite significant efforts, researchers are still attempting to develop a suitable contract framework and conditions due to the complexities of BIM technical and legal aspects. The present study reviews the solutions developed within seven pioneer countries in BIM and collects the views of construction experts selected by the snowball sampling method in order to identify the most crucial factors that should be considered in BIM contracts. This work incorporated and analyzed 47 questions relating to BIM legal and contract factors in five groups, including BIM contractual basics, BIM contractual obligations and approvals, BIM ownership and copyright, general rules, and other contractual topics. The findings could be exploited to develop a proper BIM contract framework in compliance with construction rules and conditions. View Full-Text
1 استاد گروه حقوق تجارت بین الملل ، دانشکده حقوق، دانشگاه شهید بهشتی، تهران
2 دانشجوی دکتری حقوق تجارت بین الملل، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران.
10.22096/LAW.2022.86803.1257
چکیده
تسهیلات کارساز قانونی در سرمایهگذاری، رابطهی مستقیم با رشد و توسعهی اقتصادی دارد. نقش مثبت سرمایهگذاری خارجی در فرآیند رشد و توسعهی اقتصادی را به آسانی نمیتوان انکار کرد. نگاه اجمالی به کشورهای همسایه نشان میدهد که معمولاَ سرمایهگذاری خارجی منجربه توسعهی اقتصادی فراوان شده است. به علت وجود موانع و محدودیتهای مختلف، علیرغم افزایش 64 درصدی در سرمایهگذاری سال 2016، هنوز سرمایهگذاری مستقیم خارجی در ایران، در مقایسه با کشورهای همسایه از جمله ترکیه، به حد مطلوب نرسیده وبسیار کمتر ازظرفیتهای موجودوامکانات بالقوه این کشور است. موانع مختلفی در راه سرمایهگذاری خارجی ازجمله موانع سیاسی امنیتی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی وبه-ویژه قانونی وجود دارد. پژوهش حاضر، تمرکز بر عوامل قانونی دارد. در حقوق ایران، پذیرش سرمایهگذاری طبق قاعدهی کلی، منوط به گزینش و تأیید دولت بوده و به صورت استصوابی عمل میشود؛ در حالی کهدر ترکیه این پذیرش صرفاَ استطلاعی و نظارتی میباشد. در هر دو سیستم حقوقی استثنائاتی وجود دارد. دیگر اینکه در ترکیه حیطه فعالیت سرمایهگذاران گسترده بوده و برخلاف ایران، صنایع و معادن بزرگ و مادر، در انحصار ارگانهای دولتی و نیمهدولتی نمیباشد. دخالت حداقلی قانونی در ترکیه و در مقابل گستردگی این گونه دخالتها در ایران، با وضع قوانین نسبتاَ نامطلوب و غیرشفاف استملاک اموال غیرمنقول، کارگری، مالیاتی و مسئولیت اجتماعی شرکتها باعث شده است که سرمایهگذاران به ترکیه روی آورند و از ایران گریزان باشند.
Legal impediments for foreign investments: A comparison of Iranian and Turkish Legal Systems
چکیده [English]
Legal regulations have direct effect on economic sustainable development. No one can cast a shadow of doubt on the fact that foreign investments have also got such an effect. Even though foreign investment in Iran has risen more than 64% last year; these kinds of investments have not yet reached a desirable level. There are several impediments for the foreign investments such as political, social, economic and cultural factors, In these two legal systems there are some legal effective factors which are as follow: A: In Iranian legal system, accepting foreign investment is at the discretion of the governmental authorities, B: The scope of the area of investment in Turkey is broader than Iran which, in turn, has got its own effect in each of these countries. C: The rules related to the real estates, contrary to the Turkish legal system, are more rigid and less clear in Iranian Law. D: The tax and labor laws in Turkey are more favorable towards investors than Iran. E: Social and Civil liabilities of the practicing companies in both countries are more or less the same. Turkey is a member of more conventions related to human rights and social affairs. These ratifications give Turkey a relative chance to attract more foreign investments. These are the reasons according to which the foreign investments decide to invest in a country or not. This article proposes systems by which one can reduce the impediments and simultaneously motivate the foreigners and other investors toinvest safely inboth countries.
1 دانشجوی دکتری رشته حقوق خصوصی، دانشکده حقوق، الهیات و علوم سیاسی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
2 دانشیار گروه حقوق خصوصی، دانشکده علوم اداری و اقتصاد، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران
3 استاد گروه حقوق تجارت بین الملل، دانشکده حقوق و علوم سیاسی، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران.
4 استاد گروه فقه و مبانی حقوق اسلامی، دانشکده حقوق، الهیات و علوم سیاسی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
10.22034/EJS.2022.349238.1257
چکیده
زمینه و هدف: اصول حقوق قراردادهای اروپایی(PECL) و اصول قراردادهای بازرگانی بین المللی(PICC) متشکل از مقررات مرتبط با عقود و تعهدات هستند که در خصوص دعاوی قراردادها به عنوان قانون حاکم بر بر روابط میان متعاملین، اعمال می شوند. مواد و روشها: این تحقیق از نوع نظری بوده روش تحقیق به صورت توصیفی تحلیلی میباشد و روش جمعآوری اطلاعات بصورت کتابخانهای است و با مراجعه به اسناد، کتب و مقالات صورت گرفته است. یافتهها: درواقع اصول و قواعد مندرج در اسناد صدرالذکر، تأثیر بسزایی دراصلاح قوانین داخلی درحوزه قراردادها داشته است. چنانچه اخیراً، قانون مدنی فرانسه (1804)، در 1 اکتبر 2016 همزمان با لازم الاجرا شدن مصوبه شماره131- 2016، برای نخستینبار با الهام از اصول مذکور، دستخوش انقلابی درساختار210 ساله مقررات مربوط به تعهدات فرانسه شد. بیشتر این تحولات، مرهون رویه قضایی محاکم و تلاش دکترینهای حقوقدانان در راستای تطبیق قانون داخلی در قلمرو حقوق قراردادها با اصول PECLوPICC بود. ملاحظات اخلاقی: در تمام مراحل نگارش پژوهش حاضر، ضمن رعایت اصالت متون، صداقت و امانتداری رعایت شده است. نتیجهگیری: این اصلاحات در مرحله پیش از انعقاد قرارداد عبارت از تدوین مقررات مرتبط با اصل آزادی قراردادها، اصل حسن نیت و تکالیف ناشی از آن شامل تعهد به اطلاع رسانی، محرمانگی وعدم امکان عدول از ایجاب در طول مدت زمان اعتبار ایجاب است.
تألیف: دکتر مهراب دارابپور دکتر محمد دارابپور دکتر محمدرضا دارابپور
مشخصات نشر:
اصول و مبانی حل و فصل مسالمتآمیز اختلافات: داوری تجاری بینالمللی / کتاب دوم: آیین رسیدگی در دیوان داوری مؤلفین: دکتر مهراب دارابپور / دکتر محمد دارابپور / دکتر محمدرضا دارابپور ناشر: انتشارات گنج دانش چاپ: نخست، 1401 تعداد: 500 شابک دوره: 978-622-7974-16-4 978-622-7974-16-4 شابک: 978-622-7974-17-1 978-622-7974-17-1 قیمت: 130.000 تومان
فهرستها سخن ناشر سرآغاز کلام الف) صلاحیت در داوری ب) اقدامات و دستورات موقتی پ) ادلّه اثبات دعوی ت) رعایت اصول اساسی قراردادهای تجاری و سرمایه گذاری ث) انتخاب داور مناسب موضوع ج) استقلال و بی طرفی داوران چ) صدور رأی و اجرای آن ح) اعتراض به رأی داوری، شناسایی و اجرای آن خ) شکننده بودن رأی داوری
بخش نخست: تمهیدات رسیدگی و صدور رأی داوری فصل نخست: رسیدگی شکلی و صلاحیت داوری مبحث نخست: صلاحیت دیوان برای رسیدگی به جرح داور مبحث دوم: صلاحیت دیوان داوری برای رسیدگی به اختلاف و صدور رأی گفتار نخست: ایراد به صلاحیت دیوان داوری بند نخست: نحوهی ایراد صلاحیت دیوان داوری بند دوم: تشخیص صلاحیت توسط دیوان داوری گفتار دوم: پاسخ به ایراد صلاحیت بند نخست: دکترین صلاحیت بر صلاحیت بند دوم: دکترین تجزیه پذیری توافقهای داوری از قرارداد پایه (استقلال شرط داوری) بند سوم: مقرّرات و رویههای داوری مبحث سوم: تجدید نظر از رأی مقدماتی در مورد صلاحیت داوری گفتار نخست: احاله به داوری گفتار دوم: تجدیدنظر از رأی مقدماتی مبحث چهارم: تشخیص صلاحیت دیوان داوری توسط دادگاه مبحث پنجم: دعوت به داوری، اخطارها، ابلاغها و تمهید جلسه دادرسی گفتار نخست: درخواست ارجاع دعوی به داوری گفتار دوم: ضرورت مراعات ابلاغها و اخطارها گفتار سوم: تمهیدات اولیه برای ورود به جلسه داوری بند نخست: تعیین مقّر داروی و تشکیل جلسات بند دوم: زبان داوری بند سوم: تبادل لوایح مبحث ششم: تشکیل جلسه داوری و نحوهی ادارهی آن فصل دوم: رسیدگی ماهوی داوری مبحث نخست: قانون حاکم بر داوری گفتار نخست: تعیین قانون حاکم با ضوابط قضایی بند نخست: انتخاب آزادانه قانون ملی به عنوان قانون حاکم توسط طرفین بند دوم: انتخاب آزادانه قانون فراملی یا اصول کلی حاکم بر تجارت بینالملل بند سوم: محدودیتها در انتخاب قانون حاکم گفتار دوم: تعیین قانون حاکم با قواعد تعارض قوانین گفتار سوم: تعیین مقرّرات حاکم با ضوابط سازشی غیر قضایی بند نخست: حل و فصل اختلاف به طریق کارشناسی بند دوم: راه حل قراردادی محض بند سوم: حل و فصل دعاوی با عدل و انصاف و کدخدامنشی مبحث دوم: انواع ادلّه اثبات دعوی و شیوههای تحصیل و ارزیابی آنها گفتار نخست: انواع ادلّه قابل ارائه به دیوان داوری بند نخست: اقرار طرف مقابل بند دوم: اسناد و مدارک کتبی و الکترونیکی بند سوم: ادلّه قابل تحصیل از طریق استماع شهادت شهود بند چهارم: گواهی کارشناسی به عنوان یکی از ادلّه بند پنجم: تحقیقات محلی یا موضوعی گفتار دوم: اصول عمده تحصیل و ارزیابی دلیل در رسیدگیهای داوری بند نخست: شیوههای مختلف رسیدگی بند دوم: انعطاف در پذیرش و ملاحظه ادلهی ارائه شده بند سوم: عمومیت بار اثبات ادّعا بر مدعی بند چهارم: انعطاف در ماهوی یا شکلی قلمداد کردن بررسی شواهد غیر مکتوب بند پنجم: امکان الزام یک طرف به ارائه اسناد موردنظر مبحث سوم: مرجع، انواع و ماهیت دستورات موقت و تأمینها 1- تأمین دلیل 2- دستور موقت = رأی جزیی 3- تأمین خواسته گفتار نخست: مرجع صدور دستورات و تأمینها گفتار دوم: انواع تصمیمات جانبی دیوان داوری بند نخست: تأمین دلیل بند دوم: دستورهای موقت بند سوم: تأمین خواسته برای تمهید اجرای رأی داوری بند چهارم: تامین هزینههای داوری گفتار سوم: ماهیت حقوقی دستورات موقت یا قراردادهای تامین فصل سوم: ختم رسیدگی و صدور رأی داوری مبحث نخست: تفکیک رأی داوری از قرارهای اعدادی و تصمیمهای داوری گفتار نخست: تصمیمهای دیوان به شکل قرارهای اعدادی گفتار دوم: قرارهای قاطع دعوی به مثابه «رأی داوری» مبحث دوم: انواع آرای داوری گفتار نخست: رأی نهایی گفتار دوم: رأی جزیی گفتار سوم: رأی موقت (قرارهای اعدادی) گفتار چهارم: رأی سازشی گفتار پنجم: رأی غیابی گفتار ششم: رأی الحاقی (رأی اصلاحی، تکمیلی، تفسیری) مبحث سوم: ختم رسیدگی و نگارش رأی داوری در مهلت مقرر گفتار نخست: ختم رسیدگی با رعایت مهلت داوری گفتار دوم: حدّ نصاب آراء در هیأتهای داوری گفتار سوم: رعایت خواستههای مطروحه در داوری در رأی صادره بند نخست: تقاضای ایفای عین تعهد بند دوم: خسارت و غرامت بند سوم: تعدیل قرارداد پایه و پر کردن خلاءهای موجود در آن بند چهارم: صدور رأی در مورد بهره و سود گفتار چهارم: تصمیم در مورد هزینههای داوری و هزینههای جانبی گفتار پنجم: چگونگی ابلاغ و تودیع و ثبت رأی در مراجع قانونی مبحث چهارم: محتوی و شکل آراءِ داوری گفتار نخست: محتوای رأی داوری و مستند بودن آن بند نخست: مطالب ضروری محتوای رأی داوری بند دوم: ضرورت استدلال در محتوای رأی داوری گفتار دوم: رعایت مسائل شکلی رأی داوری بند نخست: کتبی و ممضی بودن رأی داوری بند دوم: درج محّل، صدور رأی داوری و تاریخ آن بند سوم: ابلاغ رأی و تودیع و ثبت آن گفتار سوم: آثار رأی داوری بند نخست: پایان داوری بند دوم: اعتبار امر مختومه بند سوم: اعمال قاعده فراغ داور بند چهارم: قدرت اجرایی رأی داوری
