عمدهترین چالش اقتصادی قراردادهای بلندمدت فروش گاز طبیعی از طریق خط لوله، قیمتگذاری گاز در قرارداد است. با توجه به تأثیر تحولات بازار بر قیمتگذاری گاز طبیعی در قراردادهای بلندمدت، تحلیل اقتصادی قیمتگذاری و آسیبپذیری آن اهمیت مییابد. در قراردادهای بلندمدت، اغلب قیمت گاز بر اساس قیمت انرژیهای جایگزین تعیین میشود. این نوع از قیمتگذاری باعث میشود که قیمت به صورت واقعی تعیین نشده و متعاقباً نیازمند به مذاکرات و هزینههای معاملاتی بسیار باشد که این موضوع به هیچوجه مطلوب طبع اقتصادی طرفین نمیباشد، از این رو قیمتگذاری مکرراً تحت داوریهای بازنگری قیمت قرار خواهد گرفت. در جهت اجتناب از ریسکهای اقتصادی و ایجاد شفافیت در نظام قیمتگذاری گاز طبیعی در قرارداد، بهتر است قراردادهای فروش گاز طبیعی را در قالب قراردادهای اسپات و کوتاهمدت منعقد شود. به علاوه تجدید ساختار در بورس انرژی و راهاندازی بازار گاز میتواند به استقرار شفافیت در بازار کمک ویژهای نماید.
کلید واژهها: اقتصاد قراردادها، بلندمدت، قیمتگذاری، معاملات کوتاه مدت و اسپات، تجدید ساختار، بورس گاز.
1 دکتری حقوق خصوصی، دانشکده حقوق، الهیات و علوم سیاسی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران،ایران.
2 استاد مدعو دانشکده حقوق، الهیات و علوم سیاسی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران،ایران. و دانشیارگروه حقوق خصوصی، دانشکده علوم اداری واقتصاد، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران. (نویسنده مسئول)
3 استاد گروه حقوق تجارت بین الملل، دانشکده حقوق و علوم سیاسی ، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران.
4 استادگروه فقه ومبانی حقوق اسلامی، دانشکده حقوق، الهیات و علوم سیاسی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
به طور متعارف، نصوص قانونی و شروط ضمن عقد، عامل تعیین کننده نحوه رفتار متعاقدین در روابط قراردادی هستند؛ با این حال، در دهه های اخیر، علمای حقوق در خصوص امکان به کارگیری اصول و هنجارهای نانوشته به منظور تغییر روابط قراردادی، بحث کرده اند. یکی ازمصادیق بارز این اصول، تعهّد به درستکاری است. تعهّد مذکور یک اصل اخلاقی – قانونی نانوشته بوده و عبارت است از وظیفه متعاهدین که برمبنای آن به طور منطقی، منافع و انتظارات یکدیگر را در نظر بگیرند بدون این که به طرز نامعقول، منافع خود را به مخاطره اندازند. این در اصل، یک ایده حقوق رومی و یک قاعده کلّی است که درحوزه های قراردادی متعدّد، نظیر قراردادهای کار، عقود امانی، قراردادهای تجارت الکترونیک و قراردادهای همکاری تجاری اِعمال میشود. پژوهش حاضر درصدد است با روش توصیفی – تحلیلی و بهره گیری از منابع کتابخانه ای، مفهوم تعهّد به درستکاری را درکشورهای تابع حقوق نوردیک (اسکاندیناوی یا کشورهای شمال اروپا شامل فنلاند، سوئد، نروژ و دانمارک) و نظام حقوق اسلامی، مورد تدقیق قرار دهد. تعهّد به درستکاری در فقه امامیه که مبنای قوانین ایران است به عنوان یک اصل مستقلّ و منبع ایجاد تعهّد، شناسایی نشده است لیکن می توان از اصول کلّی عرف و انسان مداری در حقوق، مفهوم تعهّد مذکور، نتایج و تکالیف ناشی از آن را ازخلال مباحث تدلیس، غشّ، نجش، تلقّی رکبان و … استنباط کرد.
An Exploration of the Commitment to Good Faith in Nordic Contract Law and Islamic Jurisprudence
نویسندگان [English]
Hedyeh Habibian 1
Alireza Yazdanian 2
Mehrab Darabpour 3
Seyed Mohammadreza Ayati 4
1 Azad Islamic University
2 Department of Private Law, University of Esfahan
3 Shahid Beheshti University
4 Azad Islamic University
چکیده [English]
Traditionally, legal texts and contractual terms have been the determining factors in shaping the behavior of contracting parties in contractual relationships. However, in recent decades, legal scholars have debated the possibility of using unwritten principles and norms to modify contractual relationships. One of the most prominent examples of these principles is the commitment to good faith. This commitment is an unwritten ethical and legal principle that refers to the duty of contracting parties to act reasonably and consider each other’s interests and expectations without unreasonably jeopardizing their own interests. It is originally a Roman legal concept and a general rule that is applied in various contractual areas, such as employment contracts, trusts, e-commerce contracts, and commercial cooperation contracts. This research aims to examine the concept of the commitment to good faith in the Nordic legal system (Scandinavia or Northern Europe, including Finland, Sweden, Norway, and Denmark) and the Islamic legal system using a descriptive-analytical method and relying on library resources. The commitment to good faith in Shia jurisprudence, which is the basis of Iranian law, has not been recognized as an independent principle and source of obligation. However, the general principles of custom and humanism in law, the concept of the aforementioned commitment, its results, and the obligations arising from it can be inferred from the discussions of fraud, deception, Najsh (auction bidding to raise the price), Talaqi Rokban (intercepting a traveler to buy goods at a lower price), and so on.
– اکرمی، حمیدرضا (1391)، نظام حقوقی رسانه ها در کشورهای اسکاندیناوی، فصلنامه علوم خبری، 3، 55-86.
– انصاری(شیخ)، مرتضی بن محمدامین (1420ق)، المکاسب، ج1، قم: مجمع الفکر الاسلامی.
– بیدالله خانی، آرش؛ کهرازه، یاسر (1397)، شورای نوردیک؛ مبانی منطقه گرایی توسعه محور اجتماعی بر مبنای ادراک و تصویر سازی مثبت جهانی، مطالعات توسعه اجتماعی ایران، 4، 80-95.
– تراور، کارول؛ لادون، کنت (1394)، مقدمه ای بر تجارت الکترونیک، ترجمه: حمیدرضا ارباب، تهران: نی.
– جبعی عاملی(شهید ثانی)، زین الدین بن علی (1430ق)، الروضه البهیه فی شرح المعه الدمشقیه، ج3، قم: داوری.
– خاکپور، حسین؛ نارویی ملوسان، عزیز اله؛ موسوی، سید محمدحسین (1399)، تحلیل و بررسی متنی و سندی حدیث لاتناجشوا، پژوهشنامه علوم حدیث تطبیقی، 12، 123-144.
– سرکشیکیان، زهرا سادات؛ طباطبایی لطفی، عصمت السادات؛ اسدی کوهباد، هرمز (1400)، بررسی حکمی و موضوعی نجش در فقه مقارن و حقوق موضوعه، پژوهش های فقهی، 4، 1347-1375.
– سیمایی صراف، حسین (1393)، بررسی تطبیقی حسن نیّت در فقه، حقوق خارجی و اسناد بین المللی، آموزه های فقه مدنی، 10، 51-74.
– شعاریان، ابراهیم؛ ترابی، ابراهیم (1395)، حقوق تعهّدات(مطالعه تطبیقی طرح اصلاحی حقوق تعهّدات فرانسه با حقوق ایران و اسناد بین المللی)، چ2، تهران: شهردانش.
– شکری، طاهره؛ مظلوم رهنی، علیرضا (1398)، شرط تعهّد به امانت و رازداری در قراردادهای نفتی بین المللی، تحقیقات حقوق خصوصی وکیفری، 41، 139-162.
– شیواپور، حامد؛ اخباری، محسن (1393)، تأمّلاتی درکاربرد قانون زرّین اخلاق در قرآن کریم، پژوهشنامه اخلاق، 24، 67-82.
– صدوق(شیخ)، محمد بن علی بن حسین بن بابویه قمّی (1404ق)، من لایحضره الفقیه، ج3، چ2، قم: مؤسسه النشر الاسلامی.
– صفرخانی، محدثه؛ صالحی، سید مهدی؛ نیکخواه سرنقی، رضا (1399)، تدلیس در عقد نکاح با تاکید بر مصادیق جدید آن در پرتو پیشرفت های علمی و پزشکی، مطالعات فقه و حقوق اسلامی، 21، 181-210.
– طباطبائی، سید محمدحسین (1397ق)، المیزان فی تفسیر القرآن، ج4، تهران: دار الکتب الاسلامیه.
– طبرسی، فضل بن حسن (1379ق)، مجمع البیان، ج2، بیروت: دار احیاء التراث العربی.
– فیضی پور رفعت، خدیجه (1397)، حسن نیّت و رفتار منصفانه در عصر مذاکرات الکترونیکی، فصلنامه تخصّصی حقوق علم و وکالت ، 2، 146-168.
