روانشناسی سادۀ قضایی » جلد نخست: پارانویای قضایی، کابوس بدبینی و آثار مدنی آن

  • ۰
روانشناسی سادۀ قضایی » جلد نخست: پارانویای قضایی، کابوس بدبینی و آثار مدنی آن، تهران: انتشارات گنج دانش، چاپ نخست، (1402)

روانشناسی سادۀ قضایی » جلد نخست: پارانویای قضایی، کابوس بدبینی و آثار مدنی آن

تألیف:
دکتر مهراب داراب‌پور
با همکاری حقوقدانان، روانپزشکان و روانشناسان برجسته کشور:
دکتر محمدحسن فیروزی
دکتر محمد احسان تقی‌زاده
دکتر سهیلا جاویدنیا
دکتر محمد داراب پور
دکتر امین رفیعی‌پور
دکتر محمدرضا داراب‌پور


عنوان:روانشناسی سادۀ قضایی جلد نخست: پارانویای قضایی، کابوس بدبینی و آثار مدنی آن
مؤلف:دکتر مهراب داراب‌پور
با همکاری:دکتر محمد حسن فیروزی / دکتر محمد احسان تقی زاده / دکتر سهیلا جاویدنیا / دکتر امین رفیعی پور / دکتر محمد داراب پور / دکتر محمدرضا داراب پور
ناشر:انتشارات گنج دانش
چاپ و صحافی:صدف
نوبت چاپ:نخست – 1402
شمارگان:500 جلد
قیمت:200.000 تومان
شابک دوره:978-622-7974-39-3
شابک جلد یک:978-622-7974-38-6 


دیباچه

هیچ کس از صدمات ناشی از پارانویا و بدگمانی در امان نیست. سوءِظن، روابط فردی و اجتماعی را به هم می‌ریزد، روابط خانوادگی را خراب می‌کند و جامعه را به آشوب می‌کشد. گاهی ایجاد بدبینی در جوامع مختلف موجب جنگ بین کشورها می‌گردد.

واژه پارانوئید در همه زبان‌های علمی دنیا به بیماری فردی اطلاق می‌شود که شکاک و بدبین و بسیار حسود است. اما این صفات فی نفسه یک فرد را بیمار پارانویایی نمی‌نماید. بدگمانی در بیمار پارانوئیدی بسیار شدید و غیر واقعی و اغلب خطرناک است. این بیماری در جامعه به صورت توهّم توطئه جلوه می‌نماید. بدگمانی اساس آرامش خانواده را متلاشی می‌کند، هر چند یک طرف صبوری کند و راه تلافی را طی نکند. به همین منوال، وقتی عدّه قلیل دارای قدرت در جامعه، نسبت به مردم بدگمان و بدبین باشند و تصّور کنند که خودشان به راه صواب می‌روند و مردم در گمراهی به سر می‌برند، تزلزل در ارکان جامعه به وجود می‌آید. این امر به ویژه در زمانی رخ می‌دهد که حق حکمرانی، به جای وظیفۀ نمایندگی از مردم، در تفکّرات صاحبان قدرت رسوب کرده باشد. کسانی که تابع اوامرند، همانند کسانی که در مقابل ستم دیگران سکوت می‌کنند، به شدت گرفتار همان ستم‌هایی می‌شوند که برای آن‌ها سکوت کرده و از نظر عملی و فکری، به قلمی یا قدمی یا درمی معترض نبوده اند

بیماری پارانویا، که هر کسی ممکن است به آن مبتلا شود، هم مثل سایر دردها، درمان پذیر است، مشروط بر اینکه قواعد و مقررات روانشناسانه در این خصوص وجود داشته و به کار گرفته شود. غالب دردهای اجتماعی را می‌توان با قوانین و مقررات روانشناسی و روانپزشکی مداوا کرد، مگر دردهایی را که علت آن خود قانون است. گاهی قوانین مشکل گشا نیستند، بلکه مشکل آفرینند؛ درمانگر نیستند، درد آورند؛ آرامش بخش نیستند، تنش آورند؛ شادی آفرین نیستند، موجد غمند؛ مشکلات اقتصادی مردم را حل نمی‌کنند، بلکه بر آن می‌افزایند. مربوط به دوران قدیمند که توّهم تقدّس مردم را به پذیرش اجباری آن‌ها وادار کرده است. در این صورت درد جامعه را نمی‌توان با درد دیگری که قانون بیماری آور است، درمان کرد! از روانشناسی و روانپزشکی جامعه باید کمک گرفت. این است که برای جوامع انسانی، روانشناسی و حقوق، دو بال پرواز شاد و موفقیت آمیزند که با یکی، به تنهایی، نمی‌توان چنین پرواز کرد.