بخش دوم: اعتراض به رأی داوری، شناسایی و اجرای آن (جریان پساداوری) فصل چهارم: تجدیدنظر از رأی داوری مبحث نخست: مبانی تجدیدنظر از رأی داوری گفتار نخست: تجدیدنظر در دادگاههای محلی برای تکمیل رأی داوری گفتار دوم: تجدیدنظرخواهی بر مبنای تراضی قبلی طرفین گفتار سوم: تجدیدنظر بر مبنای مقرّرات نهاد داوری یا قانون حاکم بند نخست: تجدید نظر به تجویز نهادهای داوری بند دوم: تجدیدنظر به تجویز قانون حاکم بر داوری مبحث دوم: آثار تجدیدنظرخواهی فصل پنجم: اعتراض به رأی داوری مبحث نخست: امکان نفی صلاحیت دادگاه یا اسقاط حقّ اعتراض گفتار نخست: نفی صلاحیت دادگاههای مقّر داوری مخالف با نظم عمومی گفتار دوم: اسقاط صریح یا ضمنی حقّ مراجعه به دادگاه مبحث دوم: آثار دعاوی اعتراض به رأی داوری گفتار نخست: ردّ اعتراض برای ابطال رأی داوری گفتار سوم: اعاده پرونده به دیوان داوری برای رسیدگی مجدد مبحث سوم: آثار نقص و ابطال رأی داوری مبحث چهارم: جهات ابطال رأی داوری گفتار نخست: جهات بطلان رأی داوری از باب نقص قرارداد بند نخست: بطلان شرط یا موافقتنامه داوری بند دوم: فقدان اهلیت گفتار دوم: جهات ابطال رأی داوری به علّت شکستن و نقض قوانین کیفری بند نخست: کتمان اسناد و مدارک مؤثر در رسیدگی بند دوم: جعلی بودن سند استنادی گفتار سوم: جهات ابطال رأی داوری با امعان نظر به موانع اداری و سیاست کشوری بند نخست: صدور رأی در غیر از مهلتهای قانونی بند دوم: داوریناپذیر بودن موضوع رسیدگی شده در داوری بند سوم: مخالفت رأی داوری با نظم عمومی و اخلاق حسنه بند چهارم: مخالفت رأی صادره با قواعد آمره قانون حاکم گفتار چهارم: ابطال رأی داوری به علّت نقض تشریفات در دیوان داوری بند نخست: نقض تشریفات اخطارها برای اطلاع از داوری و حضور در جلسات الف: اطلاع صحیح و رعایت مقرّرات ابلاغ ب: عدم امکان ارائه دلایل و مستندات بند دوم: نقض ترکیب داوری و تجاوز از حدود صلاحیت الف: تجاوز از حدود صلاحیت ب: صدور رأی با تعداد نادرست اعضای هیأت داوری پ: مشارکت مؤثر داور مجروح در داوری فصل ششم: شناسایی رأی داوری مبحث نخست: تفاوت شناسایی و اجرای رأی مبحث دوم: شناسایی بر اساس قانون محّل، اجرا مبحث سوم: تمایز اجرای رأی داوری از شناسایی آن مبحث چهارم: وحدت و دوگانگی شرایط ناظر بر شناسایی آراء داوری گفتار نخست: وحدت شرایط ناظر به شناسایی (شناسایی بی تبعیض) گفتار دوم: عدم وحدت شرایط ناظر بر شناسایی (شناسایی متفاوت) مبحث پنجم: دامنه شمول کنوانسیون نیویورک بدون رزرو، سهولت اجرا و ردّ شناسایی گفتار نخست: شمول کنوانسیون نیویورک گفتار دوم: سهولت اجراء آراء داوری نسبت به احکام قضایی گفتار سوم: موارد ردّ شناسایی در کنوانسیون نیویورک فصل هفتم: اجرای آرای داوری تجاری مبحث نخست: اجرای رأی در مقّر داوری مبحث دوم: اجرای رأی داوری در خارج از مقّر داوری گفتار نخست: داوریهای مشمول کنوانسیون گفتار دوم: داوریهای غیر مشمول کنوانسیون مبحث سوم: موارد عدم اجرا گفتار نخست: ایرادهای قراردادی بند نخست: عدم وجود اهلیت بند دوم: عدم صحت موافقتنامه داوری بند سوم: عدم وجود اختیار برای موافقتنامه داوری گفتار دوم: ایرادهای مربوط به تشریفات داوری یا هیات داوری گفتار سوم: ایرادهای مرتبط با محّل، اجرای رأی داوری مبحث چهارم: اجرای رأی داوری خارجی در ایران گفتار نخست: اجرای رأی داوری به مثابه رأی داوری داخلی گفتار دوم: اجرای آراء داوری به مثابه احکام خارجی گفتار سوم: رأی داوری خارجی به مثابه سند خارجی کتابنامه الف: منابع عربی و فارسی 1- کتابها و مقالات 2- اسناد، کنوانسیونها، قوانین، مقررات، گزارشها و دستورالعملها ب: منابع لاتین 1- کتابها و مقالات 2- اسناد، کنوانسیونها، قوانین، مقررات، گزارشها و دستورالعملها و پروندهها نمایه واژگان کتابهایی از همین نویسندگان نمونه یک شرط داوری برای هر نوع قرارداد
اصول و مبانی حل و فصل مسالمتآمیز اختلافات – داوری تجاری بینالمللی / کتاب دوم: آیین رسیدگی در دیوان داوری، تهران: انتشارات گنج دانش، چاپ نخست، 1401
اصول و مبانی حل و فصل مسالمتآمیز اختلافات – داوری تجاری بینالمللی / کتاب دوم: آیین رسیدگی در دیوان داوری، تهران: انتشارات گنج دانش، چاپ نخست، 1401
تألیف: دکتر مهراب دارابپور دکتر محمد دارابپور دکتر محمدرضا دارابپور
مشخصات نشر:
اصول و مبانی حل و فصل مسالمتآمیز اختلافات: داوری تجاری بینالمللی / کتاب نخست: آیین تشکیل دیوان داوری مولفین: دکتر مهراب دارابپور / دکتر محمد دارابپور / دکتر محمدرضا دارابپور ناشر: گنج دانش چاپ: نخست، 1401 تعداد: 500 شابک دوره: 978-622-7974-16-4 شابک: 978-622-7974-15-7 قیمت: 130.000 تومان
فهرستها سخن ناشر سرآغاز کلام 1- ضرورت ایضاح روند داوری 2- مضررات دستوری بودن تحولات فرهنگی 3- داوری نگین انگشتری حل اختلاف 4- داوریهای بینالمللی به عنوان یک روش حل اختلاف بخش نخست: شمایی از جایگاه و ساختار داوری فصل نخست: نکات اساسی داوریهای بینالمللی مبحث نخست: داوری بینالمللی و مفاهیم و تعاریف آن گفتار نخست: مفاهیم و تعاریف داوری گفتار دوم: داوریهای خارجی مبحث دوم: ماهیت حقوقی داوری و ضرورت همکاری ناشی از آن گفتار نخست: ماهیت حقوقی داوری و نظریات مرتبط آن بند نخست: نظریه صلاحیتی بند دوم: نظریه قراردادی بودن داوری بند سوم: نظریه ترکیبی (قراردادی و صلاحیتی) بند چهارم: ماهیت مستقل خودسامان یا خود آیین داوری گفتار دوم: ضرورت همکاری دیوانهای داوری با مراجع قضایی بند نخست: همکاری با نظام حقوقی داخلی بند دوم: همکاری با نهادها و سازمانها بینالمللی بند سوم: رعایت حقوق بشر در تمام روند داخلی و اجرای آن مبحث سوم: ویژگیهای داوری گفتار نخست: اتکاءِ رسیدگی داوری به توافق طرفین گفتار دوم: مشابهت رأی داوری با حکم دادگاه گفتار سوم: مستند بودن رأی داوری گفتار چهارم: نهایی بودن رأی داوری گفتار پنجم: خصوصی و محرمانه بودن داوری گفتار ششم: الزامآور بودن رأی داوری مبحث چهارم: خصوصیات اساسی داوریهای تجاری بینالمللی و تابعیت آرای آن گفتار نخست: اوصاف داوریهای تجاری بینالمللی و تابعیت آن بند نخست: وصف تجاری بند دوم: وصف بینالمللی الف: معیار عینی (اختلافات ناشی از موضوع تجارت بینالمللی) ب: معیار شخصی (اختلافات ناشی از اشخاص تابع کشورهای مختلف) پ: معیار ترکیبی (ترکیبی از معیارهای شخصی و عینی) گفتار دوم: تابعیت بینالمللی داوری بند نخست: داوری بینالمللی با تابعیت داخلی یا ملی بند دوم: داوری بینالمللی با تابعیت غیر محلی یا فراملی فصل دوم: نقش سازمانهای داوری، منابع و انواع داوری مبحث اول: منابع داوری گفتار نخست: منابع داخلی بند نخست: منابع قراردادی بند دوم: منابع قانونی الف: قانون آیین دادرسی مدنی ایران مصوب 1379 ب: قوانین خاص داخلی مرتبط با داوری نخست: حل اختلاف در شرایط عمومی پیمان دوم: حل اختلاف در وزارت نفت سوم: داوری در قانون پیش فروش ساختمان و آپارتمان پ: قانون1376 داوری تجاری بینالمللی ایران گفتار سوم: کنوانسیونها و سازمانهای داوری بند نخست: دیوانها وکنوانسیونهای عمده و اصلی بند دوم: سایر کنوانسیونها و معاهدات بینالمللی بند سوم: تأثیر اسناد و رویّه داوری بینالمللی مبحث دوم: انواع داوریها گفتار نخست: انواع داوریها از نظر تسهیلات تدارک شده برای انجام داوری بند نخست: داوری موردی بند دوم: داوری سازمانی گفتار دوم: انواع داوری از نظر آزادی مراجعه به داوری بند نخست: داوری اجباری بند دوم: داوری اختیاری گفتار سوم: انواع داوری از نظر تعداد داوران بند نخست: داوری واحد بند دوم: داوری از طریق هیئت داوری گفتار چهارم: انواع داوریها از نظر موضوعات مورد رسیدگی بند نخست: داوریهای مدنی بند دوم: داوریهای تجاری گفتار پنجم: انواع داوری از نظر تبعیت از رأی داوری فصل سوم: جایگاه داوری در مقایسه با سایر روشهای حل و فصل اختلافات مبحث نخست: جایگاه داوری در مقایسه با دادرسی قضایی گفتار نخست: کمبودها و کاستی داوری نسبت به دادرسی گفتار دوم: امتیازات داوری نسبت به دادرسی قضایی مبحث دوم: جایگاه داوری در مقایسه با روشهای دوستانه حل و فصل اختلافات گفتار نخست: مذاکره برای حل و فصل دوستانه گفتار دوم: کارشناسی روشی برای حل اختلاف گفتار سوم: داوری آزمایشی گفتار چهارم: ارزیابی بیطرفانه شیوهای نوین در حل و فصل اختلافات مبحث سوم: داوری در مقایسه با هیأتهای حل اختلاف مبحث چهارم: جایگاه میانجیگری تجاری بینالمللی در مقایسه با داوری گفتار نخست: مفهوم و قلمرو میانجیگری بند نخست: تعریف میانجیگری بند دوم: انواع میانجیگری الف: میانجیگری تسهیل کننده ب: میانجیگری به واسطه دستور دادگاه پ: میانجیگری از طریق ارزشیابی ت: میانجیگری تحولگرا ث: روش میانجیگری-داوری (مِد-آرب) ج: روش داوری-میانجیگری (آرب-مِد) د: میانجیگری الکترونیکی گفتار دوم: تفاوت میانجیگری با سایر روشهای جایگزین حل و فصل اختلاف بند نخست: تفاوت میانجیگری با داوری بند دوم: تفاوت صلح با میانجیگری و سازش بند سوم: تفاوت میانجیگری با سازش بند چهارم: تفاوت مذاکره با میانجیگری گفتار سوم: اصول حاکم بر میانجیگری بند نخست: میانجیگری اختیاری است بند دوم: میانجیگری محرمانه است بند سوم: توقف مرور زمان با شروع فرایند میانجیگری بند چهارم: عدم قابلیت استناد به مطالبه مطروحه طرف مقابل در سایر رسیدگیها بند پنجم: عدم محرومیت در استفاده از سایر روشهای جایگزین حل و فصل اختلافات بند ششم: معتبر و لازم الاجرا بودن توافقنامه ناشی از میانجیگری گفتار چهارم: نکات کلی حل و فصل اختلافات با میانجیگری
بخش دوم: آماده سازی روند داوری فصل چهارم: مسائل شکلی و ماهوی ارجاع به داوری مبحث نخست: انواع شیوههای ارجاع به داوری و جایگاه استقلالی ارجاع گفتار نخست: شرط داوری در قراردادهای تجاری گفتار دوم: توافق، قرارداد یا موافقت نامههای جداگانه داوری گفتار سوم: استقلال یا وابستگی شرط یا موافقتنامه داوری مبحث دوم: شرایط صحت حقوقی و اجتماعی ارجاع به داوری گفتار نخست: شروط صحت ارجاع امری به داوری بند نخست: تراضی بر داوری بند دوم: اهلیت اقامۀ دعوی گفتار دوم: شروط پذیرش داوری در جامعه بند نخست: داوری پذیری اختلاف بند دوم: عدم مغایرت داوری با نظم عمومی و اخلاق حسنه مبحث سوم: تأثیر محتوای شرط یا موافقتنامه داوری فصل پنجم: پذیرش داور یا هیئت داوری (تشکیل دیوان داوری) مبحث اول: زمان انتخاب داوران گفتار اول: انتخاب داور قبل از بروز اختلاف گفتار دوم: انتخاب داور بعد از بروز اختلاف گفتار سوم: بعد از حدوث اختلاف و عدم امکان سازش مبحث دوم: مرجع تعیین کننده داور گفتار اول: تعیین داور توسط طرفین گفتار دوم: تعیین داور از طریق ثالث بند نخست: تعیین داور توسط اشخاص عادی بند دوم: تعیین داور توسط دادگاه بند سوم: انتخاب توسط سازمانهای داوری گفتار سوم: نقش سرداور در سیستمهای مختلف حقوقی مبحث سوم: شرایط و ویژگیهای داور گفتار نخست: بیطرفی داور گفتار دوم: استقلال داور گفتار سوم: رعایت شرایط طرفین مبحث چهارم: تعداد داوران گفتار اول: تعداد داوران در صورت توافق گفتار دوم: تعیین تعداد داوران در صورت فقدان تراضی طرفین فصل ششم: جرح و تعدیل داور و حقوق و تکالیف وی مبحث نخست: جرح داوران و مسایل آن گفتار اول: کلیات جرح داوران گفتار دوم: جرح داور و موجبات آن گفتار سوم: چگونگی تشریفات جرح گفتار چهارم: اسقاط حق جرح گفتار پنجم: زمان جرح داور گفتار ششم: پایان مأموریت داوران و جایگزینی آنها مبحث دوم: حقوق و مسئولیتهای داوران گفتار نخست: داور به مثابه قاضی در مقام صدور رأی بند نخست: مسئولیت مدنی سازمان داوری بند دوم: محدودیتِ مسئولیت داوران بند سوم: محدودیت مصونیت داوران گفتار دوم: تعهدات داوران نسبت به اصحاب دعوی و نهاد داوری بند نخست: تعهد به حل اختلاف میان طرفین با رعایت قانون و بدون تأخیر ناروا بند دوم: تعهد به بیطرفی و استقلال و حفظ اسرار بند سوم: جبران خسارات وارده گفتار سوم: مسئولیت مدنی داوران گفتار چهارم: حقالزحمه سازمان داوری و داوران بند نخست: شیوههای تعیین حق داوری بند دوم: حقالزحمه داوری در داوری سازمانی کتابنامه 209 الف: منابع عربی و فارسی 1- کتابها و مقالات 2- اسناد، کنوانسیونها، قوانین، مقررات، گزارشها و دستورالعملها ب: منابع لاتین 1- کتابها و مقالات 2- اسناد، کنوانسیونها، قوانین، مقررات، گزارشها، دستورالعملها و پروندهها نمایه واژگان کتابهایی از همین نویسندگان نمونه یک شرط داوری برای هر نوع قرارداد
اصول و مبانی حل و فصل مسالمتآمیز اختلافات – داوری تجاری بینالمللی / کتاب نخست: آیین تشکیل دیوان داوری، تهران: انتشارات گنج دانش، چاپ نخست، 1401
اصول و مبانی حل و فصل مسالمتآمیز اختلافات – داوری تجاری بینالمللی / کتاب نخست: آیین تشکیل دیوان داوری، تهران: انتشارات گنج دانش، چاپ نخست، 1401
سخن ناشر چکیده سرآغاز بخش نخست: حقوق قراردادی و نحوهی اجرای آن فصل نخست: ماهیّت قراردادها و انواع آن فصل دوم: شرایط اساسی صحّت قراردادها و استثناء فصل سوم: شروط مرتبط با قراردادها و آثار آنها فصل چهارم: آثار قراردادهای تشکیل شده بین طرفین فصل پنجم: نحوهی عملی انعقاد و شکل ظاهری قراردادها و نمونههای قراردادی مدرن بخش دوم: تعهّدات قراردادی و نحوهی اجرای آن (آثار قراردادی) فصل نخست: پایان تعهّدات قراردادی فصل دوم: آثار نقض قرارداد فصل سوم: حلّ و فصل دعاوی و اختلافات نمودارها کتابنامه آییننامهها، رویّههای قضایی،قوانین و کنوانسیونها فهرست اختصارات فهرست واژگان نامأنوس برای مهندسان دربارهی نویسندگان
چکیده کتاب
هفتخان تعهّدات+ یک
دوست داشتم کتاب کوچک صد صفحهای بنویسم که هر مهندسی بخواند، حقوقدان شود. جالب است، شما هم با ما برای نوشتن این صد صفحه همراه باشید تا با هم از این هفت خان تعهّدات قراردادها بگذریم و به چکیدهای از کلّ این کتاب دست یابیم!
خان نخست
مهندسی از من سؤال کرد که قراردادی که بسته است به ضرر وی میباشد. بیدرنگ به وی گفتم: «خوب اگر قرارداد به ضرر شماست و فایدهای هم برایت ندارد، فسخ کن»! چند سال کار بیمزد و مواجب برای چه انجام دهی؟ استاد حقوقی که در کنارم بود، فرمودند: بعد از اینکه قراردادی را بستید (به زبان حقوقی «بعد از انشاء و انعقاد عقد»)، دیگر نمیتوانید یک طرفه فسخ کنید، چون «قراردادها لازم» هستند. بنا بر اصل لزوم، هرگاه قراردادی منعقد گردید، باید به آن پایبند باشید. در غیر این صورت، شما را مجبور میکنند که آن را اجرا کنید و اگر نشد از شما خسارت میگیرند. برایم بسیار جالب بود که بدانم شانه خالی کردن از زیر باری که توان برداشتن آن را نداریم، ولی نسبت به آن تعهّد دادهایم، تا این حدّ سخت است.
همین مهندس باز اظهار داشت من از طرف مقابل، سند محکمی به نام وکالت آن هم وکالت بلاعزل گرفتهام؛ دیگر مشکلی که در کار نیست؟ بیمحابا گفتم: نه، دست و پایش را حسابی بستهاید. به خصوص که وکالت را هم با شرط بلاعزل بودن محکم کردهاید. باز استاد نگاه عاقل اندر سفیهی به من انداخت و محترمانه فرمود: نه اینگونه نیست که میفرمائید. او، صرفنظر از مورد وکالت که ممکن است محدود باشد، میتواند شخصاً آن کار را به دلخواه خودش انجام دهد، علاوه بر این، اگرطرف مقابل فوت کند، یا دیوانه شود یا سفیه گردد، قرارداد وکالت شما از بین میرود! و اگر این اتفاقات برای شما هم بیفتد باز هم قرارداد زایل میشود!
راست نشستم و شانهها را بالا انداختم و عرض کردم: مگر نفرمودید «قراردادها لازم» هستند و موقعی که منعقد شد، مانند گره محکمی بین طرفین است و هیچ کس به تنهایی حقّ فسخ ندارد؟ جواب آمد که آخر وکالت، «قرارداد جایز» است که به موت و جنون و سفه هر یک از طرفینّ خود به خود از بین میرود و هیچ اثری ندارد. عجیب است!
باز در جای دیگری نگران شدم که مالک به علّت تصادف شدید در کُما رفته و در بیمارستان بستری بود، گفتم اگر او بمیرد، کلّ قراردادهای پیمانکاری نابود میشود که بعد از سؤال، گفتند که اینطور نیست. چون «قراردادهای پیمانکاری لازم» هستند و برای طرفین و قائممقام آنها، از جمله ورّاث، لازمالاجرا میباشند.
با این توصیف، بر خودمان لازم دیدیم که «تعّهد» و «قرارداد» را بشناسیم. اقدامات و اعمال یک طرفهای که حقّ و تکلیف را ایجاد کنند (که حقوقدانان به آن ایقاعات میگویند) بررسی کنیم و انواع و اقسام و آثار قراردادها را هم به تفکیک بیان نمائیم. بحث از «عقود لازم و جایز»، «عقود منجّز و معلّق»، «قراردادهای تملیکی و عهدی» و غیره، ضروری مینمود. عقود معوّض و مجّانی را بشناسیم، قراردادهای صحیح را از باطل تفکیک نمائیم و در نهایت انواع قراردادهای مهندسی را هم به رشتهی تحریر درآوریم که با نوشتن این فصل، کلّ صد صفحهی کتاب پر شده بود و ما هنوز در میان تعاریف اوّلیّهی انواع قراردادهای مهندسی سرگردان بودیم که خان اوّل به پایان رسید.
هفت شهر عشق را عطّار گشت ما هنوز اندر خَم یک کوچهایم
خان دوم
از خان اوّل که گذر کردیم، آرامش نسبی پیدا شد، ولی چه میدانستیم که خان دوم هم از خان اوّل کمتر نیست. در این خان باید پرتویی بر تاریک خانهی شرایط صحّت قرارداد میانداختیم. برای اینکه قرارداد صحیح باشد باید علاوه بر وجود اهلیّت، قصد انشاء آنها و معلوم و معیّن بودن مورد معامله، جهت معاملههم مشروع و قانونی باشد. در این خان باید از این چهار مرحله جان سالم به در میبردیم که اشارهی مختصری به آنها خالی از لطف نیست.
باید، قصد انشاء (قصد بستن قرارداد) را میشناختیم. شیوههای بیان قصد، ایجاب و قبول (پیشنهاد معامله از یک طرف و پذیرش طرف دیگر)، قصد ظاهری و باطنی و قراردادهای صوری که قصد در آنها نیست را توضیح میدادیم و با عیوب رضا و اشتباه در قرارداد و اجبار و اکراه و اضطرار، دست و پنجه نرم میکردیم و آنها را دست بسته با توضیح کامل، تسلیم خوانندگان مینمودیم که با موفقیّت انجام شد.
در مرحلهی دوم خان دوم، باید از اهلیّت و اقتدار و اختیار طرفین برای انجام معامله سخن میگفتیم. کسی اهلیّت دارد که عاقل و بالغ و رشید و قاصد و مختار باشد و کسی اختیار و قدرت انجام معامله دارد که قانون او را منع ننموده باشد، یعنی علاوه بر اهلیّت تمتّع (صلاحیت بهره بردن از حقّ و حقوق)، اهلیّت استیفاء (صلاحیت انجام نقل و انتقال و دخل و تصرّف در اموال) هم داشته باشد. باور کنید گذشتن از صف کودکان قد و نیم قد، یعنی کوچک و بزرگ (که حقوقدانان به آنها صغیر ممیّز و غیر ممیّز میگویند)، عبور از کنار دیوانگان دورهای و دیوانگان همیشگی (که حقوقدانان به آنها مجنون ادواری و مجنون اطباقی میگویند) کار آسانی نبود و از آنها سختتر، گذشتن از میان سفیهانی بود که عقل معاش نداشتند.
قدم در باتلاق اهلیّت اشخاص حقوقی (مثل شرکتهای گوناگون) نهادن، کار هر رهرو نیست. معجونی از فقه و قوانین خارجی درست کردهاند که بسیاری از مشتریان قضات و حقوقدانان را هم در کام خود فرو برده است. در شرکتها، اشخاص حقیقی اهلیّتِ امضا و انعقاد معامله را دارند که نام آنها برای عموم در ادارهی ثبت شرکتها و روزنامهی رسمی اعلان شده باشد. اشخاص ثالث، مصون از تخلّفات و اشتباهات شرکت و سهامداران هستند. آنها در کشتی امن شخص ثالث، سیر و سیاحت میکنند.
وقتی این مرحله تمام شد، تازه فهمیدیم که کدام یک از معاملات صحیح، نافذ یا باطل است. ولی صرف این امر کافی نبود، باید به مرحلهی سوم میرفتیم و راههای طولانی، در این مسیر متلاطم را طی میکردیم.
در مرحله سوم از این خان باید به مورد معامله پرداختیم که چندان خطرناک نبود. مورد معامله باید معلوم و معیّن باشد. به عبارت دیگر، نباید مردّد و مجهول باشد و الا معامله باطل به شمار میآید.
در مرحلهی چهارم خان سوم، باید از هدف، غرض و جهت معامله میگفتیم که لازم نیست طرفین برای یکدیگر توضیح دهند که مقصود و غرض آنها از انجام معامله چیست، ولی اگر برای یکدیگر بیان کنند باید «جهت معامله» قانونی و مشروع باشد. اگر یکی میگفت این انگور را میخرم تا شرابی ناب بسازم یا این خانه را برایم بساز تا میخانهاش کنم، قرارداد باطل میشد؛ چون جهت آن، غیر قانونی بود. این که میگویند سکوت، طلا و کلام، نقره است، چندان هم درست نیست، چون کلام در اینجا آتش است و همه چیز را میسوزاند و معامله را باطل میکند.
زمانی که خان دوم تمام شد، تازه فهمیدم که با چه اشخاصی میتوان قرارداد منعقد نمود و انعقاد قرارداد با چه کسی صحیح و نافذ نیست، ولی صرف این امر کافی نبود در نتیجه باید به خان سوم میرفتیم.
خان سوم
پس از مدّتی همان مهندس به من گفت محبّت کن و برایم قراردادی بنویس که در آن، متضرّر نشوم. از تجربهای که داشتم استفاده کردم و بندی را در قرارداد وی نوشتم (حقوقدانان به این بند، «شرط» میگویند) تا هر وقت پیمانکار اراده کرد، حقّ فسخ داشته باشد. محض احتیاط، قرارداد را نزد همان استاد حقوق بردم، استاد که قرارداد را دید، نگاه تلخی به من انداخت و گفت: این حقّ فسخ که برای پیمانکار قرار دادهای دیگر چیست؟ با افتخار گفتم: قرارداد لازم را برای پیمانکار با حربهای خردمندانه به قرارداد جایز تبدیل کردم! استاد لبخند ملیحی زد و فرمود: تو کلّاً قرارداد را از ریشه نابود کردی! خواستی ابرویش را درست کنی نه تنها چشمش را کور کردی، بلکه تیر خلاصی هم به قلب قرارداد زدی! هر شرطی اثری دارد و این شرطی که شما گذاشتهاید هم باطل است و هم سبب بطلان قرارداد میشود، چون حقّ فسخی که در آن «زمان نامحدود» برای اعمال فسخ وجود داشته باشد، باطل و مبطل عقد است. این شرط هم مجهـول است و هم باعث جهل به عوضین میشود و هم «خلاف مقتضای ذات عقد» است. آنجا بود که به یقین رسیدم که قرارداد و شروط و مسائل جنبی آن، پیچیدهتر از چیزی است که تاکنون تصوّر میکردم. با این وجود، گذر از خان سوم چندان سخت نبود، ولی هفت مرحله داشت تا با انواع و آثار و دیگر توابع شروط مرتبط با عقد آشنایی پیدا کنیم.
شرط، ممکن است قبل از انعقاد قرارداد باشد و طرفین بر اساس و مبنای آن، قرارداد را منعقد کنند. حقوقدانان به این شرط «شرط بنایی یا شرط تبانی» میگویند.
امکان دارد طرفین قرارداد در ضمن عقد، شروطی را قایل شوند که به آنها «شروط ضمن عقد» گفته میشود.
بعد از عقد هم میتوان با هماهنگی طرفین بر شروطی توافق کرد، این شروط بعداً به قرارداد ضمیمه میشوند که به آنها شروط الحاقی نیز میگویند.
شروط در عقد ممکن است صریح یا ضمنی باشند. همهی شرطها، به استثناء شروطی که مخالف قانون هستند، صحیح میباشند. برای مثال: میتوان شرط کرد که همهی مالیاتها و بیمهها بر عهدهی یک طرف قرارداد باشد. برخی از شرطها هم باطل هستند و اثری بر عقد ندارند. شروط نامشروع، نامقدور و بیفایده از این نمونهاند. شروط صحیح هم انواع و اقسامی دارند که شرح اسقاط و الزام آن هم، خود دارای مراحل پیچیدهای است که در این خان وجود دارد.
خان چهارم
این خان، که خان وسطی است را نمیتوان بدون مرشد و پیر راهنما طی کرد، چون پس از انعقاد قرارداد، بحث مشکلات اجرا و اجبار به ایفای عین تعهّد پیش میآید.
طی این مرحله، بیهمرهی خضر مکن! ظلمات است بترس از خطر گمراهی!
کسی که متعهّد شده است، باید به قراردادش عمل کند. گاهی در اینجا لازم میشود که به یاری شخص ثالثی بپردازید و او را کمک کنید و نفعی به او برسانید. حقوقدانان به این امر «تعهّد به نفع شخص ثالث» میگویند. شما حق ندارید به ضرر شخص ثالث، شرطی در قرارداد درج کنید و او را ملزم و متعهّد به امری کنید. با این وجود، گاهی یک فضول پیدا میشود و کاری میکند کارستان، قراردادهای جمعی و ارفاقی و پیمان بسته میشود و اکثریّت مالکین یک مجموعه آپارتمانی قراردادهایی منعقد میکنند که شخص ثالث (اقلیّت مالکین) را نیز متعهّد و ملزم مینمایند. حقوقدانان این امر را تحت عنوان «تعهد به ضرر شخص ثالث» مورد بررسی قرار میدهند. شخص ثالث در قراردادهای پیمان هم خود داستان مفصّلی دارد که در این خان با آنها دست و پنجه نرم کردیم.
خان پنجم
تجارب چهار خان گذشته، انسان را مجرّب مینماید تا از خطرها نترسد. حالا دوستان همراه ما همهی جوانب یک قرارداد و ضروریّات قبل و زمان انعقاد قرارداد را در نظر میگیرند، در مشخصات و عنوان قرارداد و اهلیّت طرف معامله دقّت میکنند، به وضوح به تعهّدات آنها میاندیشند، عوض و معوّض قراردادی را به دقّت ورانداز میکنند و تضامین حسن انجام کار و قوانین حاکم بر شکل و محتوای قرارداد را تعیین مینمایند، تا در دو خان ششم و هفتم به مشکل غیر قابل حلّی برخورد نکنند. قراردادهای مدرن را میشناسند و آنها را مانند درختان یک جنگل زیر نظر دارند. اگر همهی این موارد را مدّ نظر داشته باشیم، همگی به سلامت از خانهای بعدی خواهیم گذشت.
خان ششم
راحتی خان پنجم این گمان را برای ما به وجود آورد که کارها بر طبق روال و سامان است و کسی که تجربهی گذشتن از پنج خان را داشته باشد، از این دو خان نیز به راحتی میگذرد؛ ولی حقیقت، چیز دیگری بود. در این خان بحث از قرارداد و نحوهی اجرا و پایان آن است. حقوقدانان از اصطلاحات ثقیلی استفاده میکنند که ما نیز چارهای جز تبعیّت از آن نداریم. آنها برای انجام دادن قرارداد اصطلاح «ایفاء عین تعهّد» را به کار میبرند؛ اگر یک طرف به قرارداد پایان دهد از واژهی «فسخ» استفاده میکنند. حقّ فسخ ممکن است به موجب قانون یا قرارداد به یک یا دو طرف داده شده باشد. اگر دو طرف با رضایت به قرارداد پایان دهند، میگویند قرارداد را «اقاله» یا «تفاسخ» نمودهاند، پایان خود به خودی قرارداد را «انفساخ» نام نهادهاند و مُعضل «تهاتر»، «تعذّر یا عدم امکان انجام قرارداد» و «مرور زمان» را هم به آن اضافه میکنند. پس باید نه تنها در کنار مرشد و راهنما بود، بلکه همهی تجهیزات حقوقی را آماده کرد تا مبادا در سنگلاخهای تلخ و صحراهای خشک این خان با مشکلات لاعلاج روبرو شویم. این خان مانند خان اوّل، دارای سختیهای مخصوص به خود است.
تلخترین مرحله از این خان، موقعی است که انجام معامله و قرارداد با مشکلات عدیده روبرو میشود، تعذّر (عذر برای عدم انجام کار) پیش میآید، سختی روی میدهد، مدّتی قوّهی قاهره جلوی اجرای قرارداد را میگیرد، انجام قرارداد بیفایده یا مضّر میگردد، نویسندگان حقوقی از حاشیهی این مرحله به آرامی گذر کردهاند، ولی دریایی خشک و صحرایی پر امواج سراب که کمتر کسانی به آسانی از آن گذشتهاند در کنار این خان رخ نمایی میکند.
شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین حائل کجا دانند حال ما سبکباران ساحلها؟
خان هفتم
در این خان آثار تخلّف از قرارداد و نقض آن آشکار میشود. کسی که قرارداد منعقد کرده و اجرا نمیکند، او را مجبور به اجرا میکنند، تضمینهای وی را توقیف میکنند و بر میدارند، وجه التزام وی را به عنوان خسارت میگیرند، علاوه بر این او را محکوم به پرداخت خسارت میکنند، خسارت تأخیر تأدیه از وی میگیرند و خلاصه بیچارهاش میکنند. در این خان، همهی مشکلات ممکن رخ میدهند و چنان زندگی را بر طرفین قرارداد تلخ و ناگوار میسازد که فکرش را هم نمیکردهاند. امّا این دلخوشی برای خواننده پیش میآید که هفت خان قرارداد را پشت سر گذاشته است.
توهّم پایان حقوق و تعهّدات طرفین، چندان دوام نمیآورد و دیری نمیپاید، چون هنوز اختلافات بر جای خویش باقی است و برای حلّ و فصل آن، باید به فکر چارهای بود. برای همین امر، نویسندگان حاضر مجبور بودهاند شما را به خان هشتم دعوت کنند و طرفین قرارداد را در مقابل قاضی یا داور بنشانند.
خان هشتم
خان هشتم، سرزمینی دیگری غیر از قراردادهاست. اینجا روز حساب و کتاب است. خوشا به حال کسانی که دعوی را میشناسند و آن را مدیریّت میکنند و با صلح و سازش، یا حدّاکثر با میانجیگری اختلافات قراردادی و غیر قراردادی خود را رفع میکنند و بدا به حال کسانی که کارشان به دادگاه و داور میافتد. یعنی بخت با کسی است که حقوق و دعوی و مدیریّت آن را میداند و شخص نا آگاه از این موازین از سایهی اقبال به دور میافتد.
درخت دوستی بنشان که کام دل به بار آرد نهال دشمنی بر کن که رنج بیشمار آرد
از خان داوری و دادگاه گذشتن، کار آسانی نیست و به اندازهی بیش از هفت خان قراردادی قبلی، وقت گیر و زمانبر و کُشنده است و هیچ تضمینی هم در ایجاد عدالت و منصفت بین طرفین نیست. قاضی یا داور بر اساس ادّله و ظاهر با شمشیر حکم قضایی یا رأی داوری، حق و تکلیف را تعیین میکنند. در بخش اوّل جلد دوم همین کتاب، به اندازه کافی، از این باب سخن خواهیم گفت.
یکی از علمای بزرگ حقوق، داور اختلاف وکیل دیگری و شرکت بزرگی شده بود، استاد همه چیز را برای داور توضیح داد و داور، صد در صد حرفهای استاد را بدون کوچکترین تردیدی قبول داشت، در انتها، وقتی داور رأی خود را صادر کرد، فقط یک چهارم دعاوی را پذیرفته بود و سه چهارم آن که مبالغ کلانی میشد را مردود شمرده بود، به استاد عرض کردم مگر او علم به صحّت گفتار شما نداشت؟ جواب فرمودند: بله، ولی داور و قاضی به علم خود عمل نمیکند، آنها فرزندان دلیل و تابعان خلف مستندات هستند. این رأی هر چند خلاف حقیقت است، ولی واقعیّت را بیان میکند و مقبول جامعه، دادگاهها و مردم است و اجرای آن را قانونی میدانند، هر چند به مذاق طرفین دعوی خوش نیاید.
در ابتدای کتاب، درخواست میشد که همه چیز را به زبان ساده و بدون اصطلاحات حقوقی بنویسیم، خواستیم، ولی نشد. اگر اصطلاحات کوتاه و موجز حقوقی را به کار نمیبردیم، هر بار برای هر کلمه یا اصطلاح باید چندین صفحه توضیح میدادیم که باعث طولانی شدن کتاب، تا حجم دو برابر و بهرهوری کمتر از آن میشد. برای همین امر، سعی کردیم اصطلاحات حقوقی را در پاورقی و در فهرست واژههای نامأنوس بیاوریم تا خواندن کتاب برای استفاده کنندگان آسانتر شود.
در هفت خان زندگی، ماهیت زندگی هر چه میخواهد باشد، عقد، ایقاع واقعهی حقوقی یا واقعهی طبیعی، دنیا چه مجازی باشد و چه غیر مجازی، کسی موفّق است که به حقیقت دست یافته و عمل صالح انجام دهد و جهان را برای همهی انسانها بهشت سازد. سلطهی کوتهفکران، انسانیّت را به حضیض ذلّت میبرد و با ایجاد جهنم، وعدهی رسیدن به بهشت میدهد. خدایا آن را که عقل دادی چه ندادی و آن را که عقل ندادی چه دادی؟
ناگفته نماند که در اثناء این سال ها که کتاب را برای مهندسان تدریس میکردم، مرا غرور فرا گرفته بود که الف تا یای حقوق قرارداد ها را میدانم. دیروز یکی از مهندسان همکار تلفن زد که چه نشسته ای که زمین و املاک رفیقت را بدون قرارداد گرفته و در حال خراب کردن دیوارهای باغ بنده هستند. بی محابا در ذهنم گفتم ممکن نیست! بدون قرارداد تملّکی حاصل نمیشود و تصرف هم عدوانی و جرم تخریب هم برای اقدام کنندگان مسلم است. امّا، قبل از پاسخ دادن به او گفتم، اجازه دهید، اطراف قضیه را مطالعه کنیم. تمام شب در این فکر بودم. مگر ممکن است مال مردم را بدون اذن یا اجازه یا قرارداد بگیرند؟ نه! ممکن نیست! صبح تلفن دفتر استاد را گرفتم و سئوال کردم. فرمودند: بله؛ ما مِنْ عامٍّ اِلاّ وَ قَدْ خُصَّ (هیچ عامی وجود ندارد مگر این که تخصیص خورده باشد). گاهی قانون جای اذن و اجازه و قرارداد را با شرط و شروطی میگیرد. این بود که یک مبحث با سه گفتار به فصل دوم کتاب حاضر اضافه شد تا این مطلب را هم برای مهندسان پوشش دهد.
تغییرات دیگری نیز در کتاب اعمال گردیده است. از جمله مهمترین آنها میتوان به افزودن گفتاری راجع به هیأتهای حل اختلاف و همچنین اصلاحات و اضافات در بحث میانجیگری اشاره کرد. برخی مباحث راجع به قراردادها نیز اضافه گردید. با این حال، با در نظر گرفتن بحران کمبود کاغذ در کشور، اگرچه مباحث متعددی به کتاب اضافه گردیده است و علی القاعده میبایست تعداد صفحات آن افزایش مییافت لیکن با حذف بخش ضمایم کتاب و کوچک نمودن اندازه فونت مطالب، سعی شد تعداد صفحات کتاب در مجموع کمتر شود تا علاوه بر مصرف کمتر کاغذ سهم کوچکی در حفاظت از محیط زیست صورت پذیرفته باشد.
محمّدرضا دارابپور
نازنیـنا در تعهّد بر «هزینه- سود» بــاش! در طریق عقدِ مستی، همچو تار و پود باش! تیر مژگان چنـد بر قـلبِ مَنِ مغـبون زنی؟ نیست اکراهی، ولی در اضطرارم، زود باش!! «راضی»
حقوق و اقتصاد تابع سیاست هستند. اگر سیاست کشوری درست شد، امکان خوب کار کردن سیستم حقوقی و اقتصادی وجود دارد. حقوقدانان و اقتصاد دانان به خوبی میدانند که سیاست حقوق را ترقی یا تنزّل میدهد و اقتصاد را کارآ یا ناکارآمد میسازد. تصمیمات مدیریتی سیاستمداران بزرگترین فاکتوری هستند که در اینجا نقش اساسی ایفاء مینمایند.
این کتاب از حقوق و تعهّدات قراردادی طرفین و افراد مرتبط با آنها بحث میکند و نظر قانونگذار و نحوهی عملکرد دادگاهها را توضیح میدهد تا خواننده با اشراف بر مطالب آن، بتواند قراردادهای قانون پسند و مقبول را منعقد و اجرا کند و هرگاه قرارداد نقض شود، آثار نقض آن را بداند و در صدد حلّ و فصل اختلافات، قبل از مراجعه به مراجع قانونی و قضایی، برآید.
قانون باید برای آرامش و آسایش مردم باشد، نه مردم برای پذیرش و آرایش قانون. قوانینی که از گزارههای قدیمی، کشف میشوند و مردم ملزم به تبعیّت از آن میگردند، هر چند در گذشته ارزشمند و مطلوب بودهاند، ولی اکنون دیگر جایگاه پیشین را ندارند. قوانینی که بدون توجّه به عقلانیّت و کارآیی اقتصادی، ارزیابی تخصّصی کارآیی آنها، بدون اهمّیّت به هزینهی فرصتها و تلاش برای اتّخاد تصمیم بهینه در تخصیص منابع و حسابگری، بدون توجّه به تحلیل هزینه-فایده و در یک کلمه، بدون «عقل اقتصادی» وضع یا اجرا شوند، بیتردید، چنانچه مضرّ و خانمانسوز به شمار نیایند، فاقد ارزش کافی هستند. چنانچه آثار و پیامدهای خارجی و جانبی قانون، در فعّالیّتهای تولیدی و اقتصادی مردم، سنجیده نشود و هزینههای گزاف برای کارهای بیهوده در سیستم قضایی صرف شود، بدون این که فایدهی آن سنجیده شود، منجر به عقب گرد و واپسگرایی حقوقی کشور میشود. البتّه، حقوق نمیتواند اقتصادی محض باشد و مانند خود اقتصاد، باید علاوه بر کارآیی و رعایت عدالت توزیعی، نیم نگاهی هم بر عدالت اصلاحی داشته باشد؛ یعنی هم به مطلوبیّت محوری نظر داشته باشد و هم به بازار محوری. حمایت از اقشار ضعیف جامعه ایجاب میکند، در کنار عدالت توزیعی به عدالت اصلاحی نیز توجّه شود. حقوقدان باید علاوه بر گرایش به راه حلّ بازار و کارآیی، برای حمایت از برخی از گروههای مردم، شیوههای عادلانه را نادیده نگیرند. این امر موجب میشود که هم کارآمدی اقتصادی تقویت گردد و هم عدالت توزیعی، روند منطقی و معقول خود را در پیش گیرد.
آنچه اکنون در دنیای حقوق ایران میگذرد، کشف قوانین قدیمی و تعیین تکلیف مردم برای اجرای قانون است و عملاً کاری به حلّ و فصل دشواریهای زندگی واقعی مردم ندارد. در اینجا همگرایی سنّتهای اقتصادی و حقوقی، فاقد مفهوم است و مطالعهی رویکردهای اقتصادی و استفادهی بهینه از آنها جایگاهی ندارد. البتّه، گاهی اجبارهای سیاسی و اجتماعی بر سر راه دست اندرکاران امور سیاسی باعث شده است که توجّه مختصری به برخی از اندیشههای اقتصادی صورت پذیرد.
در این کتاب، نویسندگان حاضر، فقط در مواقع ضروری میتوانند از ناکارآمدی قواعد، سخن بگویند و چون هدف، بیان مواضع قانونی در مجامع حقوقی و دادگاهها برای رشتههای علمی دیگر میباشد، باید، بدون اعتراض، به توضیح و تفسیر قوانین ناسازگار با تئوریهای هزینه- فایده و ناکارآمد، بپردازند.
هرگاه قانون نامطلوب و کم ارزش یکصد سال پیش، که برگرفته شده از متفکّران و بزرگان هفتصد سال قبل است، در هالهای از نور، به صورت قانونی آسمانی تلقّی شود، احساس نیاز به تفکّر در سایهی تئوریها و اقوال حسنه، از قلب واضعین قوانین موضوعه رخت بر میبندد، راه پیشرفت حقوقدانان و محقّقین مسدود میشود و واپسگرایی را مقبول و پسندیده جلوه میدهد. همین پیش فرض نادرست در خوب و مفید و کارآرا بودن قانون مندرس و پوسیدهی مدنی، نشان از ترس در تشکیک در آن است که راه پیشرفت حقوقی را سد میکند. اگر این پیش فرض نادرست الگو قرار گیرد، باب اجتهاد و تلاش و تئوریسازی و پیشرفت، مسدود میشود و میوهی تلخ تنبلی فکری و عقب گرد علمی به بار خواهد آورد. احساس نادرست این که از نظر حقوقی، با توجّه به اتّصال به منبع قانونگذاری، به قلّههای یقین و قانون مطلوب رسیدهایم، تصوّر عدم وجود ابهام را ایجاد میکند و باعث خودشیفتگی و در نهایت، واپسگرایی و رکود علمی و زیانهای کلان اقتصادی و سرافکندگی در جهان میشود.
هرگاه بنای حقوقدانان یا تلاشگران فقهی این باشد که قانون را از متون قدیمی کشف کنند و خود، قادر به تفکّر و تعمّق در وضع قانون نباشند، هیچ تئوری اجتماعی، اقتصادی و سیاسی بر تصمیم قانونگذار، تأثیری نخواهد داشت. حقوقدانان برای خود از تئوریهای اقتصادی و قانونگذاری مدرن بحث میکنند و قانونگذار نیز بدون هیچ گونه توجّهی به آنها، قانون خود را وضع میکند. این وضع اسفبار، آثار بسیار مخرّبی را برای کشور در بر خواهد داشت.
ملّتی موفّق و سرافراز خواهد شد که نه تنها صاحبنظران خود را در بیان ایدهها محدود نکند، بلکه از آنها مصرّانه بخواهد تا نظرات قدیمی حاکم را، که بعضاً خانمانسوز هستند و ملّت را در چشم جهانیان خوار و حقیر میکنند و موجب تنفیر مردم دنیا میشوند، به چالش بکشند و بدون خوف، تئوریهای جدید خود را به روشنی و وضوح ارائه نمایند. البته صاحب نظران، ایدههای خود را، حتّی در مواقع خوف جانی و مالی، ابراز میدارند، امّا این اقدام تحت پوشش خواهد بود. بهطور عادی، بیان ایدهها به صورت غیر صریح، توجّه خاصّ محقّقان و پژوهشگران دیگر را جلب نمیکند و ایده و فکر حیات بخش آنها در کُمای (اغماء) حاصله از فشار تنگ نظران حاکم باقی میماند و به علّت عدم فراگیری، باعث نجات جامعه از واپسگرایی نخواهد شد. ملّتی که دانشمندانش، کتاب و مقاله را به کنایه و از زبان این و آن و با توریه[1] مینویسند و خودشان کتاب نمیخوانند، باید برای یافتن یک زندگی عادّی همهی زجرهای تاریخ را باز تحمّل نمایند. نظریّههای این بزرگان علمی و استادان دانشگاهها، هر چند مخالف نظر اکثریّت قریب به اتّفاق دیگران باشد، باید محترم شمرده شود، چه بسا این ایدههای مخالف در مواقع بحرانی، جامعه را از حضیض سقوط و ذلّت نجات داده و به قلهی رفیع موفقیّت هدایت نماید. آن روز نزدیک خواهد بود، کمی صبر و حوصله و اندکی تحمّل و پایداری میخواهد!
به هر حال، قانون، قانون است. پوسیدگی و اندراس و مضرّ بودن، باعث عدم اجرای آن قانون نمیشود. قانونی که اساس کشف و وضع و مبنای آن، رفع تکلیف باشد، دردی را از جامعه و مردم و کشور دوا نمیکند، ولی باز امور بر پایهی همان اصول و مبانی نامطلوب به گردش غیر مفید در میآید. در اینجا نیز نویسندگان، خود را ملزم به همان مبانی و اصول دانسته و بر اساس آن به تجزیه و تحلیل مسائل حقوقی پرداختهاند. اصرار بر ایفای عین تعهّد، ثمن معیّن، تصوّر غررهای بیپایه، بحثهای فراوان در تعلیق در انشاء و مُنشاء و اثرِ اثرِ انشاء از این گونه مباحث است که البتّه ثمرات قانونی دارند، ولی مطلوب طبع جامعهی اقتصادی و تجاری و مدرن نمیباشند. مردم، قانون عملی، مفید، کارساز و کارآمد و آرامشبخش میخواهند و از قیود خود ساخته و دست و پاگیر و نامطلوب قدیمی به تنگ آمدهاند. امّا نویسندگان حاضر، چارهای ندارند تا قانون را بر اساس آنچه هست، تجزیه و تحلیل کنند. امّا فیلسوفان، محقّقان و دانشمندان میتوانند بر اساس آنچه باید باشد، مسایل را تجزیه و تحلیل نمایند. قانون مندرس و قدیمی که ساخته و پرداختهی بزرگان دوست داشتنی قدیم است، راه عشق و احساس تعلّق را نمیگشاید، پیشرفت و خود شکوفایی را به ارمغان نمیآورد، لذّت فرد و جامعه و مردم کشور را افزایش نمیدهد، آزادی و خود مختاری را هدیه نمیکند و بقاء و زنده ماندن در کنار جوامعی که با سرعت فراوان در حرکتند را تضمین نمینماید. اثر قانون در جامعهی بشری را باید لحظه به لحظه رصد کرد و هرگاه یقین حاصل شد که قانون حاضر به کارآیی اقتصادی و شکوفایی عدالت انسانی لطمه میزند، آن را تغییر داد تا نیازهای جهانی بشریّت را برآورده سازد. «مَن کانَ فی هذه اَعمی فَهُو فی الاخِرَه اَعمی».[2] کسی که در بهشت زندگی نکند، هرگز به بهشت نخواهد رفت. خریدن بدبختی، برای رسیدن به خوشبختی، سفاهت محض است که هیچ عاقلی آن را بر نمیتابد. باید بهشت را ایجاد کرد و در آن بود، نه این که انتظار واهی رفتن به آن را کشید.
ناگفته نماند که هر گروهی از جامعه، به زبان مخصوص خود صحبت میکند. اگر زبان شناخته شده بین حقوقدانان در اینجا رعایت نشود، مفاهیم تغییر میکنند و هر کسی برداشت خود را از مطالب ارائه شده خواهد داد که با برداشت دیگری متفاوت است. به همین علّت، نویسندگان کتاب حاضر، مجبور بودهاند که با مهندسان و سایر متخصّصان نیز به زبان حقوقی سخن گویند و برای جبران مافات، واژه نامهای بر کتاب بیفزایند.
این کتاب از دو بخش تشکیل شده است. بخش اوّل، مرکّب از پنج فصل است. در فصل اوّل از قرارداد و انواع آن بحث خواهد شد. در فصل دوم، شرایط اساسی صحّت معاملات بررسی میشود. در فصل سوم از شروط مرتبط با قراردادها و آثار آن بحث میشود. آثار قراردادهای تشکیل شده بین طرفین نیز در فصل چهارم مورد مطالعه قرار میگیرد. فصل پنجم به نحوهی عملی انعقاد قرارداد و شکل ظاهری آن اختصاص دارد. خواننده با مطالعهی این پنج فصل، قادر خواهد بود، نحوهی انعقاد قراردادها و انواع مختلف آن را فرا گیرد و عملکرد آنها را بشناسد و صحیح را از باطل تشخیص دهد و نافذ و غیرنافذ آن را تفکیک کند و در نتیجه، حقوق و تعهّدات طرفین قرارداد را بشناسد و در حفاظت از آن بکوشد.
بخش دوّم کتاب، به بررسی آثار اجرا یا عدم اجرای قرارداد میپردازد که از سه فصل تشکیل میشود. در فصل اوّل این بخش، نحوهی پایان تعهّدات قراردادی بررسی میشود. در فصل دوّم، عواقب و آثار نقض قرارداد تجزیه و تحلیل میشود و در مییابیم که اگر قرارداد اجرا نشود، ناقض قرارداد با مسؤولیّتهایی مواجه خواهد شد. در طلیعهی فصل آخر، که راجع به حلّ و فصل اختلافات میباشد، از شناسایی ادّعا و مدیریّت آن سخن خواهیم گفت و شیوهها و مراجع مختلف حلّ اختلاف و نحوهی رسیدگی به حلّ اختلاف، توسّط قضات و داوران را میتوان در این فصل پایانی ملاحظه نمود.
سپاس فراوان، شایستهی همکاران عزیزی است که در تهیّه، تایپ، تنظیم و ویراستاری حقوقی- مهندسی و ادبی ما را یاری کردهاند، به ویژه سرکار خانم سامره بادکوبه هزاوه -کارشناسارشد حقوق و وکیل پایه یک دادگستری-، آقایان دکتر محمّد دارابپور و دکتر مرتضی بهادران شیروان، سرکار خانم فاطمه شیرین ایّوبیفر -کارشناسارشد حقوق، وکیل پایه یک دادگستری و همچنین، سرکار خانم مهرنوش عسگری که با صبوری کامل به تایپ کتاب همّت گماردند و دهها بار اصلاحات آن را وارد نمودند.
مهراب دارابپور
[1]– پنهان کردن مضا و مقصود گویند و ظاهر کردن معنایی غیر از آن. گفتن ظاهر کلامی و پنهان کردن باطن آن.
تألیف: دکتر مهراب دارابپور استاد حقوق تجارت بینالملل دانشگاه شهید بهشتی
نویسندگان همکار در این کتاب:
دکتر رضا اسلامی، دانشیار دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی
دکتر محسن عبداللهی، دانشیار دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی
دکتر محمّدحسین رمضانیقوامآبادی، دانشیار دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی
دکتر باقر شاملو، دانشیار دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی
دکتر نرگس صداقت، مدرس دانشگاه و وکیل دادگستری
دکتر محمّدرضا دارابپور، عضو هیأت علمی دانشگاه علامه رفیعی
محمّد دارابپور، مدرس دانشگاه، پژوهشگر دکتری حقوق بینالملل
زهرا عاصف کبیری، پژوهشگر دکتری حقوق خصوصی
طوبی توحیدیفرد، کارشناس ارشد حقوق تجارت بینالملل
مشخصات نشر
اصول و مبانی حقوق تجارت بینالمللکتاب ششم: مسؤولیّتها، تعارض قوانین، حل و فصل اختلافات تجاری بینالمللی،حقوق بشر، محیط زیست، گردشگری، توسعهی پایدار و جرائم تجاری بینالمللی
مؤلف:
دکتر مهراب دارابپور
با همکاری:
دکتر محسن عبداللهی، دکتر رضا اسلامی، دکتر باقر شاملو، دکتر نرگس صداقت، دکتر محمّدحسین رمضانی قوامآبادی
کتاب ششم: مسؤولیّتها، تعارض قوانین، حل و فصل اختلافات تجاری بینالمللی، حقوق بشر، محیط زیست، گردشگری، توسعهی پایدار و جرائم تجاری بینالمللی فهرستها سخن ناشر مقدمه چاپ سوم (ویرایش دوم) جلد ششم سرآغاز کلام در کتاب ششم فصل نخست: مسؤولیّت مدنی در تجارت بینالملل مبحث نخست: اهمّیّت نسبی مسؤولیّت مدنی بینالمللی در مقایسه با مسؤولیّت قراردادی مبحث دوّم: ارکان مسؤولیّت مدنی مبحث سوّم: شیوههای جبران خسارت فصل دوّم: مسؤولیّت مدنی تجاری در فضای مجازی (سایبری) مقدّمه مبحث نخست: ماهیّت و مبنای مقابله با خسارت در فضای مجازی در حقوق ایران و کامنلو مبحث دوّم: مبانی و مقایسه تطبیقی حقوق و مسؤولیّتها فصل سوّم: جرایم بینالمللی در حقوق تجارت بینالملل مقدّمه مبحث نخست: چرایی حمایت حقوق کیفری از حقوق تجارت بینالملل مبحث دوّم: جرم انگاری پولشویی جلوهای از حمایت حقوق کیفری از حقوق تجارت بینالملل فصل چهارم: تجارت بینالملل و حقوق محیط زیست مقدّمه مبحث نخست: تأثیر تفکّر در برخورد با محیط زیست جهانی مبحث دوّم: رابطه میان محیط زیست و تجارت مبحث سوّم: توجّه به محیط زیست در سازمان تجارت جهانی فصل پنجم: تجارت بینالملل و حقوق بشر مبحث نخست: موضوعات مفهومی– هنجاری در ارتباط میان تجارت بینالملل و حقوق بشر مبحث دوّم: موضوعات ساختاری و عملی در ارتباط میان تجارت بینالملل و حقوق بشر مبحث سوّم: اقدامات منطقهای در ارتباط بین تجارت بینالمللی و حقوق بشر مبحث چهارم: پیش نویس کنوانسیون حقوق بشر و تجارت فراملى ٢٠١٨ نتیجه مباحث فوق فصل ششم: تجارت بینالملل و حقوق گردشگری مبحث اول: سهم دولتها از گردشگری و کیک اقتصادی جهان مبحث دوم: اثرات گردشگری در حیات بخشی انسانها مبحث سوم: سازمانهای جهانی گردشگری فصل هفتم: تجارت بینالملل در پرتو توسعهی پایدار جامع مقدّمه مبحث نخست: توسعه مفهومی، اهداف و اصول توسعهی پایدار مبحث دوّم: توسعه اجتماعی، زیستمحیطی و اقتصادی مبحث سوّم: دیدگاه حقوقی به توسعهی پایدار مبحث چهارم: توسعهی پایدار در تجارت و ابعاد آن فصل هشتم: تعارض قوانین در حقوق تجارت بینالملل مبحث نخست: حقوق بینالملل خصوصی مبحث دوّم: تعارض قوانین فصل نهم: حل و فصل اختلافات تجاری و بازرگانی بینالمللی مبحث نخست: تمهیدات لازم برای جلوگیری از بروز اختلاف مبحث دوّم: شیوههای جایگزین حل و فصل اختلاف مبحث سوّم: شرایط اعتبار موافقنامه داوری (توافق بر شیوههای حل اختلاف) مبحث چهارم: آیین داوری حل و فصل اختلافات مبحث پنجم: شناسایی و اجرای رأی داوری مبحث پنجم: شناسایی و اجرای آرای داوری مبحث ششم: اصول داوری تجاری مبحث هفتم: یکنواختسازی مقرّرات و هماهنگسازی آراء داوری مبحث هشتم: میانجیگری تجاری بینالمللی مبحث نهم: کنوانسیون سنگاپور کتابنامه (Bibliography) اختصارات (Abbreviations) نمایهی واژگان فصول مجموعه کتابهای «اصولومبانیحقوق تجارت بینالملل»
روابط و معاملات تجاری قواعد مخصوص به خود را دارد. هر عمل و کنشی نیز عکسالعمل و واکنشی دارد. اکنون دو نوع نگرش عمده، در رابطه با برخورد با تجّار و دولتها در تجارت بینالملل وجود دارد. نگرش اول راه تعامل است. راه تعامل میگوید: «در عرصه تجارت و سیاست، مذاکره، ارتباط و احترام متقابل حیاتی است». نگرش دوم راه مقابله است. این راه همهی توان خود را در جهت بدبینی به داخلیها و خارجیها مصروف میکند. این روش خارجیان را دشمن و داخلیهای سیاستمدار که میتوانند کشور را نجات دهند را، با مباهته، نامطلوب قلمداد میکند.
راه تعامل در اقتصاد، گامهای عملی و واقعگرایانه در جهت جلب سرمایهی خارجی است. نظیر بیشتر اقداماتی که مالزی، ترکیه، امارات و سنگاپور انجام دادهاند. راه تقابل این را درک نمیکند که اگر خارجیان در شرکتها و ساخت و ساز و سرمایهگذاری کشور دخیل نباشند، از نظر سیاسی کشور و مسؤولین آن مانند هَمَجٌ رَعَاعٌ[1] خواهند شد. کسی که شعار میدهد که دندان منافع سرمایهگذاران را در دهان آنان خرد میکند، به زودی ناتوان میشود و حتّی از ضعیفترین کشورها و شرکتهای خارجی کوچک نیز ضربه میخورد. راه تعامل بر پایه دوستی، تفاهم، گذشت و انسان مداری حرکت میکند. این راه اختلافات ایجاد شده را با بزرگواری و مسامحه حل میکند. راه تقابل با تندی و خشونت، هر گونه گذشت و بخشش را نفی میکند. این راه رحم و مروّت را فقط بین خودیها جایز میشمارد. راه تعامل، اقتصاد را به دست مردم و راه تقابل آن را به دست خودیها، و به ویژه نظامیان، میدهد. راه تعامل همدلی، دوستی و اعتماد میطلبد. رهروان راه تقابل، هر چند گاهی منکر این محاسن نمیشوند، ولی بر ضد آنها عمل میکنند.
به طور خلاصه، راه تعامل راه معاملات تجاری بینالملل است و راه تقابل راه کشف شدهی برخی تلاشگران فقهی است. نگرش مبتنی بر همدلی و اعتماد بر معامله، سود، نفع و گسترش اقتصاد میاندیشد؛ در حالی که نگرش مبتنی بر تندی و خشونت مقرّرهای را که از قدما کشف کردهاند را عیناً و بدون انعطاف اجرا میکنند تا در پیشگاه معبود، از خود رفع تکلیف کرده باشند. جهل برای مردم عادی نرمترین بالش است که میتوانند بر روی آن به خواب آرام و لذت بخشی فرو روند، ولی برای مدیران و دست اندرکاران امور تجاری زهری مهلک و یا انبار باروتی است که هر لحظه امکان انفجار آن با کوچکترین اقدام ناروایی وجود دارد.
با هر عقیدهای، اعم از اینکه خداوند مدعی اشرف مخلوقات بودن را به وجود آورده یا تفکّرات انسان او را خلق کرده و این موجود خودخواه و سودجو در طی سالیان از تکامل حیوانات به وجود آمده باشد، هم اکنون انسانها مجبور به زندگی، تعامل، تجارت و بازرگانی با یکدیگرند. برای تکامل و رشد بیشتر، همکاری و اجتناب از تقابل لازم و ضروری است. امروز، نزاع با دیگران جنگ و تخریب زیانبار را برای طرفین به همراه دارد. به طور معمول، عقب افتادهترین قانون متعلق به دیدگاههای اشخاص کم خردی است که خود، ایدئولوژی و افکار خود را بهترین میدانند و قصد دارند آن را بر دیگران تحمیل کنند.
دین هر فرد به وضعیّت عقل، تفکر، نگرش و جهان بینی وی بستگی دارد. دید فردی که در یک محیط کوچک و بسته زندگی میکند، هرگز مانند کسی نیست که در محیط بزرگ و باز زندگی میکند. نگاه فردی که در یک کشور محدود زندگی کرده و ارتباطی با جهان خارج از آن ندارد، محال است به وسعت دید افرادی باشد که جهان دیده و به کشورهای زیادی سفر کردهاند. هرگز دیدگاه یک فرد متفکّر، آینده نگر، آینده پژوه، آینده ساز و تغییر دهندهی برنامه ریزی شدهی آینده، مانند کسی نیست که تمایل دارد قوانین و مقرّرات امروز را از قواعد و مقرّرات هزاران سال پیش برای رفع تکلیف کشف کند و با تحکّم و زور بر مردم تحمیل نماید.
فقر و فلاکت اقتصادی نصیب کشورهایی میشود که تصوّر میکنند با ایجاد محدودیّتها، گرفتن آرامش و دادن گرسنگی به ملت خود، خواب از چشم قدرتهای بزرگ اقتصادی جهان خواهند گرفت! در حالی که اثر کلیّهی تلاشهای همین کشورهای فلاکت زده اقتصادی، حدّ اکثر از اقدامات چند تروریست از جان گذشته، بیشتر نخواهد بود و اقدامات آنها هم جز ضرر و زیان دنیوی و اخروی، ثمری به بار نخواهد آورد.
برای کشوری که همهی مواهب طبیعی را دارد و تمام جاذبههای گردشگری را در خود جای داده است، فقر و عدم رعایت مصلحت جمعی و منافع مردم و ایجاد ناامیدی جمعی در بهبود شرایط زندگی و قرار دادن این کشور در گروه کشورهای با شاخص اقتصادی و تجارت پایین روا نیست.
لازم است که در واحد اندازه گیری انسانیّت تجدیدنظر شود و زندگی طیّبه هر دو جهان دوباره تعریف گردد. اگر همه چیز، بدون کار و فعالیت، مقدّر شده است، کارها همه باید تعطیل شود. در کشوری که زدن چند شلاق بر مضطر ناتوانی، به جای متجاوز به حقوق مردم، از هزار کار نیک ارزشمندتر باشد، کشور خرابی خواهد شد که سکونت در آن ممکن یا مطلوب نیست. موازی کاری و حرکت دو طیف قدرت در دو جهت فقط تضعیف سیستم را به بار میآورد.
جامعه و کشوری که تمایل به حضور در تجارت بینالملل دارد، نمیتواند جامعهای ناهماهنگ با سیاست تجاری بینالمللی باشد. اقتصاد دولتی یا شبه دولتی یا حتّی خصولتی مشکل بزرگتر راه تجارت بینالملل است و مانع رشد بخش خصوصی میشود. اگر نظام بانکی و برنامه بودجهای کشور، یارانههای غیر کارآمد به طور بنیادین تغییر نکند، اقتصاد به مسیر درست هدایت نمیشود. چنانچه نظام آموزشی (ابتدایی، متوسطه، عالی و دانشگاه بازنگری و اصلاح اساسی نشود و تفکر بسته و منجمد فردی قدمای عزیز تدریس گردد، امید به بهبود وضع اقتصادی و توسعه واهی خواهد بود. هرگاه شفافیّت عملی در کشور نباشد و تشکلهای سیاسی و احزاب با شفافیّت کار نکنند، رسانهها آزاد نباشند، قدرت در یک نفر (ولو مصلح و دانشمند) متمرکز شود، حقوق مالکیّت خصوصی و حقوق شهروندی ضایع گردد، امید تجّار قطع میگردد؛ تجارت رونق نمییابد؛ کارخانجات تعطیل میگردند؛ کارگاهها و شرکتها و ورشکسته میشوند و صحبت از تجارت جهانی بی معنی خواهد بود. تنها در صورتی امکان ورود در تجارت جهانی و تعامل با سایر کشورها به وجود میآید که حکمرانی و فرمان فرمایی و دستوردهی منتفی گردد و دولتها حکومت نکنند، بلکه به نمایندگی از تمامی اقشار مردم وظیفه اداره را تا زمانی که دوره محدود آنها تمام میشود، انجام دهند و سپس آماده باشند تا آخر عمر بازتاب، سزا و پاداش اعمال خود را دیده و تحمّل کنند. حکومتگران مادام العمر به راحتی نمیتوانند سیاستهای خود را در جهان، بدون هزینه کردن از آبرو و حیثیت، تغییر دهند ولی حکومتهای موقت اصولاً نیازی به تغییر ندارند و حاکم بعد با افتخار سیاستهای خود را اعمال میکند.