– قاسمی حامد، عباس (1386)، حسن نیّت در قرارداد مبنای تعهّد به درستکاری و همکاری در حقوق فرانسه، مجله تحقیقات حقوقی، 46، 99-128.
– قنواتی، جلیل؛ علائی، صابر (1397)، مبنای تحدید مسئولیّت در خسارات مالی ناشی از حوادث رانندگی(تبصره 3 ماده 8 قانون بیمه اجباری شخص ثالث)، مطالعات فقه و حقوق اسلامی، 19، 283-306.
– کلینی، محمد بن یعقوب (1388ق)، الکافی، تحقیق: علی اکبر غفاری، ج2و5، چ2، تهران : دار الکتب الاسلامیه.
– مهدوی، سید محمد هادی (1397)، مبانی و مستندات خیار غبن در فقه مذاهب اسلامی، فقه مقارن، 6، 139-156.
– موسوی بجنوردی، سید محمد (1386)، نقش حسن نیّت در عقود و قراردادها در فقه و حقوق، حقوق و علوم سیاسی، 2، 7-20.
– نقیبی، ابوالقاسم؛ تقی زاده، ابراهیم؛ باقری، عباس (1393)، جایگاه حسن نیّت در فقه امامیه، پژوهشنامه حقوق اسلامی، 1، 33-57.
– Apaydın , Eylem ( 2019), The Principle Of Good Faith In Contracts Under The International Uniform Laws CISG, UNIDROIT Principles And Principles Of European Contract Law, Available at: https://www.researchgate.net/publication/330564045.
– De Lorenzi, Valeria (2021), Pre-contractual objective good faith and information. Duties of information, Revista Facultad de Jurisprudencia, vol. 2,núm. Esp.9, Available at: https://www.redalyc.org/journal/6002/600268139005.
– Gorton, Matthew(2005), Pre-accession Europeanisation: The Strategic Realignment of the Environmental Policy Systems of Lithuania, Poland and Slovakia towards Agricultural Pollution in Preparation for EU Membership, Sociologia Ruralis,Volume45, Issue3,
– Helleringer, Genevieve (2017), The Anatomy of the New French Law of Contract, The University of Manchester Library Authenticated; Vo13, No 4, 355–375.
– Jonathan law (2015), Dictionary of law ,8 th edition, United kingdom:Oxford university press.
– Kulmala, Samuli (2014), The duty of loyalty in Nordic law, Masters thesis, University of Helsinki, Faculty of law.
– Lars gorton (2005), Good Faith (Loyalty) in Contractual Relations, in LiberAmicorum Reinhold FahlbeckLund University, 249-284.
– Mattar, Mohamed (2017), Integrating the UNIDROIT Principles of International Commercial Contracts as a source of contract law in Arab,Uniform Law Review, VOL22, NO1, 168-201.
– Tosato, Andrea (2016), Commercial Agency and the Duty to Act in Good Faith , Oxford Journal of Legal Studies, VOL36, No3 , 1–35.
– Weitzenbock Emily M (2004), Good Faith and Fair Dealing in Contracts Formed And Performed by Electronic Agents, Artificial Intelligence and Law, Vol. 12 Nos. 1-2, Springer, Netherlands, 83-110.
تألیف: دکتر مهراب دارابپور استاد حقوق تجارت بینالملل دانشگاه شهید بهشتی
مشخصات نشر : تهران : انتشارات داگستری کل استان تهران، چاپ اول ناشر، 1403. مشخصات ظاهری : 2 جلدی. شابک دوره: 978-622-8218-24-3 جلد.۱: 978-622-8218-25-0 ؛ چاپ نخست ناشر- ویرایش سوم،1403 (950 صفحه) جلد.۲: 978-622-8218-26-7 ؛ چاپ نخست ناشر- ویرایش سوم، 1403 (820 صفحه)
اساتید همکار در این مجموعه (به ترتیب حروف الفبا):
دکتر رضا اسلامی، استادیار دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی
دکتر داریوش اشرافی، استادیار دانشگاه و وکیل پایه یک دادگستری
دکتر مصطفی السان، استادیار دانشکدهی حقوق دانشگاه شهید بهشتی
دکتر ماشاءالله بناء نیاسری، استادیار دانشکدهی حقوق دانشگاه شهید بهشتی
دکتر رضا خشنودی، استادیار دانشگاه، قاضی دیوان عالی کشور
دکتر یدالله دادگر، استاد دانشکدهی علوم اقتصادی و سیاسی دانشگاه شهید بهشتی
دکتر محمّدحسین رمضانیقوامآبادی، دانشیار دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی
دکتر نوید رهبر، استادیار دانشکده حقوق، دانشگاه شهید بهشتی
دکتر محمّد سلطانی، استادیار دانشکده حقوق، دانشگاه شهید بهشتی
دکتر میرشهبیز شافع، استادیار دانشکده حقوق، دانشگاه شهید بهشتی
دکتر باقر شاملو، دانشیار دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی
دکتر غلامعلی طبرسا، استاد دانشکدهی مدیریّت و حسابداری دانشگاه شهید بهشتی
دکتر محسن عبداللهی، دانشیار دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی
دکتر مجتبی قاسمی، استادیار دانشکده حقوق، دانشگاه شهید بهشتی
دکتر سیداصغر هندی، عضو هیأت علمی دانشگاه صنعت نفت
محققان و پژوهشگران همکار در این مجموعه (به ترتیب حروف الفبا):
شهرزاد پورحمزه، پژوهشگر دکتری حقوق نفت و گاز
طوبی توحیدی فرد، کارشناس ارشد حقوق تجارت بینالملل
دکتر محمّد دارابپور، مدرس دانشگاه، پژوهشگر حقوق بینالملل
دکتر محمّدرضا دارابپور، دکترای مهندسی عمران، مدیریّت ساخت
دکتر مریم دارابپور، مدرس دانشگاه، پژوهشگر حقوق مالکیت فکری
زهرا عاصف کبیری، پژوهشگر دکتری حقوق خصوصی
بهزاد فغانی، کارشناس ارشد حقوق تجارت بینالملل
دکتر نرگس صداقت، مدرس دانشگاه و وکیل دادگستری
عرفان فیض مغربی، کارشناس ارشد حقوق تجارت بینالملل
سهیل مهرآمیز، کارشناس ارشد حقوق تجارت بینالملل
دکتر محمّد نامدار زنگنه، دکترای حقوق نفت و گاز
دکتر میثم یاری، دکترای حقوق نفت و گاز، قاضی دادگستری
جلد اول
بخش نخست: کلّیات حقوق تجارت بینالملل، سازمانهای تجاری بینالمللی و حقوق گمرکی (صادرات و واردات) فصل نخست: اهداف دروس تجارت بینالملل و شیوهی پژوهش در منابع آن فصل دوّم: نقش قواعد و یافتههای اقتصادی در حقوق و حقوق تجارت بینالملل فصل سوّم: مقام و منابع حقوق تجارت و بازرگانی بینالمللی فصل چهارم: جایگاه قراردادهای بازرگانی بینالمللی فصل پنجم: اصول کلّی حاکم بر معاملات بازرگانی بینالمللی فصل ششم: مدیریّت، سازمان و جایگاه آنها در تجارت فصل هفتم: سازمانهای مرتبط با تجارت بینالمللی فصل هشتم: سازمان تجارت جهانی 305 فصل نهم: حقوق گمرکی و دسترسی به بازار جهانی (صادرات و واردات) بخش دوم: حقوق بیع و حمل و نقل بینالمللی و اینکوترمز 2020 فصل دهم: حقوق بیع بینالمللی فصل یازدهم: وظایف و حقوق طرفین در بیعهای مشمول اینکوترمز فصل دوازدهم: حقوق حمل و نقل بینالمللی هوایی فصل سیزدهم: حمل و نقل بینالمللی کالا از طریق جاده فصل چهاردهم: حمل و نقل دریایی کالا در تجارت بینالملل بخش سوم: تأمین مالی، بیمه، تضمینها، نظامهای ارزی، پرداختهای بینالمللی فصل پانزدهم: حقوق بیمههای بازرگانی بینالمللی فصل شانزدهم: شیوههای پرداخت در قراردادهای بینالمللی فصل هفدهم: جایگاه اعتبارات اسنادی در حقوق تجارت بینالملل فصل هجدهم: ضمانتنامههای بانکی فصل نوزدهم: نظامهای ارزی در تجارت بینالملل فصل بیستم: ریسکهای ارزی در تجارت بینالملل (اندازهگیری و مدیریّت) فصل بیست و یکم: تأمین مالی تجاری و پروژهای فصل بیست و دوم: تأمین مالی شرکتی
جلد دوم
بخش نخست: حقوق سرمایهگذاری خارجی، تحریمها، قراردادهای دولتی، حقوق انرژی و حقوق نفت و گاز فصل نخست: حقوق سرمایهگذاری خارجی فصل دوّم: شرکتهای چندملّیّتی، فعّالان اصلی سرمایهگذاری خارجی فصل سوّم: تحریمهای بینالمللی اقتصادی فصل چهارم: قراردادهای دولتی فصل پنجم: حقوق انرژی در تجارت بینالملل فصل ششم: حقوق قراردادهای نفت و گاز بخش دوم: حقوق رقابت، نمایندگی، تجارت الکترونیک و آفرینشهای فکری فصل هفتم: تجارت الکترونیک و عملکرد آن فصل هشتم: حقوق رقابت در تجارت بینالملل فصل نهم: حقوق مالکیت فکری در تجارت بینالملل فصل دهم: حقوق انتقال فناوری فصل یازدهم: قراردادهای نمایندگی تجاری بخش سوم: مسؤولیّتها، تعارض قوانین، حل و فصل اختلافات تجاری بینالمللی، حقوق بشر، محیط زیست، گردشگری، توسعهی پایدار و جرائم تجاری بینالمللی فصل دوازدهم: مسؤولیت مدنی در تجارت بینالملل فصل سیزدهم: مسؤولیت مدنی تجاری در فضای مجازی (سایبری) فصل چهاردهم: جرایم بینالمللی در حقوق تجارت بینالملل فصل پانزدهم: تجارت بینالملل و حقوق محیط زیست فصل شانزدهم: تجارت بینالملل و حقوق بشر فصل هفدهم: تجارت بینالملل و حقوق گردشگری فصل هجدهم: تجارت بینالملل در پرتو توسعهی پایدار جامع فصل نوزدهم: تعارض قوانین در حقوق تجارت بینالملل فصل بیستم: حل و فصل اختلافات تجاری و بازرگانی بینالمللی
تشکر از اساتید
باید اذعان کرد که هر چه مطلب مفید، جالب، مطلوب و دقیق در کتابهای حاضر وجود دارد، نتیجهی مساعدت همکاران اینجانب در نگارش آنها است. تمام عیوب، ناهماهنگیها و اشتباهات شکلی و ماهوی در مجموعهی حاضر، صرفاً متوجّه من است و ارتباطی با همکاران گرامی و عزیزم ندارد. از برخی از دوستانی که به هر طریق (داوری، اصلاح، استفاده از مطالب علمی منتشره آنها، ارائهی پیشنهادات و غیره) در تألیف و تدوین این مجموعه مساعدت نمودهاند، در ابتدای کتابها تشکّر شده است. با این حال، ذکر نام همهی کسانی که در چند سال گذشته ما را در تهیّهی این مجموعهی بزرگ یاری رساندهاند، ممکن نیست. تلاشهای پرثمر پژوهشگر دکترای حقوق بینالملل آقای محمّد دارابپور که با تحقیق، تألیف، ویرایش حقوقی و به روز رسانی و اعتلای محتوای این مجموعه دو جلدی کمک رسان بودهاند، قابل تقدیر و تشکّر فراوان است.
با تشکّر از همکاری و مساعدت استادان و سروران عزیز: (به ترتیب حروف الفبا)
• دکتر گودرز افتخار جهرمی، استاد دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی • دکتر سیّدنصراله ابراهیمی، استادیار و عضو هیأتعلمی دانشکده حقوق دانشگاه تهران • دکتر بهروز اخلاقی، دانشیار و عضو هیأتعلمی دانشکده حقوق دانشگاه تهران • دکتر مسعود اربابی، استادیار و عضو هیأتعلمی دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی • دکتر مصطفی السان، دانشیار و عضو هیأتعلمی دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی • دکتر رضا اسلامی، دانشیار و عضو هیأتعلمی دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی • دکتر علی اسلامیپناه، استادیار و عضو هیأتعلمی دانشکده حقوق دانشگاه تهران • دکتر محسن اسماعیلی، دانشیار و عضو هیأتعلمی دانشکده حقوق دانشگاه تهران • دکتر داریوش اشرافی، استادیار و عضو هیأتعلمی دانشگاه آزاد تهران مرکز • دکتر غلامحسین الهام، دانشیار و عضو هیأتعلمی دانشکده حقوق دانشگاه تهران • دکتر الهام امینزاده، دانشیار و عضو هیأتعلمی دانشکده حقوق دانشگاه تهران • دکتر منصور امینی، دانشیار و عضو هیأتعلمی دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی • دکتر باقر انصاری، دانشیار و عضو هیأتعلمی دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی • دکتر محسن ایزانلو، دانشیار و عضو هیأتعلمی دانشکده حقوق دانشگاه تهران • دکتر ژانت الیزابت بلیک، دانشیار و عضو هیأتعلمی دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی • دکتر ابراهیم بیکزاده، استاد و عضو هیأتعلمی دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی • دکتر حسن بادینی، دانشیار و عضو هیأتعلمی دانشکده حقوق دانشگاه تهران • دکتر محمود باقری، دانشیار و عضو هیأتعلمی دانشکده حقوق دانشگاه تهران • دکتر ماشاءالله بناءنیاسری، استادیار و عضو هیأتعلمی دانشکدهحقوق دانشگاه شهید بهشتی • دکتر محمّدرضا پاسبان، دانشیار و عضو هیأتعلمی دانشکده حقوق دانشگاه علامه طباطبایی • دکتر فرهاد پروین، دانشیار و عضو هیأتعلمی دانشکده حقوق دانشگاه علامه طباطبایی • وکیل شهرزاد پورحمزه، دانش آموختهی دکتری حقوق نفت و گاز دانشگاه شهید بهشتی • دکتر علی تقیزاده، استادیار و عضو هیأتعلمی دانشکده حقوق دانشگاه علامه طباطبایی • حقوقدان طوبی توحیدیفرد، کارشناس ارشد حقوق تجارت بینالملل دانشگاه شهید بهشتی • دکتر سیدقاسم جعفرزاده، دانشیار و عضو هیأتعلمی دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی • دکتر لعیا جنیدی، دانشیار و عضو هیأتعلمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران • دکتر محمدجعفر حبیبزاده، استاد و عضو هیأتعلمی دانشکده حقوق دانشگاه تربیت مدرس • دکتر سعید حبیبا، استاد و عضو هیأتعلمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران • دکتر محمود حبیبی، استادیار و عضو هیأتعلمی دانشگاه آزاد تهران شمال • دکتر محمود خادمان، استادیار و عضو هیأتعلمی دانشگاه علوم قضایی و خدمات اداری • دکتر رضا خشنودی، عضو هیأتعلمی مدعو دانشگاه و قاضی دیوان عالی کشور • دکتر یدالله دادگر، استاد تمام دانشکده علوم اقتصادی و سیاسی دانشگاه شهید بهشتی • دکتر محمدهادی دارایی، استادیار و عضو هیأتعلمی دانشگاه علوم قضایی و خدمات اداری • دکتر محمّد راسخ، استاد و عضو هیأتعلمی دانشگاه شهید بهشتی • دکتر لمیاء رستمی تبریزی، استادیار و عضو هیأتعلمی دانشگاه شهید بهشتی • دکتر فتح الله رحیمی، استادیار و عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی • دکتر محمّدحسین رمضانیقوامآبادی، دانشیار و عضو هیأتعلمی دانشگاه شهید بهشتی • دکتر محمّد روشن، دانشیار و عضو هیأتعلمی دانشگاه شهید بهشتی • دکتر نوید رهبر، استادیار و عضو هیأتعلمی دانشگاه شهید بهشتی و عضو کانون وکلای نیویورک و تهران • دکتر سیامک رهپیک، استاد و عضو هیأتعلمی دانشگاه علوم قضایی و خدمات اداری • دکتر سیّدقاسم زمانی، استاد و عضو هیأتعلمی دانشکده حقوق دانشگاه علامه طباطبایی • دکتر پرویز ساورائی، استادیار و عضو هیأتعلمی دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی • دکتر محمّد سلطانی، استادیار و عضو هیأتعلمی دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی • دکتر غلامعلی سیفی زیناب، استادیار و عضوهیأتعلمیدانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی • دکتر حسین سیمایی صراف، دانشیار و عضو هیأتعلمی دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی • دکتر میرشهبیز شافع، استادیار و عضو هیأتعلمی دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی • دکتر باقر شاملو، دانشیار و عضو هیأتعلمی دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی • دکتر اسماعیل شاهسوندی، استادیار و عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی • دکتر ابراهیم شعاریان، استاد و عضوهیأتعلمی دانشکده حقوق و علوماجتماعی دانشگاه تبریز • دکتر محمّد شمسایی، دانشیار و عضو هیأتعلمی دانشکده حقوق دانشگاه علامه طباطبایی • دکتر مرتضی شهبازینیا، دانشیار و عضو هیأتعلمی دانشکده حقوق دانشگاه تربیت مدرس • دکتر عباس شیری، استاد و عضو هیأتعلمی دانشکده حقوق و علوم سیاسیدانشگاه تهران • دکتر مهدی صاحبی، قاضی بازنشسته دادگستری، مدرس دانشگاه و وکیل دادگستری • دکتر محمّدحسن صادقیمقدّم، استاد و عضو هیأتعلمی دانشکده حقوق دانشگاه تهران • دکتر محمود صادقی، دانشیار و عضو هیأتعلمی دانشکده حقوق دانشگاه تربیت مدرس • دکتر امیر صادقینشاط، دانشیار و عضو هیأتعلمی دانشکده حقوق دانشگاه تهران • دکتر نرگس صداقت، استادیار و عضو هیأتعلمی دانشگاه • دکتر سیّدحسین صفایی، استاد تمام دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران • دکتر محمدرضا ضیائی بیگدلی، استاد حقوق دانشگاه علامه طباطبایی • دکتر صادق ضیائی بیگدلی، استادیار و عضو هیأتعلمی دانشگاه شهید بهشتی • دکتر غلامعلی طبرسا، استاد دانشکده مدیریت و حسابداری دانشگاه شهید بهشتی • دکتر علیرضا عالیپناه، استادیار و عضو هیأتعلمی دانشگاه شهید بهشتی • دکتر محسن عبداللهی، دانشیار و عضو هیأتعلمی دانشگاه شهید بهشتی • دکتر عباس عرب مازار، استاد بازنشسته دانشکده علوم اقتصادی و سیاسی دانشگاه شهید بهشتی • دکتر مریم غنیزادهبافقی، استادیار و عضو هیأتعلمی دانشگاه خوارزمی • وکیل بهزاد فغانی، کارشناس ارشد حقوق تجارت بینالملل دانشگاه شهید بهشتی • وکیل عرفان فیض مغربی، کارشناس ارشد حقوق تجارت بینالملل دانشگاه شهید بهشتی • دکتر محمود فردکاردل، استادیار و عضو هیأتعلمی دانشگاه شهید بهشتی • دکتر سیدمحمد قاریسیدفاطمه، استاد و عضوهیأتعلمیدانشکدهحقوقدانشگاه شهید بهشتی • دکتر مجتبی قاسمی، استادیار و عضو هیأتعلمی دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی • دکتر عبّاس قاسمیحامد، استاد و عضو هیأتعلمی دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی • دکتر محمّدجعفر قنبری جهرمی، دانشیار دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی • دکتر محمودکاظمی، دانشیار و عضو هیأتعلمیدانشکده حقوقوعلوم سیاسی دانشگاه تهران • دکتر عباسعلی کدخدایی، استاد و عضو هیأتعلمی دانشکده حقوق دانشگاه تهران • دکتر عبّاس کریمی، استاد و عضو هیأتعلمیدانشکده حقوقوعلومسیاسیدانشگاه تهران • دکتر جعفر کوشا، دانشیار و عضو هیأتعلمی دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی • دکتر ابوطالب کوشا، استادیار و عضو هیأتعلمی دانشگاه علوم قضایی و خدمات اداری • دکتر علی اکبر گرجی ازندریانی، دانشیار دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی • دکتر همایون مافی، دانشیار و عضو هیأتعلمی دانشگاه علوم قضایی و خدمات اداری • دکتر قاسم محمدی، استادیار دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی • دکتر سیدهادی محمودی، استادیار دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی • دکتر محسن محبّی، دانشیار و عضو هیأتعلمی دانشکده حقوق دانشگاه آزاد اسلامی • دکتر علیرضا مسعودی، استادیار و عضو هیأتعلمی دانشکده حقوق دانشگاه آزاد اسلامی • دکتر غلامرضا مهدوی، قاضی بازنشسته دادگستری و وکیل پایه یک دادگستری • دکتر حسین مهرپور محمّدآبادی، استاد دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی • دکتر سیّدباقر میرعباسی، استاد و عضو هیأتعلمی دانشکده حقوق دانشگاه تهران • دکتر حسین میرمحمّدصادقی، استاد دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی • دکتر حسنعلی مؤذنزادگان، دانشیار و عضو هیأتعلمی دانشگاه علامه طباطبایی • دکتر سیّدفضلالله موسوی، استاد و عضو هیأتعلمی دانشکده حقوق دانشگاه تهران • دکتر محمّد نامدار زنگنه، دکترای حقوق نفت و گاز • دکتر مجتبی نظیف، استادیار و عضو هیأتعلمی دانشکده حقوق دانشگاه آزاد اسلامی • دکتر رحیم نوبهار، دانشیار دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی • دکتر فریدون نهرینی، دانشیار و عضو هیأتعلمی دانشکدهحقوقوعلومسیاسیدانشگاه تهران • دکتر امیرحسین نیازپور، استادیار دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی • دکتر حمیدرضا نیکبخت فینی، استاد و عضو هیأتعلمی دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی، مؤسّس رشته حقوق تجارت بینالملل در ایران • دکتر سیّد اصغر هندی، دادستان سابق دیوان محاسبات و عضو هیأتعلمی دانشگاه صنعت نفت • دکتر میثم یاری، قاضی دادگستری و دکترای حقوق نفت و گاز • دکتر اسداله یاوری، دانشیار دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی
2 دانشجوی دکتری حقوق نفت و گازش دانشگاه شهید بهشتی تهران
چکیده
حمایت از سرمایه گذاری خارجی ابزاری سودمند برای سرمایه گذاران خارجی و دولت میزبان می باشد. حمایت قوی از سرمایه گذار خارجی موجب جلب سرمایه گذاران بیشتر و در نتیجه رشد و توسعه اقتصادی کشور میزبان می شود و سرمایه گذار خارجی نیز با افزایش سرمایه خود به سود بیشتری دست می یابد. استاندارد های حمایتی از سرمایه گذاری خارجی به عنوان مستمسکی برای سرمایه گذار خارجی محسوب می شود که در صورت نقض آنها توسط دولت میزبان، سرمایه گذار خارجی می تواند به موجب آن اقدام به مطالبه غرامت نمایند. در سرمایه گذاری پورتفولیو، با توجه تفاوت این نوع سرمایه گذاری با سرمایه گذاری مستقیم خارجی، حمایت های به این نوع از سرمایه گذاری را می طلبد و یک دسته از استاندارد های حمایتی که در سرمایه گذاری مستقیم و با توجه به ویژگی های این نوع سرمایه گذاری وجود دارد، نظیر استاندارد حمایت و امنیت کامل، در سرمایه گذاری های پورتفولیو قابل اعمال نمی باشد. پس می بایست در خصوص اینگونه سرمایه گذاری ها استاندارد هایی را اعمال نمود که مفید فایده و کارآمد باشد. برخی از این استاندارد های مخصوص را باید در این مقاله جستجو کرد. در نظام حقوقی ایران، آیین نامه اجرای سرمایه گذاری خارجی در بورس و بازار های خارج بورس به نحو مختصری به حمایت از سرمایه گذار پورتفولیو پرداخته است که حمایت کافی را از سرمایه گذار خارجی فراهم نمی آورد.
The Possibility of Applying Protecting Standards in Portfolio Investments
نویسندگان [English]
Mehrab Darab pour 1
Seyed Mohammad Mahdi Mousavi Abdol Abadi 2
1 Department of International Commercial Law, Faculty of Law and Political Science, University of Shahid Beheshti, Tehran, Iran.
2 Ph.D Candidate in oil and gas law at SBU
چکیده [English]
Protection of foreign investment is a useful instrument for foreign investors and host states. Strong protection for foreign investor attracts more investors and causes economic growth and development of host state and foreign investor gains more profit by increasing his capital. Foreign investment protection standards are considered as a requirement for the foreign investor to claim compensation in case of violation by the host state. In portfolio investment, according to the differences between this type of investment and foreign direct investment, special protections are required because a collection of protective standards applying in direct investment including full protection and security standard are not applicable in portfolio investment due to its specific characteristics. Therefore, it is necessary to apply standards which are useful and efficient. Some of these specific standards are mentioned in this Article. In Iran’s legal system, the Executive Directive of Foreign Investment in Stock Exchange and OTCs addresses the protection of portfolio investor in brief, which does not provide sufficient protection for foreign investor.
برخی از قوانین، انتخاب یا انتصاب قضات شاغل را به عنوان داور ممنوع کرده اند.این امر محدود کننده حاکمیت اراده طرفین بوده و ممکن است ناشی از قوانین مقرر داوری و یا قانون حاکم بر قرارداد باشد. به عنوان نمونه، میتوان به ممنوعیت انتصاب قضات شاغل به عنوان داور از سوی طرفین، موضوع ماده ۴۷۰ قانون آیین دادرسی مدنی، اشاره نمود. البته در داوریهای تجاری بین المللی به علت خاص بودن قانون داوری تجاری بین المللی و به موجب تصریح بند(۱) ماده ۳۶ قانون مذکور، مفاد این قانون از شمول مقررات داوری داخلی خارج است. هرچند برخی از بخشنامههای ریاست محترم قوه قضائیه و قوانین خاص ممنوعیتهایی را در خصوص داوری قضات ایجاد نموده است.در بسیاری از نظامهای حقوقی، نه تنها انتصاب قضات به عنوان داور ممنوع نیست، بلکه انتصاب آنها در برخی از کشورها، نظیر چین، الزامی میباشد. این مقاله با بررسی قوانین داوری در کشورهای مختلف و تحلیل مقررات مرتبط با آن، در صدد رفع شبهه عدم امکان انتصاب قضات به عنوان داور در دعاوی تجاری بین المللی، به صورت تطبیقی است. همچنین با بررسی امکان حفظ استقلال و بیطرفی آنان نشان داده شده است که این ممنوعیت چندان وجاهت منطقی و حقوقی ندارد.
A Comparative Study of the Possibility of Selecting Serving Judges as Arbitrators in International Commercial Disputes
نویسندگان [English]
Mehrab Darabpour 1
Seyed Mohammad Mahdi Mousavi Abdol Abadi 2
1 Department of International trade law, Faculty of law, Shahid beheshti universtiy, Tehran. Iran
2 Department of International trade law , Faculty of law, Shahid beheshti university, Tehran,Iran
چکیده [English]
Some laws have prohibited the selection or appointment of serving judges as arbitrators. This limits the scope of the will of the parties and may be caused by the rules governing the seat of arbitration or the law governing the contract. As an example, we can point to the prohibition of the appointment of serving judges as arbitrators by the parties, mentioned in Article 470 of the Civil Procedure Act. Of course, in international commercial arbitrations, due to the unique nature of the International Commercial Arbitration Act and according to Clause (1) of Article 36 of the aforementioned Act, the content of this Act is not applied in domestic arbitration regulations. However, some bylaws issued by the honorable Chief Justice of the Judiciary and special laws have imposed prohibitions regarding the freedom of judges to adjudicate arbitration cases. In many legal systems, not only the appointment of judges as arbitrators is not prohibited, but on the contractor their appointment in some countries, such as China, is mandatory. Examining the arbitration laws in different countries and analyzing the relevant regulations, this article seeks, through a comparative study, to resolve any doubt pertaining to the permissibility of appointing judges as arbitrators in international commercial disputes. Also, by examining the possibility of their maintaining independence and neutrality, it shall be demonstrated that this prohibition lacks a substantial logical and legal basis. The findings of this study revealed that If there is any doubt regarding the independence or impartiality of an arbitrator chosen by the parties, in accordance with the rules governing arbitration, whether domestic or international, as well as the circumstances surrounding the case, the grounds for challenging the arbitrator will be provided. There are no explicit criteria for lack of independence or impartiality of an arbitrator, and in this regard, attention should be paid to the circumstances of each case and not rely on personal criteria. For example, simply the filing of a disciplinary complaint by one of the parties against the arbitrator cannot lead to his disqualification. Given that the court addresses various stages such as the appointment of an arbitrator, identification, enforcement, and annulment of the arbitral award and, in other words, the arbitration process at these sensitive stages is dependent on the court, the selection of a judge as an arbitrator may create grounds for his conflict of interest. In this regard, if the arbitrator directly deals with his own issued award, the matter falls under paragraph (v) of Article 91 of the Civil Procedure Law and the court’s judgment must be rejected due to the existence of personal interest. In other cases where the arbitrator does not have a legal intervention in the case as a judge and directly, whether as a high-ranking or submitting official, so no conflict of interest is presumed, since judges are independent and mere professional unity cannot lead to a conflict of interest.
الموسوی السبزواری، عبدالاعلی (۱۳۸۸). مهذب الاحکام فی بیان حلال والحرام. تفاصیل المنشور: قم، دار التفسیر
پیران، حسین (۱۳۹۳). مسایل حقوقی سرمایه گذاری بینالمللی. تهران: انتشارات گنج دانش، چاپ دوم.
جنیدی، لعیا (۱۳۸۰). قانون داوری تجاری بینالمللی از دریچه حقوق اسلامی. نشریه پژوهشنامه متین، 10، 127-138.
شافع، میرشهبیز و حقیقیان، مهدی (۱۴۰۰). بررسی مفهوم رابطه خصوصی با داور و تأثیر آن در اعتبار رأی داوری تجاری بینالمللی. مجله علمی حقوق خصوصی، 18(2).
رستمی، امین؛ زمانی، مسعود و توسلی نائینی، منوچهر (1397). تعیین داوران و حدود اختیارات آنان در داوری تجاری بینالمللی. تحقیقات حقوقی بینالمللی، 11(40).
زمانی، سید قاسم و حسیبی، به آذین (۱۳۹۷). اصول حقوق بینالملل سرمایه گذاری. تهران: انتشارات شهر دانش، چاپ چهارم.
عادل، مرتضی و توکلی، محمدمهدی (1392). استقلال و بیطرفی داور در داوری داخلی و داوری تجاری بینالمللی. فصلنامه تحقیقات حقوقی، 16(64)، 191-216.
مافی، همایون؛ قوامی، بهزاد و محمدی، سام (1401). استقلال و بیطرفی داور در داوریهای بینالمللی با تکیه بر آرای قضایی. فصلنامه تحقیقات حقوقی، 25(97).
مافی، همایون و فلاح، مهدی (۱۳۹۲). تعارض منافع در داوری بینالمللی با تأکید بر اصول راهنمای کانون بینالمللی وکلا، مجله سازمانهای بینالمللی، 1(2).
مختاری چهاربری، علی و فرحزادی، علیاکبر (1399). تعیین قلمرو اصل آزادی قراردادی در پرتو تئوری حق و حکم. آموزههای فقه مدنی، 12(21). 167-190.
نیکبخت فینی، حمیدرضا (۱۳۹۱). شناسایی و اجرای آرای داوریها در ایران، چاپ اول، تهران : موسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی.
واحد، شقایق و معبودی نیشابوری، رضا (1394). استقلال و بیطرفیِ داور؛ ترادف یا تمایز؟ (مطالعۀ تطبیقی در داوری تجاری بینالمللی). مطالعات حقوق تطبیقی، 6(1). 393-412
References
Adel, M., & Tavakoli, M.M. (2012). Independence and impartiality of the arbitrator in domestic arbitration and international commercial arbitration. Legal Research Quarterly, 16(64), 191-216. (In Persian)
Al-Mousavi-Al-Sabzwari, A.A. (2008). Mahzab al-Ahkam in stating what is permissible and what is forbidden. Publication details: Qom, Dar al-Tafseer (in Persian)
Born G. (2016). International arbitration: law and practice (Second), Wolters Kluwer: Kluwer Law International.
Carbonneau, T.E. (1998). A Comment on the 1996 United Kingdom Arbitration Act, 22 Tul. Mar. L.J.
Croft, C., Kee, C., & Waincymer, J. (2013). A Guide to the UNCITRAL Arbitration Rules. Cambridge: Cambridge University Press.
Junadi, L. (2008). International commercial arbitration law from the perspective of Islamic law. Matin Research Journal, 10, 127-138. (In Persian)
Mafi, H. & Falah, M. (2012) Conflict of interest in international arbitration with an emphasis on the guiding principles of the International Association of Lawyers. Journal of International Organizations, 1(2). (In Persian)
Mafi, H., Qavami, B., & Mohammadi, S. (2022). Independence and impartiality of the arbitrator in international arbitration relying on judicial opinions. Legal Research Quarterly, 25(97). (In Persian)
Manzanares Bastida, B. (2007). The Independence and Impartiality of Arbitrators in International Commercial Arbitration from a Theoretical and Practical Perspective, Revist@ e-mercatoria, Vol. 6, No. 1
Mokhtari Chaharbari, A., & Farahzadi, A. A. (2020). Determining the Scope of the Principle of Contractual Freedom in the Light of the Theory of Rule and Right. Civil Jurisprudence Doctrines, 12(21), 167-190. (In Persian)
Moses, M. (2017). The Principles and Practice of International Commercial Arbitration: Third Edition (3rd ed.). Cambridge: Cambridge University Press.
Nikbakht Fini, Hamidreza (2019). Identification and implementation of arbitration awards in Iran. first edition, Tehran: Business Studies and Research Institute. (In Persian)
Noussia K. (2010), Confidentiality in international commercial arbitration: a comparative analysis of the position under english us german and french law, Springer, New York
Onyema, E. (2010). International Commercial Arbitration and the Arbitrator’s Contract, routledge publication. New York
Piran, H. (2013). Legal issues of international investment. Tehran: Ganj Danesh Publications, second edition. (In Persian)
Rostami, A., Zamani, M. & Tosali Naini, M. (2017). Determining arbitrators and the limits of their authority in international commercial arbitration. International Legal Research, 11(40). (In Persian)
Shafi, M., & Haghigian, M. (2021). Investigating the concept of private relationship with the arbitrator and its effect on the validity of the international commercial arbitration award. Scientific Journal of Private Law, 18(2). (In Persian)
Shams, A., & Bathai, S.F. (2016). The criteria for determining the independence and impartiality of the referee. Journal of Legal Research, 20(77), 39-65. (In Persian)
Shiravi, A.H. (2016). International Commercial Arbitration. 7th edition, Tehran, Semit Publications. (In Persian)
Siah Bedi Kermanshahi, S. (2021). Investigating the conflict of interests of judicial authorities. Journal of Public Law Knowledge, 10(2), 19-45. (In Persian)
Steenkamp, T, (2007). Independence And Impartiality of Arbitrators, Legum at the North-West. University (Potchefstroom Campus)
Vahed, S., & Maboudi Neishabouri, R. (2015). The ‘Independence’ and ‘Impartiality’ of Arbitrator; Synonymy or Distinction? (A Comparative Study in International Commercial Arbitration). Comparative Law Review, 6(1), 393-412. doi: 10.22059/jcl.2015.54418 (in Persian)
Zamani, S.Q. & Hasibi, (2017). Principles of international investment law. Tehran: Shahr Danesh Publications, 4th edition. (in Persian)
1 حقوق نفت و گاز، دانشکده حقوق، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران.
2 استاد و عضو هیئت علمی دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی
چکیده
پیمان جهانی سازمان ملل متحد، هم اینک با بیش از 23 هزار شرکتکننده داوطلب، بزرگترین طرح مبتکرانه سازمان ملل در به عضویت درآوردن شرکتهای چندملیتی، ذیل یک موافقتنامه است. انگیزه پیمان، استحصال اصول حقوق بشر، کار، محیط زیست و فسادستیزی، در هنجار شرکتهای چندملیتی است. این پیمان که در سال 2000 در شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل تصویب شد، در نوع نگرش تنظیمگری شرکت های چندملیتی، تفاوتی اساسی با دیگر توافقات بینالمللی دارد. در این پیمان، دولتها نقشی در تنظیمگری شرکتهای چندملیتی ندارند و سازمان ملل راساً، شرکتهای چندملیتی را با ابزارهای گفتگو، یادگیری و طراحی پروژههای مشترک، به رعایت ضوابط کارآمد غیر الزامی از طرف خودشان ترغیب کرده است. چنین ابتکاری، سیلی از انتقادات را به همراه آورد؛ مهم-ترین این انتقادات عبارتند از اصول مبهم پیمان، استیلا سازمان ملل بهدست شرکتها و عدم پیشبینی پاسخگویی شرکتهای متخلف. مقاله حاضر بر این مبنا استوار است که نیاز به پیمان در جهان امروز، امری ضروریست و اصول مبهم، به مراد مجال یافتن شرکتها در ارائه راهحلهای جدید طراحی شده و مداخله شرکتها در سیاستگذاری، موجب منظوم کردن سیاستهای نانوشته و پشتپرده شرکتها میشود و انتقاد عدم پاسخگویی شرکت متخلف، ناشی از درک ناصحیح ماهیت پیمان میباشد.
The Global Compact as a Supplementary Agreement to Regulate Multinational Enterprises
نویسندگان [English]
Milad Haji Esmaeili 1
Mehrab Darabpour 2
1 .Faculty of Law, Shahid Beheshti, Tehran, Iran
2 Professor of Law, Shahid Beheshti University, Tehran, Iran
چکیده [English]
The United Nations Global Compact, with more than 23000 voluntary participants, is the world’s largest corporate citizenship initiative, gathering multinational enterprises (MNEs) under an agreement. The purpose of the compact is to achieve the principles of human rights, labor, environmental, and anti-corruption in the behavior of multinational enterprises. This compact, which was approved in 2000 by the United Nations Economic and Social Council, differs from other international agreements. In this compact, governments do not have a role in regulating MNEs. The United Nations directly supports MNEs to regulate non-compulsory rules with the tools of dialogue, learning and partnership projects. Such an initiative brought a flood of criticism. (1) Its 10 principles are vague. (2) The Compact supports the capture of the United Nations. (3) The Compact is not accountable. The current article is based on the premise that the requirement for this compact is crucial and (a) vague principles are designed to allow MNEs to provide new solutions, (b) the intervention of MNEs in policymaking leads to the systematization of unwritten and behind-the-scenes policies. (c) The criticism of the non-accountability is due to a lack of understanding of the true nature of the compact.
1 دانشجوی دکتری حقوق نفت و گاز، دانشکده حقوق، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران
2 استاد دانشکده حقوق، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران
چکیده
هرچند شرکتهای چند ملیتی بازیگران مهم تجارت بینالملل و یکی از اصلیترین عوامل رشد اقتصاد جهانی بهشمار میروند، اما آثار نامطلوب برخی از اقدامات آنها غیرقابل چشمپوشی است. قیمتگذاری انتقالی یکی از این اقدامات مخرب است که در آن، شرکتهای چندملّیتی، با همکاری شرکتهای فرعی، با داخلیسازی معاملات و تعیین قیمتهای مورد نظر خود، بهراحتی منابع مالی خود را از قلمروی جغرافیاییِ با نرخ مالیات بر درآمدِ بالا، به قلمروی جغرافیایی دیگر با نرخ مالیات بر درآمدِ پایین، منتقل میکنند. نتیجه حاصل از این اقدام، اجتناب از پرداخت مالیات، نقض حقوق رقابت و ازدسترفتن منافع مالی دولتهای میزبان است. صنعت نفت و گاز به دلیل نیاز به سرمایهگذاری کلان و فناوریهای مدرن، بسیار به حضور شرکتهای چندملیتی متّکی بوده و گردش مالی زیاد، انگیزه این شرکتها را در بهکارگیری مکانیسم قیمتگذاری انتقالی افزایش داده است. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که بهکارگیری اصل معاملات مستقل، کارآمدترین ابزار مقابله با قیمتگذاری انتقالی بهشمار آمده و به کارشناسان مالیاتی این اختیار را میهد که قیمت معامله کنترلشده را نادیده گرفته و قیمت معامله کنترلنشده را مبنای محاسبه درآمدِ مشمول مالیاتِ شرکتها قرار دهند.
Transfer Pricing of Multinational Enterprises in the Oil and Gas Industries and the Method of Coping with It
نویسندگان [English]
Hesam Khodayarinejad 1
Mehrab Darabpour 2
1 Ph.D. Student in Oil and Gas Law, Faculty of Law, Shahid Beheshti University, Tehrn, Iran
2 Professor of Law, Faculty of Law, Shahid Beheshti University, Tehrn, Iran
چکیده [English]
Tax has undeniable role in Provision of the governments general budget and special position in financial regime of all oil and gas contracts. Host states always trying to provide presence and investment conditions of multinational enterprices in oil and gas industry for advancing their economic goals and collecting considerable Income tax. Although multinational enterprises are important actors in the international trade and one of the main factors of global economic growth, the destructive effects of some of their actions are not desireable. The structure of these companies is somehow that parent company controls and manages many subsidiary companies in various countries and advances its besiness goals in any way possible. This structure provides for these companies the possibility of tax avoidance via transfer pricing mechanism. In international oil and gas industry, a significant volume of transactions are between parent company and its subsidiary companies or between subsidiary companies of a parent company. Transfer pricing is a mechanism based on that goods. services, rights and property related to intellectual property, facilities and … transfer from parent company to subsidiary or between subsidiaries of parent company at a price different from the usual market price. Indeed, the purpose of utilization of this mechanism is internalization of transactions and determining desired prices for the purpose of reducing taxable income and transfer of funds from geographic territory with a high income tax rate to another geographic territory with a low income tax rate. Host countries tax revenues affected by this action of multinational companies. Host countries with the aim of collecting maximum tax revenues determine financial regime of oil and gas contracts, whiles controlled transactions of multinational enterprises obstruct this goal. Transfer pricing violates competition law to the detriment of small companies. Although multinational enterprises with their structure internalize transactions, avoid tax payment and save financial resources resulting from it easily, but small companies do not have such a capability, can not avoide tax liabilities and invest financial resources resulting from it in other sectors. Oil and gas industry due to the need to huge investment and modern technologies is desprately depending on the presence of multinational companies, and a very high turnover of money increase the motivation of those companies in the utilization of transfer pricing mechanism. Supply of required goods and services from affiliated companies at a price outside the normal market price and providing facilities with an interest rate higher or lower than the usual rate reduce tax income of host states and create many challenges to deal with this problem. Utilization of Arm’s-Length principle is the most efficient tool to deal with transfer pricing. Based on this principle, if the price of goods and services exchanged in controlled transaction between two related companies differ from the usual price of those goods and services in uncontrolled transaction between two independent companies, tax experts ignore the price of controlled transaction and base the price of uncontrolled transaction for calculation of taxable income. This principle is universal and the method of its applying has been predicted in the tax laws and regulations of most countries. It is determined, By examining judicial precedent of countries, that tax experts, in calculating the due tax, ignore price announced by tax payer and by applying this principle determine taxable income. Despite all the advantages of the arm’s-length principle, the challenges of its application cannot be overlooked. Comparative analysis is the basis of applying this principle and to do this, tax experts should find similar transaction related to same goods or services exchanged in a controlled transaction to compair price. In most cases, desired goods and services are unique and finding a similar transaction is impossible. This research, with the library method and examining judicial precedent, explains the transfer pricing of multinational companies with the special attention to the international oil and gas industries to find out that how these companies, by internalization of transactions and determination of their desired price, avoid paying tax to host governments. In the following, coping with transfer pricing by applying arm’s-length principle, methods of applying this principle and Iran’s legal status in dealing with this problem will be reviewed to find out that which legal instruments Iranian National Tax Administration has to deal with transfer pricing.
1 دکتری حقوق خصوصی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران شمال، تهران، ایران.
2 استاد گروه حقوق تجارت بینالملل، دانشکدۀ حقوق، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران.
3 استادیار گروه حقوق تجارت بینالملل، دانشکدۀ حقوق، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران.
4 استادیار دانشکدۀ حقوق و علوم سیاسی، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران.
10.22133/MTLJ.2023.367442.1137
چکیده
سرعت بالای رشد و توسعۀ مالکیت آفرینشهای فکری و همچنین پیچیدگی موضوعات مرتبط با آن، صاحبان این حقوق و طرفین قراردادهای مالکیت آفرینشهای فکری را با مسائل جدید و روبهگسترشی مواجه کرده است. روشهای سنتی حلوفصل اختلافات در همۀ موارد، پاسخگوی نیازهای مرتبط با این دسته از حقوق نیستند. علاوهبراین، گاهی رسیدگیهای قضایی و حتی داوری ممکن است در راه پیشرفت و ارتقای مالکیت آفرینشهای فکری و حلوفصل دعاوی آن مانع ایجاد کنند. «ارزیابی بیطرفانۀ اولیۀ ثمرۀ دعوی» یکی از روشهای ناشناختۀ حلوفصل غیرقضایی اختلافات در برخی نظامهای حقوقی است که در دیگر نظامهای حقوقی، بهویژه ایالت کالیفرنیا، که خاستگاه طراحی و اجرای آن است، بسیار استفاده شده. این روش، که آن را «ارزیابی بیطرفانه» مینامیم، بهطور خاص در دعاوی مالکیت آفرینشهای فکری ازجمله اختراعات، علامت تجاری و کپیرایت مفید و مطلوب است. علاوهبر قوانین کلی، که برای این روش جایگزین حلوفصل اختلاف تدوین شده، ارزیابی بیطرفانه در مالکیت فکری نیز مقررات منحصربهخود را دارد. این تحقیق نشان میدهد که هرچند در افشای برخی از مطالب در روش «ارزیابی بیطرفانه» ممکن است مشکل بهوجود آید، در دعاوی پیچیدۀ مالکیت آفرینشهای فکری ترکیب ارزیابی بیطرفانه با روشهای غیرقضایی حلوفصل اختلافات نیز ممکن است بیشتر از سایر موارد مفید واقع شود.
Early Neutral Evaluation: An Alternative Dispute Resolution in Intellectual Property
نویسندگان [English]
maryam darabpour 1
Mehrab Darabpour 2
Navid Rahbar 3
Mojtaba Asgharian 4
1 Ph.D. in Private law, Azad University, North Tehran Branch, Tehran, Iran.
2 Prof. Faculty of Law, Shahid Beheshti University, Tehran, Iran.
3 Assistant Prof. Faculty of Law, Shahid Beheshti University, Tehran, Iran.
4 Assistant Prof. Faculty of Law and Political Science of Kharazmi University, Tehran, Iran.
چکیده [English]
Early Neutral Evaluation (ENE) is a new form of alternative dispute resolution that has demonstrated success in various cases and has proven to be particularly suitable in intellectual property disputes. Due to the special characteristics of intellectual properties, adopting ENE in the early stage of an IP dispute or action has many advantages. The preliminary assessment of a case saves time, money, confidentiality, and other features crucial in IP cases. The ENE provides a frank and candid opinion to the parties about the merits of their claims according to appropriate procedural and substantive law. Special Features of patent, copyright and trademark cases deserve to be solved by the ENE method. In complex issues, a combination of ENE and mediation can work well together to solve disputes and claims appropriately, which is better than judicial and arbitral solutions.
تألیف: دکتر مهراب دارابپور دکتر الهام انیسی، دکتر جواد حداد، دکتر محمّدرضا دارابپور
مشخصات نشر:
عنوان: اصول و مبانی حلوفصل مسالمتآمیز اختلافات کتاب سوم: داوری و حل اختلافات در صنعت ساخت مؤلفین: دکتر مهراب دارابپور، دکتر الهام انیسی، دکتر جواد حداد، دکتر محمّدرضا دارابپور به اهتمام: دکتر محمد دارابپور ناشر: پژوهشکده حقوقی شهر دانش تحت حمایت: کنفرانس بینالمللی حقوق ساخت ویراستار ادبی: دکتر فاطمه مرادی نوبت چاپ: اول تاریخ چاپ: 1402 شمارگان: 500 شابک: 1-225-475-600-978 بها: 520.000 تومان
فهرست گسترده مطالب:
سخن ناشر سرآغاز کلام الف: حدوث اختلافات بی شمار ب: شیوههای گوناگون برای حلوفصل اختلافات پ: شیوههای جایگزین حلوفصل غیر قضایی دعاوی ت: مفاهیم فلسفی در روشهای حل اختلاف ث: عدم امکان توسل به افکار گذشتگان برای حل مسایل جدید ج: تلاش برای القای خِرَد فردی گذشتگان و تفوق آن بر خرد جمعی دانشمندان حاضر چ: موقعیت مدیریتی اشخاص در پروژهها ح: نهفتگی موفقیت پروژه و پروندهها در منش و شخصیت اطراف قرارداد و دعاوی خ: راز موفقیت پروژهها از جمله در پروژههای داوری د: علت طرح و طبقه بندی کتاب بخش نخست: بروز ادعا، اختلاف و دعاوی در قراردادهای مهندسی فصل نخست: معرفی انواع حقوق و تعهدات مهندسی برای حلوفصل شایسته مبحث اول: تقسیم قراردادها به اعتبار خصوصی یا دولتی بودن گفتار اوّل: قراردادهای خصوصی یا دولتی تجاری (داخلی و بینالمللی) گفتار دوم: قراردادهای خصوصی یا دولتی غیر تجاری گفتار سوم: قراردادهای مهندسی دولتی و غیر دولتی و جایگاه آنها بند نخست: پیمان در قراردادهای مهندسی و دولتی بند دوم: جایگاه قراردادی پیمانکاری با دولت در تقسیمات عقود مبحث دوم: تقسیم بندی قراردادهای مهندسی از دیدگاه اطراف قرارداد و شیوههای پرداخت گفتار نخست: انواع قراردادهای مهندسی با توجّه به مسئولیتهای کاری (سیستمهای اجرای پروژه) بند نخست: روش تک عاملی بند دوم: روش دو عاملی بند سوم: قراردادهای طراحی و مدیریت بند چهارم: روش سه عاملی بند پنجم: روش چهار عاملی الف: مدیریت اجرا بر پایهی دستمزد ب: مدیریت اجرا بر مبنای مشارکت در ریسک بند ششم: روش طراحی، تدارکات، ساخت بند هفتم: روش ساخت- بهره برداری و انتقال (قراردادهای واگذاری امتیاز) بند هشتم: قراردادهای مبتنی بر کارایی انرژی بند نهم: قراردادهای بیع متقابل بند دهم: معاملات تعویضی بند یازدهم: قراردادهای مبتنی بر مشارکت عمومی-خصوصی (PPP) الف: مالکیت عمومی و بهره برداری عمومی ب: مالکیت عمومی و بهره برداری خصوصی ج: مالکیت و بهره برداری خصوصی گفتار دوم: انواع قراردادهای مهندسی با توجّه به شیوههای پرداخت بند نخست: روش پرداخت به صورت مقطوع الف: قرارداد FPR ب: قرارداد FPIF بند دوم: روش پرداخت آحادبها الف: قرارداد UP-NE ب: قرارداد UP-E بند سوم: روشهای هزینه و دستمزد الف: قرارداد CPFF ب: قرارداد CPPF پ: قرارداد CPIF گفتار سوم: انواع قراردادهای عمرانی از نظر موضوع مبحث سوم: تقسیم بندی قراردادهای عمرانی از لحاظ تأمین منابع مالی گفتار نخست: روشهای غیر استقراضی بند نخست: از محل اعتبارات عمرانی بند دوم: از محل اعتبارات غیر عمرانی یا منابع داخلی بند سوم: فروش اوراق مشارکت بند چهارم: فروش سهام در بازار بورس بند پنجم: اعتبارات اسنادی الف: فاینانس ب: یوزانس گفتار دوم: روشهای استقراضی بند اول: خطوط اعتباری بند دوم: وامهای بینالمللی بند سوم: ریفاینانس بند چهارم: وامهای داخلی بند پنجم: اسناد خزانه اسلامی فصل دوم: جایگاه حلوفصل اختلاف و دعاوی در صنعت ساخت مبحث نخست: جایگاه حل اختلافات در صنعت ساخت گفتار نخست: مفهوم کلی اختلاف و ادعا گفتار دوم: مفهوم اختلاف و ادعا در فیدیک مبحث دوم: انواع اختلاف و دعاوی و علل بروز آن گفتار اول: دعاوی پیمانکار گفتار دوم: دعاوی کارفرما فصل سوم: جایگاه ادله اثبات دعوی در مدیریت ادعا و دعاوی مبحث نخست: مفهوم و انواع مدیریت ادعا گفتار اول: معنی و مفهوم و جهت دهی ادعا و امکان تبدیل آن به اختلاف بند اول: جهت دهی ادعا و فراهم سازی زمینه برای آن بند دوم: امکان تبدیل ادعا به اختلاف گفتار دوم: بروز و حدوث ادعا و تحدید و تقلیل آن بند نخست: ادعاهای واقعی از واهی بند دوم: طرح ادعا به عنوان حق قانونی گفتار سوم: دانش و هنر مدیریت ادعا و مدیریت اسناد بند اول: دانش مدیریت اسناد بند دوم: هنر مدیریت ادعا بند سوم: بهرهوری از دانش مدیریت ادعا بند چهارم: نگارش شایسته قرارداد برای مدیریت صحیح ادعا مبحث دوم: اشراف بر انواع ادلّه اثبات دعوی برای مدیریت شایسته ادعا و دعاوی گفتار نخست: اقرار طرف مقابل گفتار دوم: اسناد و مدارک کتبی و الکترونیکی گفتار سوم: ادلّه قابل تحصیل از طریق استماع شهادت شهود گفتار چهارم: گواهی کارشناسی به عنوان یکی از ادلّه گفتار پنجم: تحقیقات محلی یا موضوعی بخش دوم: انواع روشهای حلوفصل اختلافات و صدور و اجرای تصمیمات در صنعت ساخت فصل چهارم: انواع روشهای حلوفصل اختلافات مبحث اول: روشهای حلوفصل اختلافات قضایی و قراردادی گفتار اول: حلوفصل اختلافات به روش قضایی گفتار دوم: حلوفصل اختلافات به روش قراردادی مبحث دوم: روشهای عام قراردادی حلوفصل اختلافات و نوع خاص آن در حوزه ساخت گفتار اول: روشهای عام قراردادی حلوفصل اختلافات بند اول: شرط داوری ساده بند دوم: شرط داوری مرکب (سازوکارهای چندلایه حل اختلاف ) الف: شیوههای غیر الزام آور ۱- مذاکره ۲- میانجیگری و سازش ب: شیوه نیمه الزام آور ج: روشهای الزام آور بند سوم: داوری اضطراری و صدور دستور موقت بند چهارم: داوری سریع بند پنجم: داوری با تراضی گفتار دوم: روشهای خاص قراردادی حل اختلاف در صنعت ساخت بند اول: حلوفصل اختلافات در پیمانکاریهای عمرانی در ایران الف: حل اختلاف در مناقصات ب: بررسی ماده ۵۳ شرایط عمومی پیمان پ: پیمانهای طرح و ساخت (EPC) برای کارهای صنعتی ت: حل اختلاف در شیوه نامه وزارت نفت بند دوم: هیأت حل اختلاف قراردادی فیدیک الف: انواع هیأت حل اختلاف قراردادی ۱.هیات بررسی اختلاف ۲. هیأت تصمیم گیرنده ۳. هیأت پیشگیری و تصمیم گیرنده ب: ویژگیهای اعضای هیأت حل اختلاف ۱.استقلال و بیطرفی ۲. داشتن دانش فنی و حقوقی بند سوم: هیأت حل اختلاف قراردادی اتاق بازرگانی بینالمللی فصل پنجم: آیین رسیدگی و اتخاذ تصمیم در هیأتهای حل اختلاف و اجرای آن مبحث اول: آیین رسیدگی و آیین ویژه هیأت حل اختلاف قراردادی گفتار اول: صلاحیت گفتار دوم: قانون حاکم بند اول: اثر انتخاب قانون حاکم بر صلاحیت هیأت حل اختلاف بند دوم: اثر قانون حاکم بر شروط چندلایه حل اختلاف گفتار سوم: شیوه رسیدگی در هیأتهای حل اختلاف بند اول: تشکیل هیأت حل اختلاف بند دوم: آیین رسیدگی در هیأت حل اختلاف مبحث دوم: اجرای تصمیم هیأت حل اختلاف قراردادی و مشکلات آن گفتار اول: موارد اعتراض بند اول: نظریه وحدت اختلاف بند دوم: نظریه دوگانگی اختلاف گفتار دوم: چگونگی اجرا تصمیم هیأتهای حل اختلاف بند اول: اجرای مستقیم تصمیم الف: تفاوت اجرای تصمیم لازم الاجرا و تصمیم نهایی ب: قابلیت اجرای تصمیم هیأت حل اختلاف در کنوانسیون نیویورک بند دوم: اجرای غیر مستقیم تصمیم هیأت حل اختلاف گفتار سوم: موانع اجرای تصمیم هیأت حل اختلاف قراردادی بند اول: موانع قانونی بند دوم: موانع قراردادی اجرای تصمیم هیأت حل اختلاف بند سوم: رفع موانع قراردادی الف: نحوه نگارش شروط ب: تعیین محدوده زمانی پ: لزوم رفتار با حسن نیت بخش سوم: صدور رای داوری، اعتراض و اجرای آن فصل ششم: صدور رای داوری و تمهیدات آن مبحث اول: نحوهی شروع و تمهید رسیدگی برای صدور رای داوری گفتار نخست: داوری روش انتخابی برای حل اختلاف گفتار دوم: درخواست ارجاع دعوی به داوری گفتار سوم: ضرورت مراعات ابلاغها و اخطارها گفتار چهارم: اقدامات اولیه برای ورود به جلسه داوری گفتار پنجم: تشکیل جلسه داوری و نحوهی ادارهی آن مبحث دوم: ختم رسیدگی، صدور رأی داوری و آثار آن گفتار اول: ختم رسیدگی گفتار دوم: رعایت مهلت داوری گفتار سوم: حدّ نصاب آراء در هیأتهای داوری گفتار چهارم: چگونگی ابلاغ و تودیع و ثبت رأی در مراجع قانونی گفتار پنجم: محتوی و شکل آراءِ داوری بند نخست: محتوای رأی داوری و مستند بودن آن الف: مطالب ضروری محتوای رأی داوری ب: ضرورت استدلال در محتوای رأی داوری بند دوم: رعایت مسائل شکلی رأی داوری الف: کتبی و ممضی بودن رأی داوری ب: درج محّل، صدور رأی داوری و تاریخ آن پ: ابلاغ رأی و تودیع و ثبت آن گفتار ششم: آثار رأی داوری بند نخست: پایان داوری بند دوم: اعتبار امر مختومه بند سوم: اعمال قاعده فراغ داور بند چهارم: قدرت اجرایی رأی داوری فصل هفتم: اعتراض به رای داوری مبحث نخست: بطلان رأی داوری به جهت نقص توافق ارجاع به داوری گفتار نخست: بطلان شرط یا موافقتنامه داوری گفتار دوم: فقدان اهلیت طرفین یا احدی از آن ها مبحث دوم: ابطال رأی داوری به علّت شکستن و نقض قوانین کیفری گفتار نخست: کتمان اسناد و مدارک مؤثر در رسیدگی گفتار دوم: جعلی بودن سند استنادی مبحث سوم: ابطال رأی داوری به خاطر موانع اداری و سیاست کشوری گفتار نخست: صدور رأی در غیر از مهلتهای قانونی گفتار دوم: داوریناپذیر بودن موضوع رسیدگی شده در داوری گفتار سوم: مخالفت رأی داوری با نظم عمومی و اخلاق حسنه گفتار چهارم: مخالفت رأی صادره با قواعد آمره قانون حاکم مبحث چهارم: ابطال رأی داوری به دلیل نقض تشریفات در دیوان داوری گفتار نخست: نقض تشریفات اخطارها برای اطلاع از داوری و حضور در جلسات گفتار دوم: اطلاع رسانی صحیح و رعایت مقرّرات ابلاغ گفتار سوم: عدم امکان ارائه دلایل و مستندات مبحث پنجم: ابطال رای داوری برای نقض در ترکیب داوری و تجاوز از حدود صلاحیت گفتار نخست: تعدّی از حدود صلاحیت گفتار دوم: صدور رأی با تعداد نادرست اعضای هیأت داوری گفتار سوم: مشارکت مؤثر داور مجروح در صدور رای داوری فصل هشتم: اجرای آرای داوری مبحث نخست: اجرای رأی در مقّر داوری مبحث دوم: اجرای رأی داوری در خارج از مقّر داوری گفتار نخست: داوریهای مشمول کنوانسیون نیویورک گفتار دوم: داوریهای غیر مشمول کنوانسیون نیویورک مبحث سوم: موارد عدم اجرا گفتار نخست: ایرادهای قراردادی بند نخست: عدم وجود اهلیت بند دوم: عدم صحت موافقتنامه داوری بند سوم: عدم وجود اختیار برای موافقتنامه داوری گفتار دوم: ایرادهای مربوط به تشریفات داوری یا هیأت داوری گفتار سوم: ایرادهای مرتبط با محّل اجرای رأی داوری منابع و مآخذ الف: منابع عربی و فارسی 1- کتابها و مقالات 2- اسناد، کنوانسیونها، قوانین، مقررات، گزارشها، دستورالعملها و پروندهها ب: منابع لاتین 1- کتابها و مقالات 2- اسناد، کنوانسیونها، قوانین، مقررات، گزارشها، دستورالعملها و پروندهها