بیشترین گروهی که در معرض خطرند، آنانی هستند که برای مردم تصمیم می‌گیرند یا رأی صادر می‌کنند. این بیماری دولتمردان، خسرانی بی حد و حصر برای مردم به پا می‌کند. قضات نیز ندانسته در معرض تصمیمات بسیار زیان بار هستند، مگر این که علاوه بر اصول و مبانی و مقررات حقوقی، آثار و ثمرات روانشناسی ناشی از تصمیمات خود را نیز بدانند. در غیر این صورت ضربه گیرهای روانشناسی، تلخی آراء و تصمیمات را برای آن‌ها کاسته یا حتی شیرین می‌کند. دوری عامل محرومیت‌های حسّی (که فرمان به این محرومیت را می‌دهد) از صدمات وارده و عدم درک تلخی و غیر انسانی بودن این عمل، نقش یک «ضربه گیر» حسابی را بازی می‌کند. از این رو، در نتیجه وجود این ضربه گیرها، دولتمردان یا قضات قادر به درک این درد هولناک نمی‌گردند.

از آنجا که پارانوئید یکی از انواع بیماری‌های روانی، شبیه طیف دیوانگی بدبینی هذیان گرایانه است. افراد مبتلا به این بیماری که به خود و جامعه ضرر مالی و جانی وارد کنند، قابل درمان هستند. راه‌های درمان معمولی (عرفی) و درمان پزشکی و صد البته روانپزشکی برای بهبود بیماران وجود دارد. امّا مهمّتر از درمان بیماری، شناخت خود بیماری (به ویژه توسط حقوقدانان) و آمادگی بیمار برای درمان است.

این کتاب تمام توان خود را برای شرح بیماری و درمان آن به کار گرفته است. تجربه‌های قدیم روانشناسان و آزمایش‌های جدید انجام شده در این کتاب، انسان‌ها را به واقعیت نزدیک‌تر می‌کند تا تصمیم درست‌تر بگیرند و رفتار مناسب‌تر داشته باشند. در این کتاب، این بیماری شناخته شده در روانشناسی، به زبان ساده‌تر برای حقوقدانان تشریح شده است. مسائل حقوقی، مربوط به مواقعی که مسئولیت مدنی و کیفری به وجود می‌آید، نیز به طور مختصر و فشرده برای روانشناسان طبقه بندی شده، تا اندکی درد و رنج بد قانونی را حسّ کنند و برای رفع آن با حقوقدانان همکاری نمایند.

ناگفته نماند هر چه خوبی و درستی و کمال در این کتاب است، از آنِ نویسندگان گرامی و دانشمندان محترم جناب دکتر رفیعی پور، جناب دکتر تقی زاده، سرکار خانم دکتر جاوید نیا، جناب دکتر فیروزی و جناب دکتر محمد داراب پور و دکتر محمدرضا داراب پور و سرکار خانم دکتر یاسمن خواجه نوری است. طبعاً و به تبع واقعیت فوق، هر چه کاستی و نادرستی در امور پزشکی و روانشناسی و حقوقی و جامعه شناسی و غیره است، صرفاً مربوط به اشتباهات با مسئولیت شخص اینجانب مهراب داراب پور است که با تذکّر منتقدان گرانقدر و دلسوز اصلاح خواهم نمود.

تنقیح تمام نوشته‌های کتاب به ویژه تغییر نگارش نویسندگان و تمام جملات پزشکی، روانپزشکی، اجتماعی و اقتصادی، مدنی، مدیریت و سایر علوم، توسط ما صورت گرفته و هیچ مسئولیتی متوجه هیچکدام از نویسندگان دانشمند و محقق کتاب حاضر نیست. نویسنده مسئول این کتاب که مطالب را برای دست اندرکاران قضایی و گروه‌های جامعه و به ویژه خانواده‌ها، تنظیم کرده است با هدف اصلاح تفکرات شیوه‌های مرسوم جامعه قدم در این وادی گذارده و در هر موردی یا متخصص مربوطه مشاوره‌های طولانی داشته تا حسب علم روز، به خطا نرود، هر چند گفته‌های نویسنده مغایر با برداشت‌های امروز جامعه باشد. او این خطر را احساس کرده است که ادامه روند قدیم موجب متلاشی شدن اجتماع و دگرگونی نامطبوع ناگهانی و در نهایت اضرار همگان خواهد شد، حتی کسانی که ممکن است در حال حاضر به وضع موجود راضی باشند.