هر اندازه همبستگی روابط بینالمللی از نظر اقتصادی و نفع و ضرر مادی طرفین گستردهتر باشد برخوردها ملایمتر خواهد بود. مقایسه برخورد اروپا و ایالات متّحدهی آمریکا در قضیه الحاق کریمه به روسیه این امر را به خوبی نشان میدهد. ایالات متّحدهی آمریکا با چین به علت روابط تجاری گستردهتر، به نحو شایستهتری برخورد میکند. وجود قدرت نظامی قوی در رفتارها تأثیرگزار است، امّا هیچگاه به پایهی تأثیر قدرت اقتصادی نمیرسد. کشوری که دارای قدرت اقتصادی و رسانهای برتر باشد، تصمیمهای مفیدتر و مؤثّرتری میگیرد. حتّی تحریمها هم بر مبنای وجود یا عدم وجود روابط اقتصادی گستردهتر، اعمال میشود. برخی از کشورها به علت فقر مدیریتی، سوءِ استفاده از منابع اقتصادی خود (به نحوی که مصرف کننده محض شناخته میشوند)، در معرض تحریمها و حتّی تهمتها و افتراهای بیشتری قرار دارند و یار و یاوری حتّی بین دوستان اندک سیاسی خود پیدا نمیکنند. این کشورها، اگر خود را تغییر ندهند، در نهایت محکوم به نابودی یا زوال تدریجی خواهند بود. نقش اخلاق در قانونگذاری غیر قابل انکار است، امّا بخش اعظم احترام جهانی، به خاطر ضرورتها و نیازهای اقتصادی است نه اخلاق روابط بینالملل. نیاز، خوف و رجاءِ بر ایجاد احترام تأثیر گذارند.
تبلیغ فرهنگ و دین در شرایطی که فقر در جامعهای حاکم باشد، اثر معکوس دارد. بدترین زمان برای تبلیغ دین (در واقع بهترین زمان برای دین زدایی) زمانی است که مردم در تلخی و رنج و فقر زندگی میکنند، بازیگران معاملات بینالمللی، اعم از شرکتهای بزرگ چند ملیتی و دولتهای دارای تجارت آزاد، به علت مازاد تجاری خود بر دنیا تحکّم میکنند. همبستگیهای اقتصادی باعث میشود که جنگ و نزاع و کشمکش کمتری بین دست اندرکاران و کشورهای مربوطه رخ دهد. سرمایه گذاریهای کلان برخی همسایگان و به کارگیری کارگران فراوان با جمع درآمدهای بسیار بالا، تعامل با بهداشت جهانی و مبادله خدمات و سرمایه، هر کشور را در زمره یکی از بزرگترین بازیگران سیاسی قرار میدهد. دولتها، حتّی اگر نقض حقوق بشری در یک کشور هم صد در صد بوده و آزادی سیاسی هم مطلقاً وجود نداشته باشد، در برخورد با این کشور محتاطانه عمل میکنند.
اخلاق اقتصادی عامل مهم رفتارهای بینالمللی
نباید منکر شد که سرمایه اصلی بشر اخلاق است. اکنون مسؤولیّتهای اجتماعی سازمانها و شرکتها نقش اخلاق گروهی را ایفا میکنند. امّا اخلاق و مسؤولیّت بدون سرمایه و عمل در هیچ زمانی مؤثّر و مطلوب نبوده است. سرمایه گذاری، معامله و برخوردها و تعاملهای بین کشورها، هرگاه با اخلاق همراه باشد نکوتر و زیبندهتر خواهد شد. حجم معاملات و مبادلات است که تعیین میکند، گفتارها و رفتارها دوستانه یا خصمانه باشد. ملاقات، جلسه، سفر، ردّ اتهام و دفاع از خود، موعظه و دعوت به مراعات اخلاق انسانی، برخی کشورهای عقب افتاده که خود را هادی بشریّت میدانند، هیچگاه هیچ ثمره مفید و کاربردی برای آن کشور فلاکت زده نداشته و باعث جلوگیری از رفتارها و گفتارهای خصمانه علیه آن کشور نشده، و هیچ اندیشه اقتصادی، فنی و سیاسی را با خود همراه نکرده است. دوستی و دشمنی سیاسی حرف آخر را نمیزند، بلکه تعاملات تجاری و اقتصادی است که اخلاق و سیاست و تعاملات فنی و همکاریهای عملی و حتّی رسانهای را هدایت و رهبری میکند.
جنگها و صلحها هم مبنا و پایگاه اقتصادی دارند. جنگهای اوّلیّه باورمداران دینی برای فتح کشورهای همسایه دستیابی به منابع کلان اقتصادی و طلا و جواهرات و خزاین این کشورها، در کنار دسترسی به تمایلات هوس مدارانه، قبل از هر چیز پایگاه اقتصادی داشته و برای جلوگیری از فقر و فاقهی مسلمانانی بود که برای تغذیه روزانه هیچ ممرّ درآمدی نداشته و با جنگ هیچ چیز را از دست نمیدادند، بلکه همه چیز را به دست میآوردند. تمام جنگهای فعلی که قدرتهای بزرگ در ماورای آن هستند، بر خلاف باورهای منحرف سیاست نداران کشورهای جهان سوم، به طور عمده، مبنا و پایگاه اقتصادی دارند، هر چند در شروع جنگ و ادامه آن تحت پوششهایی نظیر حقوق بشر و مقابله با تروریستها باشد و بحثی از مسائل اقتصادی مطرح نگردد. ترقّی و تنزّل کشورها بر پایه اقتصاد است که چرخهای آن بر مبادلات تجاری (اموال مادی، خدمات، سرمایه گذاری و خرید و فروش آفرینشهای فکری) سوار شدهاند. دولتهایی که داراییهای خود را صرف توسعه کشور خود و روابط اقتصادی و نیازمند کردن دیگر کشورها به خود نمیکنند، اندکی پس از آگاهی مردم و رفع پوپولیسم فکری محکوم به سقوط هستند. اندیشه و افکار و ایده آنها نیز مضمحل خواهد شد، به نحوی که هیچ دشمن خارجی قادر نبوده و نیست که چنان ضربهای به عقاید و ایدئولوژی آن کشورها وارد نماید. در این که چگونه این خسارتها جبران شود، تأمّل زیاد وجود دارد.
فلسفهی تقسیم بندی و توالی فصول کتاب پیش رو
فلسفهی هرم اولویّتهای نحوهی تدریس حقوق تجارت بینالملل در مقدّمهی کتاب نخست تشریح شد. در این طبقه بندی مسایل مرتبط با مسؤولیّت، رابطهی حقوق تجارت بینالملل با سایر رشتهها، تعارض قوانین و حل و فصل دعاوی در مرحله نسبتاً پایانی (یعنی کتاب ششم) قرار گرفت.
مسؤولیّت در تجارت بینالملل
در مورد نقص قراردادها و نحوه جبران خسارات و حقوق طرف مقابل در کتابهای قبلی بحث و گفتگو شد. معمولاً ایفای عین تعهّد در تجارت بینالملل جایگاهی ندارد. اگر یک طرف قرارداد را نقض کند، طرق دیگر جبران، از جمله پرداخت خسارت، در اختیار طرف دیگر قرارداد خواهد بود. باید توجّه داشت که همیشه خسارات وارده ناشی از نقص قراردادها نیست، بلکه وقایع حقوقی نیز میتواند باعث خسارت فراوان و گاهی غیر قابل جبران شود. مسائل مربوط به این گونه ضرر و زیانها در اثنای بحث از دروس مسؤولیّتهای مدنی بینالمللی در تجارت بینالملل مورد بررسی قرار میگیرند. وسعت این خسارات به حدی است که اگر در دانشکدههای حقوق، چند برابر مسائل قراردادی به آن پرداخته شود، هنوز ارزش تحقیق، تعمق، پژوهش و بهرهوری بیشتری را دارد. فصل اول کتاب این مطالب را پوشش میدهد.
ایجاد وب، سایتها و کانالهای متعدد در فضاهای مجازی، همراه با دامهای غیر محسوس اقتصادی، اجتماعی و سیاسی استکه بسیاری از انسانها را در گرداب خود میکشد. برای جبران خسارات در حقوق تجارت بینالملل نیز باید به دنبال راه چارهای بود و نمیتوان از این راه حلها غفلت کرد. خسارت ناشی از وقایع حقوقی میتواند در فضای مجازی نیز رخ دهد. بی شک عامل زیان در این فضا مسؤولیّت دارد، هر چند قادر به پرداخت خسارت نباشد. زیاندیده نیز باید جلو خسارت احتمالی وارده به خود در این فضا را بگیرد و در ایجاد آن نیز مساعدتی نکند. علاوه بر این، او باید با خساراتی که وارد شده است، مقابله کند و اجازهی گسترش آن را ندهد والّا استحقاق مطالبه دریافت خسارتی که قابل رفع یا دفع بوده است را نخواهد داشت. به همین علت فصل دوم این کتاب به این امر مهّم اختصاص داده شده است.
ارتباط حقوق تجارت بینالملل با حقوق محیط زیست و حقوق بشر
در بادی امر حقوق بشر و حقوق محیط زیست، مسؤولیّتهای اجتماعی خفته است. این مسؤولیّتها پایگاه در چشمه، اصول و مبانی اخلاقی دارند که برای بهینه کردن زندگی انسانها و رفاه آنها طرّاحی شدهاند. در جلد ششم از کتاب حاضر، از این گونه مسؤولیّتها نیز بحث خواهد کرد. رابطه تنگاتنگ محیط زیست و تجارت بینالملل امری نیست که بتوان آن را نادیده گرفت. تجارت بینالملل امکان دارد بدون تخریب محیط زیست و یا با تخریب شدید آن انجام شود. حقوق محیط زیست تلاش دارد که اقدامات سوداگران بینالمللی، حدّاقل خسارت برای محیط زیست را داشته باشد و از ورود خساراتی که قابل رفع و دفع است جلوگیری شود و خسارات غیر قابل اجتناب وارده نیز، تا حد امکان، به نحوی از انحاء جبران گردد. فصل چهارم این مسایل را پوشش میدهد.
رعایت حقوق بشر، لازمه گسترش تجارت بینالملل سالم است. تجارتی که بر پایهی انسانیّت بنا شده باشد، تجارت آرام بخش خواهد بود. امکان انجام تجارت گسترده بینالمللی با نقض هر چه بیشتر حقوق بشر نیز وجود دارد؛ فروش سلاح برای ایجاد اشتغال و کسب درآمد در کشورهای غربی و خرید آن توسط کشورهای عقب افتاده جهان سوم برای تسریع در انتقال ثروت از آنها به کشورهای غربی، مثال بارز این نوع تجارت ضد اخلاقی و ضد حقوق بشر است. خرید و فروش مواد مخدر، اعضای بدن انسان، امتحان کردن گوشت حیوانات تغییر ژن یافته و گیاهان تراریخته در کشورهای دیگر نیز که ممکن است به یک فاجعه بینالمللی تبدیل شود، نوع دیگری از این گونه تجارتهای غیر انسانی است. دفن کردن زبالههای اتمی در کشورهای فقیر در مقابل دریافت مبالغ ناچیزی توسط حکام آن کشورها یا به قیمت ابقاء آنها در سرکوب مردم کشور خود، نیز تجارت خانمان سوز و خطرناک دیگری است که مطالعهی رابطه حقوق تجارت بینالملل با حقوق بشر در یک فصل از کتاب حاضر را ایجاب میکند (فصل پنجم).
حقوق تجارت بینالملل و توسعهی پایدار جامع
اگر در کشورها تناسب و تعادل رشد از یک سو و تداوم و پایداری توسعه از سوی دیگر نباشد، امید به زندگی کمتر میشود و آرامش اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی به هم میریزد. توسعهی اقتصادی همراه با مراعات اصول زیستمحیطی، استفاده از موهبتهای طبیعی، استمرار بهره وری، ایجاد و حفظ رفاه و بهبودی زندگی مردم کنونی و نسلهای بعدی از اهداف توسعهی پایدار است. به بیان نویسنده، توسعهی پایدار به معنای عام خود تداوم زندگی مسالمت آمیز و مفید بشر است. این اصطلاح، در معنای خاص خود، مفهوم بسط عدالت فراگیر در طول و عرض زمان را دارد و در معنای اخص خود به عنوان ارمغان شادی برای همگان شمرده میشود. حق بر توسعهی پایدار، عالیترین نوع از حقوق بشر است. دوام تجارت مطلوب در سطح بینالمللی با رعایت اصول توسعهی پایدار ممکن است. از این رو، یک فصل به نسبت گستردهتری به این موضوع اختصاص داده شده است. این مباحث متخصّصان حقوقی را هشیار میسازد که تجارت بینالملل بدون توسعهی پایدار جامع مطلوب جوامع انسانی نیست. پارادایم بینالمللی بر این مبنای متین استوار است که تمامی اقدامات و علوم بشری باید بر حول محور توسعهی پایدار جامع در گردش باشد. پس فراگیری علم و دانش مرتبط با این نوع توسعه، برای حقوقدانان حیاتی و ضروری است. گستردگی و تشریح بیشتر جزئیّات در فصل ششم، از یک طرف موجب تشکر از آقای دکتر محمّدرضا دارابپور است که هر بار تقاضای افزودن مطالب جدیدی به آن مینمود و از طرف دیگر، طولانی شدن آن، بر خلاف روش مرسوم کتاب حاضر، ضرورت عذر خواهی ما را از مخاطبان میطلبد. بر خلاف فصول دیگر که تحقیقات گستردهای در مورد آنها در کتابهای مرجع حقوقی وجود دارد، فصل مرتبط با توسعهی پایدار جامع، پیش از این از پشتوانهی ادبیّات کافی حقوقی برخوردار نبود. امید است این امر، عذر ما را در گستردهتر کردن و طولانی شدن فصل پیش گفته، قابل پذیرشتر نماید.
تعارض قوانین و حل و فصل دعاوی
گستردگی و فراگیری مسائل و موضوعات حقوق تجارت و بازرگانی بینالمللی بر دل نگرانیهای بازرگانان میافزاید. خرید و فروش، حمل و نقل، انتقال پول و روشهای پرداخت، انتقال خدمات (اعم از خدمات عادی و خدمات بانکداری، بیمههای خطر، ساخت و ساز، واردات و صادرات و وامهای بینالمللی)، سرمایهگذاری و تشویق[2] یا منع آن، انتقال فناوری و فناوری اطّلاعات، ضمانتنامههای بانکی، تأمین مالی بینالمللی، تأمین مالی پروژه، تجارت الکترونیک، در کنار مسایل فوق، خود به خود، مشکلات، اختلافات، دعاوی و به طور طبیعی تعارض قوانین فراوانی را به وجود میآورند. در این صورت، اوّلاً بررسی تعارض قوانین در حقوق تجارت بینالملل در یک فصل ناگزیر مینماید (فصل هفتم) و ثانیاً حلّ و فصل اختلافات و دعاوی تجاری از طریق مراجع قانونی و به روش حلّ و فصل دوستانه، مذاکره، کارشناسی، دادرسی خصوصی، سازش و میانجیگری، داوری توسط دیوانهای داوری و رسیدگی در دادگاههای داخلی و بینالمللی را میطلبد. از این رو، باید برای اختلافاتی که ممکن است در تجارت بینالملل رخ میدهد، شیوههای رفع اختلاف اندیشیده شود. بهترین شیوهی حل اختلاف که داوری و توابع آن است در فصل آخر این مجلّد مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
همانگونه که در هرم نحوهی تحقیق و تدریس در حقوق تجارت بینالملل، مقدّمهی کتاب نخست، مطرح شد، تجزیه و تحلیل آراء صادره در حقوق تجارت بینالملل، موضوع کتاب جلد هفتم است که از خداوند توفیق تدوین و نگارش آن را میطلبیم.
شکرگزاری و قدردانی
در کتاب حاضر از جدیدترین تقریرات استادان، از جمله دکتر حمیدرضا نیکبخت، دکتر محسن عبداللهی، دکتر ماشاءاله بناءنیاسری، دکتر محمّدحسین رمضانی قوامآبادی، دکتر صادق ضیایی بیگدلی نیز استفاده شده که جای تقدیر از این بزرگواران را دارد. لازم است تشکّر و قدردانی فراوان نثار سایر همکاران عزیزم جناب دکتر رضا اسلامی، دکتر نوید رهبر، دکتر محمّد نامدار زنگنه، دکتر سیّد اصغر هندی و کارشناسان ارشد حقوق تجارت بینالملل جناب وکیل بهزاد فغانی، جناب وکیل نادر حاجی علی خمسه، آقای عرفان فیض مغربی و خانم طوبی توحیدیفرد شود. همکاریهای آقای دکتر محمّدرضا دارابپور و تلاشهای فراوان پژوهشگر دکترای حقوق بینالملل آقای محمّد دارابپور که شبانه روز با تحقیق، تألیف، ویرایش حقوقی و به روز رسانی و اعتلای محتوا کمک رسان بودهاند، نیز قابل تقدیر و تشکّر است. همگی، همکاریهای شایستهای در نگارش فصول مختلف و طرّاحی و فشردهسازی کتاب داشته و در این راه زحمتهای فراوانی متحمّل شدهاند. اصلاحات ادیب گرانقدر، سرکار خانم دکتر فاطمه مرادی (نیلوفر)، هرچند همگی اعمال نشد، اصلاحات حقوقی سرکار خانم دکتر عصمت گلشنی و جناب دکتر مهدی حسینی مدرّس و سرکار خانم سامره بادکوبه هزاوه نیز موجب سپاسگزاری فراوان است. ذکر نام همهی یاری رسانان و لطف آفرینان ممکن نیست، ولی تشکّر و قدردانی ما به تمامی آنها تعلّق میگیرد.
باز ناگفته نماند که تمامی خوبیها و محاسن علمی این کتاب نیز متعّلق به همکاران گرامی و عیوب و کاستیهای آن نیز به شخص اینجانب تعلّق دارد. پیشنهادهای اصلاحی اشخاص، به ویژه در مواری که میتواند منجر به فشرده و خلاصهسازی مطالب این کتاب شود، به دیدهی منّت پذیرفته میشود.
خداوند دانای جلیل را شاکریم که توفیق تکمیل این شش جلد کتاب اصول و مبانی حقوق تجارت بینالملل را عنایت فرمود و از او مسألت میطلبیم تا امکان نگارش جلد هفتم که راجع به تحلیل آرا مرتبط با تجارت بینالملل است، را نیز فراهم آورد.
[2] برای مثال قانون تشویق و حمایت سرمایهگذاری خارجی مصوب 19/12/1380 ایران در جهت برنامه کلی موافقتنامههای مزبور تنظیم گردیده است. در ماده 9 قانون مزبور مقرر شده است: «سرمایهگذاری خارجی مورد سلب مالکیت و ملی شدن قرار نخواهد گرفت مگر برای منافع عمومی، به موجب فرایند قانونی، به روش غیر تبعیض آمیز، و در مقابل پرداخت مناسب غرامت به مأخذ ارزش واقعی آن سرمایهگذاری بلافاصله قبل از سلب مالکیت».
ماده 19 این قانون نیز مقرر میدارد: «اختلافات بین دولت و سرمایهگذاران خارجی در خصوص سرمایهگذاریهای موضوع این قانون چنانچه از طریق مذاکره حلّ و فصل نگردد، در دادگاههای داخلی مورد رسیدگی قرار میگیرد؛ مگر آنکه در قانون موافقتنامه دوجانبه سرمایهگذاری با دولت متبوع سرمایهگذار خارجی در مورد شیوه دیگری از حلّ و فصل اختلافات توافق شده باشد».
سپاس بیکران به خالق فکر و جان که این امکان را فراهم آورد تا ویرایش جدید برای چاپ سوم مجلد ششم کتاب حاضر به سامان رسد. در این مجلد، فصل مربوط به حقوق گردشگری و مباحث مربوط به میانجیگری تجاری بینالمللی و کنوانسیون سنگاپور و موارد ریز و درشت دیگر اضافه، تکمیل و به روز رسانی شده است.
قوانین و مقررات روبنا هستند و اقتصاد زیر بنا. البته، گاهی میتوان با مقررات حقوقی به کمک اقتصاد آمد. دولت و ملت ایران همواره مظلومانه هدف تحریمها، جنگها و تهدیدها و ترورها قرار گرفته و هزاران میلیارد دلار خسارت دیدهاند، ولی همینها ناخواسته میلیاردها دلار به کارخانههای اسلحهسازی غربی سرازیر کردهاند. از اقدامات غیر خردمندانه که بهانه به دست سیاستهای سلطهجویانه غرب و شرق میدهد باید پرهیز نمود. آرزوی ناپسندِ نابودی دیگران و شعار مرگ بر این و آن، فقط اقتصاد و تجارت بینالمللی کشور را منهدم میکند و برای عامۀ مردم جز خسران دنیوی و احتمالاً مجازات شدید اخروی ثمرهای به بار نخواهد آورد. آیا وقت آن نرسیده است که هوشمندانه با دنیا و کشورهای جهان تعامل و رقابت شود، قبل از این که آتش کشیدن به پول نفت مراحل نهایی خود را طی کند؟
به طور طبیعی بسیاری از بحرانهای اقتصادی، ثمرهی بحرانهای سیاسی است. در اقتصاد، و به ویژه حقوق، فرهنگِ مدارا و خداجویی کارسازتر از سایر روشهاست. عشق به موجودات هستی، حتی ارتباط عادیِ تجاری ملل با یکدیگر، مانع منازعات بین انسانها شده و موجبات آسایش و آرامش آنها را فراهم میآورد. پیروان جاهل، رهبران عادل و شایسته را نیز بدنام میکنند. جهل مرکب عدهای که عقیده باطل و فاسدِ مغایر خرد جمعی جهانیان دارند، به جایی رسیده است که قصد تحمیل آن را به جهان نیمه متمدن امروز دارند! این از مصائب بزرگ ملت شریف است. عبرت باید گرفت. نباید انتظار داشت کسانی که در نفرت، نژاد پرستی، اوهام دینی، نادانی و جهل شنا میکنند، به ساحل نجات برسند. کسانی که در دریای خردمندی غوطه ورند، در مرکز ثروتند و ساحل آنها همان شناست. ثروت، مکنت و توانایی، در معادن غنّیِ نفت و گاز و طلا نیست، بلکه باید آن را در عقلانیت و خرد جمعی جستجو کرد. امید نجات برای متوسلان به خرد جمعی و عاقلان نیکوکرداری که اضرار به غیر نمیرسانند وجود دارد، ولو منکر تمام واقعیات و حقیقتهای علمی و به ویژه عقاید دینی باشند. از رستگاری باورمدارانی که راه خرد جمعی نمیپویند و خردورزی نمیکنند نه در دنیا و نه در آخرت، خبری نیست. آنها مصداق بارز خَسِرَ الدُّنْیا وَالاْخِرَهَ هستند.
تجارت، به ویژه تجارت خارجی، آهوی ارزشمند هر کشور است که ضرورت دارد با تمام توان از آن حفاظت و پاسداری شود. تجارت بینالملل مأمن امن میخواهد، اگر این مأمن تجاری وجود نداشته باشد، امنیت از بین میرود و راه دزدی، اختلاس و پولشویی و هزینه در جایی که سرمایههای اجتماعی را به آتش میکشد، گشوده خواهد شد. البته، مطبوع طبع کاسبان تحریم و سوء استفاده کنندگان خواهد بود که همیشه کشور نابسامان باشد، تا آنها به سود خود و به ضرر ملت سوء استفاده کنند. عقل و خرد جمعی و تجارب تلخ و شیرین گذشتگان و سوابق تاریخی، میتواند راهنمای خوبی برای قانونگذاران و به ویژه تجار باشد.
خوشبختی در تعامل با مردم دنیا و بدبختی در نزاع و جنگهای بیهوده و بیثمر ایدئولوژیکی است. حساسیت به موارد نامربوط غیر اقتصادی، در مهد ظلم و بی عدالتی، جز تحکیم مبانی ضلالت چیزی را به ارمغان نمیآورد. به همین نحو نباید منتظر بود که حساسیتهای جاهلانه به امر جزیی و بیاهمیت اجتماعی، به جای ریشه کنی فقر، حرامخواری و بیمدیریتی، جز منکرات و فلاکت اقتصادی و در نهایت دین گریزی، ثمرۀ دیگری به بار آورد.
انسان با توجه به پنج نیاز اصلیِ نیاز به بقا، عشق و تعلق، قدرت و ارزشمندی، آزادی و تفریح زندگی خود را سامان میدهد. پایهی تجارت بر اساس سود و زیان است و هر تاجر هم با توجه به این نیازها اتخاذ تصمیم میکند. به طور معمول، وسیله مورد استفاده سنت گرایان، تقلید از نظر گذشتگان است، نه ضرورت و تجارب تجاری. به همین دلیل بر خلاف انتخابهای موجود گسترده امروزی، انتخابشان محدود است، بر رنج کشیدن و عذاب دادن خود و دیگران، نه لذت بردن خود و همجوران. تمرکز بر نقصها و ناتوانیها دارند نه توانمندیها و موفقیت ها؛ برای همین هم هست که هم خود را ضایع میکنند و هم جامعه را به واپسگرایی سوق میدهند.
ثمره نزاع و عدم گفتگو با مخالفان و رقیبان و حتی دشمنان سوزاندن سرمایههای اقتصادی و داراییهای مالی است و آتش زدن به سرمایههای اجتماعی و آبرو و اعتبار اجتماعی. در کنار اینها نیز به طور طبیعی، سرمایههای انسانی، مهارتها و سلامت فردی و سرمایههای روانی به باد خواهد رفت. انسانها در چنین جامعهای با مشکلات روحی و روانی مواجه خواهند شد و خلاقیت، اعتماد به نفس و عزت نفس خود را از دست خواهند داد و از مسؤولیت پذیری گریزان خواهند بود. تجارت به همان اندازه که به سرمایههای اقتصادی و انسانی وابسته است به سرمایههای روانی و اجتماعی نیز نیازمند است. اگر امنیت روانی به خطر افتد، اضطراب در تجارت نیز رو به فزونی میرود. امنیت که فاصله بین زندگی و مرگ است، نیاز به نگهبانی دارد؛ در این صورت تجارت رونق خواهد گرفت و سایر سرمایههای اقتصادی و اجتماعی انسان نیز محفوظ خواهند ماند.
جا دارد که در مقدمه چاپ سوم از جناب آقای دکتر فرهنگ گنج دانش و پدر گرامی ایشان جناب آقای علیرضا گنج دانش قدردانی شود که با وجود مشکلات فراوان مستحدثه در حوزه نشر، تلاش نمودند مجموعه کتابهای اصول و مبانی حقوق تجارت بینالمللی را در اختیار دوستداران این رشته حقوقی قرار دهند.
باید از تأخیر در چاپ جلد هفتم از پژوهشگران و دانشجویان پوزش بطلبیم چرا که کاری بس سخت و زمانبر است. تلاش من جهت کوتاهتر کردن فصول و اختصار در نگارشها بود تا خواننده با صرف زمانی اندک، بالاترین حجم مطالب علمی را فرا گیرد، جایگاه خود را در دعاوی بینالمللی بیابد و راه حلهای رفع مشکلات آن را دریابد که اذعان میکنم رسیدن به این مقصود کار آسانی نبوده و نیست. در این راستا، نباید دست از تلاش برداشت.
اکنون جای آن دارد که از همۀ دوستانی نیز که نظرات اصلاحی ارایه فرمودند، به ویژه جناب دکتر محمد دارابپور که با تمام توان مطالب علمی روز و همچنین قوانین و مقررات مذکور در این مجموعه را به روز رسانی نمودند و زحمات طاقت فرسایی در این رابطه تقبل فرمودهاند، تشکر و قدردانی شود.
مهراب دارابپور
پاییز 1400
کتاب ششم: مسؤولیّتها، تعارض قوانین، حلّ و فصل اختلافات تجاری بینالمللی، حقوق بشر، گردشگری، محیط زیست، توسعهی پایدار و جرایم تجاری بینالمللی، چاپ سوم (ویرایش دوم)، 1400
کتاب ششم: مسؤولیّتها، تعارض قوانین، حلّ و فصل اختلافات تجاری بینالمللی، حقوق بشر، گردشگری، محیط زیست، توسعهی پایدار و جرایم تجاری بینالمللی، چاپ سوم (ویرایش دوم)، 1400