قرار بود این کتاب توسط معاونت اجتماعی قوه قضاییه چاپ شود. پس از مدت‌ها اعلام شد که قوه تمایل بیشتری دارد که کتب ترجمه و توضیح فقه سنتی را چاپ نماید که انصراف حاصل شد. بسیاری افراد در نگارش و تکمیل این کتاب مرا یاری رسانده‌اند که قابل تقدیرند. از جمله: جناب دکتر محمد داراب پور که علاوه بر نگارشِ بخش حقوقی کتاب، در تنظیم و تبویت و تصحیح فنی و ادبی و حقوقی آن وقت کافی را گذاشتند؛ سرکار خانم سامره بادکوبه هزاوه که بی وقفه همکاری کردند؛ سرکار خانم‌ها دکتر مهتا بردبار، دکتر الهام انیسی و دکتر مریم داراب پور که اصلاحات لازم روانشناسی و حقوقی را به عمل آوردند. در پایان، و به ویژه باید از همسر مهربانم سرکار خانم آسیه بانو داراب پور، شاعر و ادیب توانا و حقوقدان مبرز امور خانوادگی، تشکر و قدردانی نمایم که شرایط لازم و کافی برای نگارش این کتاب را فراهم آوردند.

مهراب داراب پور
پاییز 1401 هجری شمسی


فهرست مختصر مطالب

سخن ناشر
دیباچه
فهرست مطالب
مقدمه

بخش نخست: اصول ابتدایی روانشناسی، شخصیت و محرومیت‌های حسی
فصل نخست: اصول و مبانی ابتدایی روانشناسی
فصل دوم: شناخت عوامل روانی مؤثر در شخصیت انسان برای تعامل نیکو در جامعه
فصل سوم: محرومیت حسّی و اطاعت از مراجع قدرت
بخش دوم: آثار بدگمانی، توهّم توطئه و چگونگی درمان عرفی آن‌ها
فصل چهارم: بیماری پارانویا و تئوری توطئه در جامعه
فصل پنجم: بدگمانی‌های قضایی و تئوری توطئه
فصل ششم: شناسایی بیماری سوء ظنّ از دوران قدیم
فصل هفتم: عواقب و پیامد‌های نامطلوب فردی و اجتماعی بدگمانی
فصل هشتم: راه‌های درمان عرفی پارانویا در اجتماع
بخش سوم: ایجاد و رفع مسئولیت مدنی به زبان ساده برای روانشناسان
فصل نهم: مختصر نحوۀ ایجاد و رفع مسئولیت‌های حقوقی
فصل دهم: مبانی نظری و محدودۀ مسئولیت مدنی
منابع و مآخذ
درباره نویسندگان


روانشناسی سادۀ قضایی » جلد نخست: پارانویای قضایی، کابوس بدبینی و آثار مدنی آن، تهران: انتشارات گنج دانش، چاپ نخست، (1402)
روانشناسی سادۀ قضایی » جلد نخست: پارانویای قضایی، کابوس بدبینی و آثار مدنی آن، تهران: انتشارات گنج دانش، چاپ نخست، (1402)
روانشناسی سادۀ قضایی » جلد نخست: پارانویای قضایی، کابوس بدبینی و آثار مدنی آن، تهران: انتشارات گنج دانش، چاپ نخست، (1402)
روانشناسی سادۀ قضایی » جلد نخست: پارانویای قضایی، کابوس بدبینی و آثار مدنی آن، تهران: انتشارات گنج دانش، چاپ نخست، (1402)

Leave a Reply

کجای سایت هستم:

جستجو:

سوالات متداول

بهترین راه برای خرید کتاب، مراجعه به سایت انتشاراتی است که آن کتاب را چاپ کرده است. از طریق خرید آنلاین می توان هم در وقت و هم در هزینه صرفه جویی کرد.
فقط روز های زوج ساعت 4 تا 7 با هماهنگی قبلی
تهران، خیابان ظفر، خیابان آرش شرقی، نبش خیابان عمرانی، پلاک 61، ساختمان آرش، طبقه دوم، واحد 4. تماس: 22220230

دسته ها:

آخرین مطالب نوشته شده:

یک بیت شعر

ای صاحب کرامت شکرانه سلامت
روزی تفقدی کن درویش بی‌نوا را
«حافظ»

صفحات با بیشترین بازدید: